ناهید زندگی خوب و آرامی در کنار همسرش فرهاد و دخترش باران دارد، اما این ظاهر ماجرا است به ناهید خبر میدهند که فرهاد قصد خودکشی دارد. ناهید ابتدا باور ندارد، اما بعد از مدتی متوجه میشود این همه ماجرا نیست. فرهاد می خواهد همراه خودش، ناهید و باران را هم بکشد…
دو خواهر همراه با دختران جوان خود زندگی آرامی را میگذرانند، اما برگزاری یک مهمانی خانوادگی و حضور مردی جوان، زندگی این دو خانواده را دستخوش چالش و بحرانی جدی مینماید…