تاثیر گذاری خوب و وجود چالش ها و غافلگیری ها داستانی
نقاط ضعف
نبود بخش موسیقی مناسب
خسته کننده شدن و تکراری شدن برخی قسمت ها
با سلام خدمت همه ی شما عزیزان
ضمن عرض تشکر از نایت مووی بخاطر همه ی زحماتش اومدیم اینجا تا کمی اطلاعات بیشتری در مورد لیست سیاه کسب کنیم و اونو review یا به قول خودمون نقد و بررسی کنیم اول کمی در مورد زمان ساخت سریال توضیح بدیم تا برسیم به قسمت اصلی...
سریال لیست سیاه که در 23 سپتامبر 2013 در شبکه NBC پخش شد و تاکنون توجه بسیاری از مخاطبان رو به خود جذب کرده(بنده خودم 3 ساله دنبال میکنم این سریال رو)
از همون ابتدا بدلیل داستان پردازی جالب و مهیج و جلوه های تاثیرگذار تونست نمره ی خوب 8.1 رو کسب کنه و چندین بار هم برنده جایزه پر بیننده ترین مجموعه تلویزیونی شد و...
حالا از اینا یکم بگذریم و بریم سراغ بررسی اصلیمون:
به لطف نایت مووی که خلاصه ی داستان رو براتون گذاشته دیگه لازم به تکرار کردنش نیست پس بی درنگ میریم سراغ نقاط قوت و ضعف سریال
اول نقاط قوت رو بگیم:
1- همونطور که در بالا ذکر شد، داستان سریال یه ایده ی خوب و تاثیر گذار بود که میتونه مدت ها شمارو درونش خودش غرق کنه و پر از معما ها و راز های عجیب هست که شما رو درون خودش سردرگم میکنه...
2-همچنین بخش کارگردانی و عوامل صحنه و... در بخش جلوه های ویژه بسیار عالی کار کردند و میشه گفت چیزی رو کم نزاشتند در بخش جلوه های ویژه و دارای تنوع های بسیاری هستند و واقعا دمشون گرم :)
3-نقش آفرینی بازیگران و انتخاب اونا در نقششون بسیار سنجیده به عمل رسیده و خیلی خوب با هم تناسب دارند. تمام دیالوگ ها و حرکات های فانتزی و... هر شخصیت بسیار عالی کار شده.
4-سریال درواقع دارای 2 بخش داستانی هست به گونه ای که هر قسمت موضوع مختلفی داره اما... در راستای داستان اصلی(میدونم الان همه هنگ کردن/:
مثلا مثل فرار از زندان نیست و به صورت خاصی هست اما... داستان اصلی رو دنبال میکنه در واقع میشه گفته در کنار داستان اصلی، داستان فرعی هم وجود داره که این میتونه یه امتیاز مثبت باشه چرا که موجب تنوع میشه و در واقع هیجان سریال میره بالا در یکنواخت نیست
***********
خب حالا بریم سراغ نکات های منفی
همونطور که همه میدونم تنها کسی که نقص نداره و بی عیب هست خداست پس طبیعی هست که غیر از اون دارای ایراد باشه...
حقیقتا برام سخته بخوام سریالی رو که این همه منو سرگرم کرده تو این مدت بلند رو بخوام عیب هاش رو بگم ولی خب... همونطور که نقاط مثبت اونو گفتیم بهتره که نقاط منفی اونو هم بگیم.
موسیقی متن سریال خوب کار نشده و چیز جالبی نداره( مثلا دوستان گیمری میدونن که توی بلادبورن واقعا موسیقی متنش ادم رو محو خودش میکرد...)
در هر صورت بنظر من توی بخش موسیقی متن توجه زیادی بهش نکردن و مانور خاصی هم ندادن
در بخش داستان که گفتیم خیلی خوب و تاثیر گذار بود اینو هم باید گفت که در بعضی از نقاط سریال معمولا در اواسط سریال بدلیل اینکه داستان های قسمت ها کمی تکراری میشه کسل کننده بنظر میرسه که البته، همون لحظه ای هست که سریال با یک زاویه 180 درجه ای مسیر داستان رو عوض میکنه و شما رو غافلگیر میکنه...
به شخصه ایراد دیگه ای من نمیبینم در سریال دیگه بقیه اش رو میزارم به عهده خودتون و خودتون قضاوت کنید.
