بروزرسانی :
فصل 04 ، قسمت پایانی اضافه شد. (زیرنویس چسبیده)
یک روانشناس بالینی شکاک به یک کشیش می پیوندد تا معجزات، تسخیر شیطان شدن و سایر موارد خارق العاده را مورد بررسی قرار دهند تا ببینند آیا توضیحی علمی وجود دارد یا اینکه واقعاً ماورایی در کار است …
سالهای دانشجویی چهارشنبه آدامز را دنبال میکند، زمانی که او تلاش میکند تا بر توانایی روانی در حال ظهور خود مسلط شود، معمایی که پدر و مادرش را درگیر کرده است را خنثی کرده و حل کند.
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
دو هفته پس از خودکشی دختر جوانی به نام هانا، همکلاسیاش کلی جنسن که به او علاقه داشت، جعبهی مرموزی روی ایوان خانه پیدا میکند که ممکن است دلایل خودکشی او را در بر داشته باشد...
کاراگاهان گوردون و بولاک مشغول به تحقیق در مورد قتل والدین پسری بنام بروس وینُ میشوند، در همین حال پنگوئن سعی میکنه به گاتهام برگرده و قربانیانیُ بر جای میذاره...
این مجموعه برداشت آزادی از سری رمانهای اسرار خونآشام جنوب است که توسط شارلین هریس نوشته شده است و به شرح جزییات همزیستی خونآشامها و انسانها در بن تمپز، شهر خیالی در ایالت لویزیانا، میپردازد. شخصیت اصلی داستان سوکی استکهاوس (آنا پکوین) نام دارد، پیشخدمتی با قدرت تلهپاتی که دلباخته خونآشامی به نام بیل کامپتون (استفان مویر) میشود...
جسیکا جونز از بیماری اختلال روانی و استرس رنج میبرد و این مسئله باعث میشود تا لباس ابرقهرمانی خود را کنار بگذارد و به جای آن تبدیل به یک کارآگاه خصوصی شود و ...
چهار دوست که در گذشته رازهایی برای خود داشتند ناگهان با شخصی نامعلومی مواجه میشوند که قصد دارد تمام رازهای آنها را فاش کند و آنها سعی میکنند تا با او مقابله کنند...
سریال، داستان شخصیت جک رایان، یکی از ماموران و تحلیلگران سازمان CIA، را روایت میکند که برای اولین بار به یک ماموریت میدانی بسیار خطرناک فرستاده میشود. در همین حین، شخصیت اصلی داستان ما میتواند الگویی را در ارتباط با حملات تروریستها کشف کند. همین موضوع باعث میشود که او وارد بازی خطرناکی شود و خود را در معرض توجه گونه جدیدی از جامعه بزرگ تروریستها ببیند. آنها بعد از مدتی متوجه میشوند که این گونه جدید میتواند تهدید بسیار بزرگی باشد که حتی قدرت تخریب سرتاسر دنیا را هم دارد…