Richard Keith

‍ ‎

مت میخواهد دقیقا مانند برادر بزرگش باشد ! یعنی به کار ساخت فیلم های پ و رن مشغول شود و …

هنگامی که “استلا” می فهمد سرطان اش درمان می شود، او باید یاد بگیرد که با تمام انتخاب هایی که وی در هنگام تصمیم گیری برای زندگی کردن انجام می دهد، مانند زمانی که در حال مرگ است، زندگی کند.

"ناتی" بعد از بازگشت از سفر کاری دنیاش با فهمیدن اینکه بهترین دوست و هم اتاقی اغوا کنندش با مادر تازه طلاق گرفتش قرار میزاره زیر و رو میشه، زیرا پدر نچندان عزیزش، "هاریسون" سعی به برگردون زنش می کنه و برای اینکار از هرگونه سوءاستفاده ای از "ناتی" فرو گذاری نمی کنه. با قرارگرفتن بین این جنگ خانواده ای و اولین رابطه عاشقانه جدی بهترین دوستش، "ناتی" بی بخار سعی به تغییر رابطش با خانوادش و تغییر در رابطه های عاشقانش می کنه که...