یادتون نره سریال بسیار خوبی هست و میتونید مدت ها لذت و بی شک خاطره ای ماندگار میشه مثل سریال های فرار از زندان یا 24 و یا....
امیدوارم از سریال نهایت لذت رو ببرید
لیست سیاه از اون دسته از سریال هاست که قبل از مرگ باید دید.
خدا یار و یاورتون/ به خدا میسپارمتون
مخلص شما AW
نقش آفرینی بی نظیر بازیگران قوی مثل الپاچینو و میشل فایفر و استیون باوئر و...
تم و فضای مافیا گونه و جذابیت های آن
داستانی زیبا و جزئیات داستانی جذاب تر
نقاط ضعف
برخی ایرادات در انتهای داستان فیلم
نداشتن توجه زیاد به موسیقی متن
با سلامی دیگه خدمت همه فیلم دوستان عزیز ضمن تشکر ویژه از نایت مووی برای قرار گیری این فیلم بی نظیر میخوایم امروز با هم دیگه به نقد و بررسی فیلم صورت زخمی که با بازیگری آلپاچینو دوست داشتنی شناخته میشه :)
صورت زخمی فیلمی که در سال 1983 به کارگردانی برایان دی پالما اکران شد، تونست یکی از شاهکار های قرن و جزء 250 فیلم برتر قرار بگیره که افتخار کمی نیست و هرچند همچین بعید هم بنظر نمیرسه چون یک فیلم بسیار قوی با هیجان و انعطاف بی نظیر بود.
اکثر فیلم دوستان بدون شک آلپاچینو رو میشناسن و به قدرت وی در بازیگری و تاثیر گذاریش در فیلم شکی ندارند
آل پاچینو دوست داشتنی بر خلاف ظاهرش و بر خلاف خلق و خوی ارومش مثل فیلم های پدر خوانده و عدالت برای همه و ... اینجا در نقش یک فرد برون گرا عصبی و خشن قرار گرفته که بسیار بسیار عالی اون رو اجرا میکنه با بازیگری برون گرایانه و دیوانه وار خودش تاثیر به شدتی میزاره توی فیلم که این کار قطعا از عهده هر بازیگری بر نمیاد :)
داستان فیلم رو که بازم به لطف نایت مووی که یک چکیده رو براتون گفته به طوری که داستان و جزئیات مهم اون لو نره پس داستان رو بیخیالش میشیم و میریم به نقد و بررسی خودمون.
همونطور که در بالا نوشته شده یکی از نکات های قوت فیلم دارا بودن تم مافیای و فضای دهه های بین 50 تا 90 میلادی هست که اون رو به شکل هر چه زیباتر به ارمغان اورده و شما میتونید اون فضای مافیایی و جنایی رو بهتر بشناسید و درک کنید.
در مورد نقش افرینی بازیگران گفتیم پس میریم سراغ داستان و جزئیات آن
داستان فیلم مثل بقیه داستان های فیلم های جنایی نیست و یک نوع تنوع در اون وجود داره و باعث نمیشه شما از داستان فیلم دلسرد بشید از این بابت خیالتون راحت.
جزئیات داستان بسیار خوب رعایت شده و دارای همه نوع سکانس هست دارای صحنه های خشن و اکشن و صدای هفت تیر ...صحنه های احساسی و غمگین و درام و همچنین صحنه های طنز و خنده دار که فیلم رو خوش طعم تر میکنه و راحت تر از گلو پایین میره :)
در مورد ایرادات ترجیح میدم زیاد مانور ندیم رو این قسمت چون با توجه به نقاط قوت اون مطمئنا نقاط ضعف فیلم که هر چند خیلی محدود هم هستن میشه از اونا چشم پوشی کرد
ایرادات فیلم از قبیل نداشتن موسیقی متن قوی و توجه نکردن به اون و همچنین برخی ایرادات داستانی در انتهای داستان هست بدلیل تلخ بودن پایان داستان فیلم که من خودم از انتهای داستان خیلی خوشم اومد ولی خب به اعتقاد خیلی از منتقدا و دوستان پایان فیلم میتونه بهتر باشه و خب پایان تلخ همین فیلم سبب ماندگار شدن و تاثیر گذاری بیشتر و معروف شدن اون شد.
