آدونیس کرید که زیر نظر راکی بالبوا تعلیم دیده، می بایست در جدیدترین مسابقه خود مقابل ویکتور دراگو قرار بگیرد که فرزند ایوان دراگو، حریف سابق راکی بالبوا می باشد.
سیلوستر استالونه پیش از ساخته شدن « کرید » در یک مصاحبه گفته بود که می خواسته عنوان های « راکی » را برای همیشه به پایان برساند اما کارگردان او را مجاب کرد که دنباله ای بر داستان « راکی » بسازد و نتیجه به حدی خوب بود که حالا « کرید 2 » نیز ساخته شده و این احتمال وجود دارد که دنبال های دیگری نیز برای این اثر ساخته شود. سری « کرید »، دنباله روی ماجراجویی های راکی بالبوا در رینگ بوکس نیست، بلکه به میراث او و داستان هایی که مرتبط با قسمت های گذشته « راکی » بوده اند می باشد و در این قسمت نیز ماجرایی از دل « راکی 4 » برخاسته و به سینما آمده است.
در این قسمت، آدونیس ( مایکل بی جوردن ) پس از گذر از مشکلات، در حال رسیدن به مرحله ثبات در مبارزاتش است و به خوبی در این راه تمرین می کند. اما به زودی سر و کله یک بوکسور پرقدرت به نام ویکتور ( فلورین مونتیرو ) پیدا می شود که بسیار چغر و بد بدن است! مشکل اما اینجا نیست که او حریف سختی برای آدونیس است، بلکه موضوع اینجاست که او پسر ایوان ( دولف لاندگرین ) است، کسی که سالها پیش باعث مرگ پدر آدونیس در رینگ بوکس شده بود و...
آثاری که در ژانر « مشت زنی » ساخته می شوند همواره قوانین ساخت مشترکی دارند و به سختی می توان اثری را با محوریت « مشت زنی » یافت که بتواند رویکردی خارج از فرمول های کلیشه ای این عرصه داشته باشد. اما وجود چنین کلیشه هایی، در سالهای اخیر مفاهیم تازه ای به این دست آثار اضافه شده اند که بیشتر متکی بر ارزش های انسانی است و لزوم توجه به آن را مطرح می کنند. اگر روزگاری در سینما، آثار " مشت زنی " با پیروزی آغاز می شد و سپس به شکست می انجامید و در نهایت در یک بازگشت حماسی، به قهرمانی منجر می شد، حالا این رویه تغییر کرده و مفاهیمی به آن افزوده شده که شامل حال « کرید 2 » نیز شده است.
در اینجا موضوع فقط مشت زنی و غلبه بر ویکتور که مانند هیولایی بی شاخ و دم است نیست، حتی فیلم در مقایسه با سالهای قبل، کمتر تاکیدی بر مبارزات دارد و سعی در پیشبرد درام دارد. در اینجا تاکید بر یافتن پاسخ سوالاتی در باب انتقام و ارزش های انسانی است. اینکه آدونیس که در مسیر موفقیت گام بر می دارد، آیا با ذهنیت یک انتقام خونین پا به رینگ بوکس می گذارد و با خشم و نفرت با ویکتور مواجه می شود یا می تواند تمرکز خود را حفظ کرده و ذهن پریشانش را آرامش ببخشد؟ پاسخ به این سوال کلیت اثر را تشکیل می دهد.
ویژگی مثبتی که در « کرید 2 » به چشم می خورد، توجه سازندگان به ماجرای شخصیت های منفی داستان است. جایی که ایوان پس از سالها به سینما بازگشته و روایت خود از آنچه که بالبوا به سر او آورده را مطرح می کند. سرخوردگی و شکست او در مبارزه باعث شده تا زندگی حرفه ای اش برای همیشه به پایان برسد و حالا تمام آن حقارت ها و نابودی ها، در وجود ویکتور پرورش داده شده تا مانند سلاحی مرگبار به سراغ حریفان برود و البته مهمترین حریف برای او می تواند آدونیس باشد. استیو کیپل جونیور، کارگردان قسمت دوم « کرید » به خوبی توانسته ایوان و انگیزه هایش را برای تماشاگر تجسم ببخشد و او را تنها در حد یک بدمن ساده که قرار است با قهرمان داستان مواجه شود تصور نکند.
« کرید 2 » در بخش بازیگر نیز اثری شایسته تحسین است که در راًس آن، مایکل بی جوردن قرار دارد که مانند قسمت قبل، به خوبی توانسته به آدونیس شخصیت ببخشد. او وظیفه سختی در ایفای نقش آدونیس داشته چراکه می بایست انگیزه، خشم و نفرت را در وجود آدونیس به تصویر می کشیده که در این راه نیز کاملاً موفق بوده است. به نظر می رسد که بتوان آینده مناسبی را برای جوردن در عرصه سینما پیش بینی کرد. سیلوستر استالونه هم که حکیم سالهای اخیر در داستان های راکی بالبوا بوده، در اینجا نیز تاثیر مثبت خود را بر جای می گذارد. دولف لاندگرین هم که ورودش به عرصه سینما با فیلم « راکی » بوده، در اینجا فرصت یافته تا به چیزی بیشتر از مشت زدن به سر و صورت دیگران برسد!
با تمام ویژگی های مثبت اثر، باید این را هم اضافه کرد که « کرید 2 » اگرچه داستان هوشمندانه و جذابی را - مخصوصاً برای طرفداران این سری - روایت می کند، اما فاقد لحظات ماندگاری است که بتواند اثر را در یاد مخاطب نگه دارد. فارغ از فرمول هایی که اینگونه آثار دارند و اتفاقاً همگی براساس سری « راکی » نیز بنا شده اند، باید گفت که فیلم یک تکرار خوش رنگ و لعاب به شمار می رود که قطعاً برای تماشا گزینه مناسبی محسوب می شود اما نمی تواند به مرحله ای برسد که در یاد مخاطب بماند. شاید ساخت سری داستانهای راکی بالبوا ( در اینجا « کرید » ) هرگز نقطه انتهایی نداشته باشند، اما در عین حال هرگز هم قادر نخواهند بود تا مانند گذشته، ضربه سهمگینی به مخاطبش وارد کند تا فیلم در یاد و خاطره اش باقی بماند!
