کیک یونشینین، در جستجوی کار و موقعیت دائمی مرتکب قتل میشود، و به گروه موج سیاه می گوید که فرقه مذهبی برای نابودی آنها تلاش می کند. به این ترتیب او برای مدتی قسر در می رود اما خیلی زود دستگیر می شود. با توجه به اینکه حکم اعدام صادر شده و مرگ نزدیک هست باید راه را حلی پیدا کند و...
ژاپن، سال ۱۶۰۰، آغاز یک جنگ داخلی صد ساله: لرد یوشی توراناجا پس از آنکه دشمنانش علیه او متحد میشوند، برای حفظ جان خود میجنگد. در همین زمان، یک کشتی اروپایی مرموز در یک روستای ماهیگیری نزدیک به ساحل به گل مینشیند. جان بلکثورن، ناخدای انگلیسی این کشتی، حامل رازهایی است که میتواند به توراناجا در تغییر توازن قدرت و نابودی دشمنان قدرتمند خود، یعنی کشیشان یسوعی و بازرگانان پرتغالی، کمک کند. سرنوشت توراناجا و بلکثورن با سرنوشت تودا ماریکو، مترجم زن و نجیبزاده مسیحی، که آخرین بازمانده خاندان سرنگونشده خود است، گره میخورد. ماریکو در حالی که در این فضای سیاسی پرتنش به ارباب خود خدمت میکند، باید بین دوستی نوپای خود با بلکثورن، تعهد به ایمانی که او را نجات داده و وظایف خود در قبال پدر مرحومش تعادل برقرار کند.