به طور حتم ارزش دیدن داره و مطمئنم ازش خسته نمیشه و حتما حتما این تجربه رو از دست ندید و فیلم رو ببینید. امیدوارم لذت ببرید
کوچیک شما AW♠
دقت در قاب بندی و زاویه فیلمبرداری(کیفیت فنی فیلم)
نقاط ضعف
با سلام امروز اومدیم تا یه نگاهی به فیلم انگل محصول سال 2019 کره جنوبی بندازیم که برنده جایزه نخل طلایی جشنواره کن شد.
به شخصه بخاطر ضعفی که در سینمای امروزی میبینم سعی میکنم بیشتر فیلمای دهه 60 تا 90 رو نگاه کنم چون توی این دهه سینما، از سینما واقعی فاصله گرفته. اما با دیدن این فیلم به بازگشت سینما امیدوار تر شدم.
*این نقد شامل اسپویل برخی قسمت ها میباشد*
در ابتدا میپردازیم به شروع فیلم، آغازین خوب فیلم همراه با موسیقی متن از معدود نکات ریزی هست که حتی بعضی از فیلمای بزرگ هم این نکته رو رعایت نکردن چرا که آغازین(اینترو) خوب معرف و شناسه یک فیلم هست و به ما نشون میده که چه انتظاری باید از فیلم داشته باشیم، مثلا اگر آغازین آرومی داشته باشه پس ما ننتیجه میگیریم که باید انتظار یک فیلم آروم با ضرباهنگ نسبتا کند داشته باشیم و اگر آغازین سریعی و دلهره آور داشته باشیم باید انتظار فیلم هیجان انگیز و دلهره آور داشته باشیم، نکته خیلی ریزی هست که خیلی از فیلما، سریع و بی تفاوت از کنارش میگذرن.
نکته دیگه داستان جدید و کلیشه نبودن فیلم هست که باعث میشه ما پای فیلم بشینیم. فیلم، یک ایده پردازی نوع هست یک داستان خوب و پر محتوا همراه با شخصیت پردازی خیلی خوب، شخصیت های داستان هر کدوم عادات و ویژگی های خاص خودشونو دارن که تو فیلم رعایت کرده و شما میتونید متمایز بودن هر شخصیت رو از دیگری تشخیص بدید بطور ساده تنوع در شخصیت پردازی به خرج داده که این میتونه نکته مثبت و یه امتیاز واسه ی فیلم باشه.
برگردیم سر داستان فیلم که گفتیم کلیشه نبود، وجود داستان جذاب از لازمه های یک فیلم با ژانر درام هست که فیلم از این مورد هم تیک سبز رو گرفت.
یکی از مهم ترین نکات خیلی خوب فیلم وجود روند داستانی و ریتم خیلی خوبی بود که داشت به شخصه خودم یک لحظه احساس خستگی نکردم سر فیلم چون ریتم و ضرباهنگ یکنواختی نداشت و باعث خستگی و دل زدگی از فیلم نمیشد، وقتی که تنوع ریتم و ضرباهنگ در فیلم دخیل باشه هر چقدرم که طولانی بیننده از دیدن فیلم خسته نمیشه چون صحنه های تکراری دیگه نمیبینه و هر لحظه منتظر چیز های جدید هست که این فیلم اینو هم دارا بود و یکی از مهم ترین نکات مثبت فیلم هست.
از دیگر نکات مثبت فیلم در بخش فنی:
وجود ترکیب رنگ در بعضی از لوکیشن های خیره کننده است مثلا نورپردازی و ترکیب رنگ در محیط زیر زمین. یا ترکیب رنک داخل آشپرخانه خونه. همگی با ظرافت به کار رفته شده بودن علاوه بر این به شخصه از زاویه دید بیننده و زاویه فیلمبرداری خیلی خوشم اومد و در جاهایی خلاقانه به کار رفته بود، همچنین نوع قاب بندی در بعضی از جاهای فیلم به خوبی به عمل اومده بود و بطور کل توی بخش فنی خوب کار کرده بودن.
یکی از نکات مثبت دیگه توی فیلم بر میگرده به استفاده از هنر تعلیق، (تعلیق یعنی وقتی بیننده فیلم با توجه به حوادث گذشته که تو فیلم اتفاق افتاده میدونه که فلان کاراکتر در فیلم مورد تهدید هست) به این میگن استفاده از هنر تعلیق که الفرد هیچکاک شیوه فیلم سازیش به همین نحو بود. و در این فیلم هم شاهدش بودیم البته بطور طنز آمیزی :)) ما میدونستیم که خانم پولدار قراره سرش کلاه بره.
اخرین نکته های فیلم که توی خود فیلم به شیوه خوبی ازش استفاده شد به چشم کشیدن تناقض فرهنگ و اختلاف طبقاتی قشر ضعیف و ثروتمند هست دقیقا اونجایی که بارون میاد و خانواده فقیر زندگیشون بوسیله این بارون به فنا رفت و فردای اون روز خانواده ثروتمند از اینکه بارون اومده و هوا تمیزه برای جشن تولد پسرشون
که دقیقا میتونید درک کنید که برای یه قشر ثروتمند بارون یک لطفه ولی برای قشر ضعیف یک مصیبت.
اما میریم سراغ پایان فیلم یک پایان هدفمند و دقیقا مرتبط با اسم فیلم یعنی انگل. پایان فیلم هرچند غم انگیز بود اما چونکه باعث بیداری و آگاهی شخصیت فیلم شد زیبا بود اگر دقت کنید یکی از کاراکتر های فیلم به پسرش میگه برای زندگی نباید برنامه ای داشت(زندگی انگلی) و در پایان فیلم به این نتیجه میرسن که اتفاقا برای زندگی باید برنامه داشت (زندگی غیر انگلی) باید اتفاقا برای زندگی برای اینده برنامه داشت، اسم فیلم انگل انتخاب شده چون شیوه زندگی کردن و انتخاب مسیر کاراکتر های به شیوه انگل بود و خودشون رو خانواده میزبان میچسبوندن تا بتونن خودشونو رو سیر کنن دقیقا شیوه انگلی...!
به شخصه برام سخت بود که بتونم نقطه ضعفی پیدا کنم از فیلم چون واقعا نقطه ضعفی از فیلم پیدا نکردم و فک کنم یکی از دلایل اینکه نقطه ضعف ها کمرنگ شده بود وجود نکات مثبت فیلم بود که باعث میشد تمرکز اصلی روی فیلم باشه و نقاط ضعف دیده نشه.
3 ژانر در این فیلم هست که هر سه تا هم در فیلم هست و میشه دید برای کسانی که فیلمای درام نگاه میکنن حتما توصیه میشه امتیاز من 9 از 10
امیدوارم نقدم مورد رضایت شما واقع بشه
AW
کم بودن قسمت ها و کشش داستانی (با توجه به داستان فیلم)
با عرض سلام و درود خدمت همه کاربران عزیز سایت نایت مووی.
بنده بالاخره امروز شایستگی اینو پیدا کردم که یه بار دیگه در خدمت شما باشیم با نقد مینی سریال ((دیوانه وار)) یا همون Maniac.
خب سعی میکنم توی این نقد حدالامکان اسپویلی صورت نگیره تا اگر عزیزی هم سریال رو ندیده به ضررش تموم نشه.
اول بریم یکم در مورد سریال اطلاعات کسب کنیم. ضمن تشکر از همه دست اندرکاران سایت نایت مووی که این سریال رو قرار دادند و زحمت می کشند.
مینی سریال 10 قسمتیِ دیوانه وار در ژانر درام-علمی تخیلی-کمدی که در شبکه نت فلیکس با نام Maniac شناخته می شود در روز 21 سپتامبر 2018 به کارگردانی Cary Joji Fukunaga، اومد و تونست تاثیر گذاری خوبی داشته باشه و مخاطبان نسبتا چشم گیری رو جذب خودش بکنه.
با تشکر از نایت مووی که خلاصه کلی داستان رو براتون گفته دیگه بیخیال اون میشیم و میریم سراغ بحث اصلیمون.
همونطور که در بالا ذکر کردم داستان پردازی و وجود یک فیلمنامه قوی که خوشبختانه کلیشه ای نیست یه امتیاز مثبت به حساب میاد. و خوراک یک درام قوی، یک فیلمنامه ی قوی هست که این مینی سریال این قانون رو حفظ کرده.
یه نکته خیلی مهم بگم چون مطمئنم بعضی از دوستان مثل خودِ بنده در همون یکی دو قسمت اول قضاوت اشتباه میکنن و احساس میکنن مینی سریال کسل کننده هست و هدفی برای ما در بر نداره که خودِ بنده هم همون اوایل قسمت 2 همچین حس غلطی رو داشتم اگر هم در بخش نظرات برید میتونید اشتباهمو پیدا کنید :) D:
دقیقا از قسمت 4 به بعد هست که مینی سریال دوست داشتنی میشه و هدف خودش رو پر رنگ تر میکنه و ما میتونیم بفهمیم هدف اصلیش چیه و دیگه میشینیم پاش :)
پس لطفا در همون یکی دو قسمت اول اشتباه قضاوت نکنید(این مینی سریال خوب بلده خودشو توی دلتون چجوری جا کنه)
نکته بعدی که میخوام بگم در مورد هیجان این فیلم هست، شاید خیلیا با خودشون بگن یه فیلم درام مگه هیجان هم داره؟!بله ما توی ژانر های مختلف هیجان های مختلفی داریم مثلا هیجان فیلم ترسناک! یا فیلمای اکشن که هیجان های خاص خودشون رو دارند و این مینی سریال با توجه به اینکه در ژانر درام هست یک چالش و یک هیجانی دراماتیک داره و یک هیجانی داستانی و فیلنامه ای اون شمارو در خودش غرق میکنه و شما سریعتر مینی سریال رو دنبال میکنید.
نکته مثبت دیگه در مورد تاثیر گذاری و نتیجه گیری فوق العاده هست که هدف مینی سریال در واقع همونه،و این تاثیر گذاری مینی سریال رو چندین برابر و اون رو ماندگار تر و جذاب تر میکنه.
در مورد بازیگران باید گفت که فقط در یک نقش بازی نمیکنند! و میشه گفت چندین نقش بازی میکنند که فوکوس داستان بر روی دو شخصیت اصلی آنی لندرزبرگ (اِما استون) و اُون ملگریم (جونا هیل) هست که خوب ظاهر شدند و نقش خودشون رو به خوبی در اینجا اجرا کردند.
اما نقاط منفی و جزئی این مینی سریال کم کاری در بخش موسیقی متن هست که متاسفانه متاسفانه بر خلاف فیلم ها و سریال های دهه 80 و 90 که فوق العاده بودن دیگه جدیدا کم کار شدن در این بخش که البته بخش جزئی هم هست چرا که اکثر فیلم ها و سریال های این دوره زمونه این ایراد رو دارند و همچنین نکات مثبت دیگر مینی سریال موجب کمرنگ تر شدن نقاط ضعف اون از جمله موسیقی متن که هست میشه.
اما نکته منفی که در بالا ذکر کردم بیشتر جنبه پیشنهادی دارم و نمیشه گفت که اصولا یه نقطه ضعف محسوب میشه. همینطور که گفته شد فیلنامه نسبتا قوی این مینی سریال پتانسیل بالایی برای قسمت های بیشتر و شاید فصل های بیشتر هست و شاید اگر در قالب سریال با قسمت های بیشتر و کشش داستانی بیشتری بود جذاب تر به حساب میمومد اما خب این نکته سلیقه ای هست و یک نقطه ضعف به حساب نمیاد و بیشتر جنبه انتقادی و پیشنهادی داره
اما توصیه ی من به دوستانی که میخوان این سریال رو ببیننن: اگر به دنبال درامی آروم با چالش های داستانی و دیالوگ های فراگیر و آرمان گرایی هستید و دنبال مینی سریالی تاثیر گذار هستید حتما پیشنهاد میشه. :)
کمدی بی نظیر در کنار دراماتیک بودن(ترکیب کمدی-درام)
وجود شخصیت های مختلف و متفاوت
نقاط ضعف
افت روند داستانی در برخی قسمت ها
با سلام خدمت کاربران خوب رسانه نایت مووی.
امروز اومدیم تا یکی دیگه از سریال های محبوب ما ایرانیا رو یعنی سریال خانواده مدرن که از 22 سپتامبر سال 2009 در شبکه ABC بخش شد و تا الان ادامه داره.
با مقدمه ای کوتاه کارو شروع میکنیم.
خانواده، یکی از اساس زندگی هر شخص خانواده اونه. طبیعتا خانواده هر کس به دیگری تفاوت داره.خانواده چه مشکلاتی داره؟ خانواده چه اهمیتی داره؟ اصلا خانواده چیه؟!
اینا شاید سوالات خنده داری باشن که سریال خانواده مدرن به تک تک این سوال ها پاسخ میده.
اگر بخوایم دقیق تر و جزئی تر به سریال نگاه کنیم در ابتدا باید به اسم اون توجه کنیم یعنی :خانواده مدرن.؟!
خانواده مدرن منظور از خانواده های امروزی هست که البته با فرهنگ اونوریا از فرهنگ همجنسگرایی و تم تینیجری(نوجوان و جوان گونه) و ازدواج کهن سال ها و بچه های طلاق و... اشاره میکنه که نشون دهنده ی وجود خانواده ی متشکل از قومیت ها و ملیت ها و رنگ ها و تمایلات جنسی مختلف و فرهنگ ها و عقاید مختلف(تا حدی) هستند که در کنار هم تشکیل خانواده میدن.
پس طبیعی هست مشکلاتی که در این خانواده باحال اتفاق میافته وجود ژانر کمدی باشه D:
اما فقط این نیست که ما شاهد یه سریالی باشیم که از قسمت اول فصل 1 تا قسمت اخر فصل اخر فقط بخندیم و همین...! همچین چیزی نیست درواقع سریال با وجود درام و دراماتیک کردن سریال در هر قسمت سریال رو کامل تر کرده در واقع وجود ژانر فرعی درام به سریال به نوعی مکمل اون هست.
اینجوری هست که شما با دیدن سریال هم میخندی و هم کلی چیزای جالب و واقعیت های زندگی رو در یک خانواده یاد میگیری. اگه بخوایم اشاره کنیم به بعضی از سریال های این گونه باید به سریال هایی نظیر سریال بی نظیر دوستان و آشنایی با مادر اشاره کرد که در پایان هر قسمت درس زندگی و واکنش درست در مواجه با مشکلات رو بهمون یاد میده و باعث میشه در زندگی و روابط با خانواده کمی متمدنانه تر و سازگار تر با موضوع برخورد کنیم منظور من این نیست که بشینیم سر کلاس خانواده و فرهنگ اجتماعی...D: نه منظور من اینه که تمرکز فیلم علاوه بر کمدی بودن و طنز بودن اون سعی کرده تم درام و عاشقانه و حتی احساسی(ملودرام) به سریال بده تا شاهد یک سریال یکنواخت با یک موضوع نباشیم تا سریال برامون کسل کننده نباشه و این جزو یکی از نقاط قوت سریال هست.
سریال مثل بیشتر سریال های 22 دقیقه امریکایی دارای یک اینترو(آغازین) ابتدایی و کوتاه هست که در واقع موضوع یا مشکل خانوادگی توی اون قسمت رو بیان میکنه و پس از پخش یک تیتراژ چند ثانیه دست به کار میشه!
و در آخر با یک نتیجه گیری منطقی و درست همه ی خانواده اون مشکل رو به شیوه درست حل میکنن.
در بالا اشاره کردیم که سریال دارای شخصیت های متفاوت هست و همین باعث میشه ما فقط شاهد جمعی از شخصیت های مشابه با خط فکری مشابه و عقاید و علایق مشابه نباشیم و این نوع شخصیت پردازی در سریال باعث جذابیت هر چه بیشتر سریال چه از نظر کمدی چه تاثیر گذاری نوع درام شده و این تنوع شخصیت پردازی از کسل کننده شدن و تکراری شدن شخصیت های سریال جلوگیری میکنه که یکی از مهم ترین نکات اصلی فیلم هست.
به عنوان نکات مثبت به نقاط قوتی چون ترکیب ژانر های کمدی-درام و شخصیت پردازی خلاقانه و وجود هر موضوع جدید در هر قسمت بود که بهشون اشاره کردیم ولی خب در بعضی از جاها روند داستانی افت پیدا میکنه درسته که سریال دارای یک خط داستانی پیوسته نیست ولی در بعضی از جاهای محدود از سریال، سریال افت روند داستانی پیدا میکنه که البته این امر در همه سریال ها طبیعی هست و خب باز تونسته پتانسیل و اون کشش داستانی خودشو تا حدی موثری حفظ کنه و هنوز هم که هنوزه برای همه یه سریال کمدی درام بی نظیر با سکانس های خنده دار با بازی کردن با احساسات مخاطب و با پایان های خوب هر قسمت تاثیرگذاری موثری داشته باشه.
اگر دنبال یه سریال کمدی-درام با محوریت خانواده هستین حتما بهتون پیشنهاد میکنم این سریال رو نگاه کنید
امیدوارم که این نقد ذره ای باشه که براتون مفید واقع باشه.
AW
تنوع در ساخت اجزای فیلم و دکوپاژ(خوش ساخت و متمایز)
هدف زیبا و پایانی آموزنده
نقاط ضعف
نبود موسیقی متن مناسب(آغازین بدون موسیقی متن)
بنام خدا
*این نقد شامل اسپویل قسمت هایی از فیلم هست* (هدف نقد فهمیدن و درک بهتر فیلم هست)
ضمن عرض سلام به شما عزیزان دوست داشتنی کاربران سایت نایت مووی امروز با هم اومدیم تا بی شک یکی از شاهکار های وودی آلن بزرگ و یکی از بهترین درام های طنز مزاج تاریخ یعنی فیلم کم نظیر انی هال خدمت شما باشیم با تشکر دیگر از همه عوامل رسانه نایت مووی بابت زحماتشون.
خب اول کمی اطلاعات در مورد فیلم بگیم که کلی کار داریم چون فیلم اجزای خیلی زیادی داره و برای درک بهتر و دقیق تر اون باید قشنگ جزئیات رو شناسایی و مشخص کنیم.
فیلم انی هال که در 20 آوریل سال 1977 به نویسندگی و کارگردانی و بازیگری وودی آلن(با دریافت 4 جایزه اسکار) به عمل اومد البته با بازیگری بی نظیر خانوم دایان کیتون(1 جایزه اسکار) و با دریافت نمره 8 توس اعضای سایت IMDb و نمره عالی 92 توسط منتقدین برنده 4 جایزه اسکار و 25 جایزه دیگه بشه هر چند واقعا شایستگی این رو داشت که جزو 250 فیلم برتر قرار بگیره اما برای اینکه یه فیلم بتونه جزو لیست 250 فیلم برتر قرار بگیره نیازه داره به نمره حداقل 8.1. خب از اینا گه بگذریم میرسیم به بخش نقدمون فقط یادآوری کنم این نقش برای درک بهتر و عمیق تر فیلم هست پس در بیشتر جاهای نقد به اجبار مجبور بودم اسپویل کنم دیگه با خودتون.
خب برای اینکه فیلمای وودی آلن رو بشناسیم ابتدا باید خود وودی آلن رو بشناسیم چونکه بیشتر فیلمنامه هاش اقتباس از زندگی شخصی خودش هست. اولین نکته در مورد وودی آلن اینه که یه جورایی در بین همه کارگردان های حال حاضر کمی خاص تر بنظر میاد بدلیل فیلمنامه هاش و نوع ساخت فیلماش که تنوع فردی به شخصه زیاد به کار میبره و به قواعد زیاد پایبند نیست و دوست داری فیلمش رو خودش بسازه با هدفی که داره.
خب بنظرم اولین نکته در مورد فیلم آغاز فیلم هست که خیلی متمایز با سایر فیلم ها شروع میشه ابتدا کمی تیتراژ کوتاه بعد همونجا وودی شروع میکنه پس باید میخکوب شیم از همون اول کار تا بفهمیم که چی میگه من به شخصه حدودا 2-3 بار فیلم رو پشت سر هم دیدم و از قسمت های اون یاداشت برداری کردم تا یادم باشه حتما براتون بگم. دوتا نکته هست توی همین بخش اغازین فیلم:
1.وودی الن در همون ابتدا دوتا جک میگه و میگه که اینا برام خیلی مهم هستن و به زندگی شخصیم و رابطه هام ارتباط دارن در واقع داره نگرش خودش رو با اون جک ها بیان میکنه و در جکش گفت که کلیدی هست بر روی رابطه هام و مفهوم جوکه هم این بود اگه یادتون باشه: دردآور بودن زندگی در عین حال کوتاه بودن عمر هست و جک بعدی درک کردن عمیق نقاط ضعف و تا حدی به خودشناسی اشاره میکنه که در واقع جوکش هم این بود :هیچگاه عوض باشگاهی نمیشم که یک نفری رو مثل من انتخاب کرده!
2. کسی که اره این جک رو میگه و به نوعی بخش اغازین رو داره میگه الوی سینگر هست یا وودی الن؟ باید بگم بنظرم وودی الن هست چونکه وودی آلن میگه که دارم پیر میشم و دیگه 40 سالم شده خب وودی آلن متولد 1935 هست و داستان فیلم انی هال به سال 1975 بر میگیرده با یه جمع وتفریق میشه فهمید وودی آلن دقیقا 40 سالش بوده پس میشه گفت خوده وودی آلن هست در قالب شخصیتی محدود تر و کمی متمایز تر بنام الوی سینگر
خب این از بخش اغازین که طوفانی شروع شد.
کمی دیگه از نکات مثبت فیلم بگیم، از نکات دیگر رایج وودی آلن جزئی نگری و شخصیت پردازی بی نظیرش هست که در بیشتر آثاراش میتونیم به این موضوع پی ببریم.
اول در مورد شخصیت پردازی بگیم.
شخصیت پردازی الوی سینگر تا حد زیادی شبیه خود وودی الن هست یه کمدین با درگیری های ذهنی که از قوه تخیل بالایی قرار داره و توی برقراری احساسات و رابطه های طولانی مدت(طبق گفته مادر الوین در یک سکانس) نا موفق بوده یه کسی که مونولوگ ها و دیالوگ ها رو با کنایه طنز آمیر و اصطلاحات رو با گویشی خاص و کمدی گونه به کار میبره کسی تحمل بقیه رو نداره و تا حدی کم حوصله هست، شخصیت پردازی ظاهری اون که یه فرد شلخته با تیپ و لباس های نه چندان جلوه گر با حرکات اشاره ای غیر مستقیم عالی
شخصیت دیالوگ یا مونولگی بیان نمیکنه اما پیامشو به مخاطب میرسونه برا مثال موقعی که مثلا موضوعی کسل کننده مطرح میشد الوی با حرکت دادن ابرو ها به سمت بالا یا با حرکت دادن گردن به نشانه تاسف در خیلی از جاها به نشانه ی مضحکه بودن الوی زبونشو میاورد بیرون یا وقتی که هول میشد و دچار اضطراب میشد سرشو میخاروند و .. یا موقع حرف زدن که با مشکلاتی تکلمی متعددی رو به رو میشد اینا همگی نشونه ی شخصیت پردازی عمیق هست.
تفکرات خاص یک کودک: از دیگر شخصیت پردازی خوب فیلم میتونیم به بخش کودکی الوی اشاره کنیم که در همون بخش اغازین شروع کرد به گفتنش، در مورد تفکراتی که داشت و درگیری های فکری وذهنی و دغدغه های کودکی که نسبت به هم سن و سالان خودش فرق های داشت و خودش اینو احساس میکرد. یکی دیگر از نکات شخصیتی الوی و وودی الن بیماری اختلال حواس یا همون پارانویا هست که حدود 2-3 بار در فیلم اشاره شد بهش و در هر بار الوی(وودی الن) اونو تکذیت میکنه و رد میکنه و باهاش مقابله میکنه و همچنین یهودی بود اون و تعصباتی که بر روی نیویورک و افکارش داشت همگی از شاخ وبرگ دادن شخصیت پردازی هست.
اما در مورد انی هال با بازی دایان کیتون که یک دختر خجالتی کم رو و کم صحبت با مو های افشان یا تیپ و لباس خاص خودش با لحن حرف زدن با طرز راه رفتن خودش که نشون میداد دارای چه ویژگی هایی هست از جمله ویژگی ها مثل ناموفق بودن در رابطه ها یا عدم موفقیت در برقراری ارتباط یا جامعه گریزی با رانندگی افتضحاحش..! همه اینا ویژگی های شخصیتی هستن که فیلم رعایت کرده.
اما میرسیم به جزئی نگری فیلم، از همون بخش اغازین فیلم میشه شروع کرد! موقعی که الوی داره سعی میکنه زندگیش رو توضیح بده در مورد محل زندگیش میگه همون شهربازی دقیقا همونجایی که الوی کوچک داره غذاش رو میخوره و دستاش میلرزه بخاطر ترن هوایی بالا سرش پدرشو میشه دید که بیخیال هست و روزنامش رو ورق میزنه که نشون دهندی اینه که الوی توی خانواده کمبود محبت داشته و مورد اهمیت واقع قرار نمیگرفته یا بریم جلو تر مثلا اونجایی که با انی و دوست خودش تصمیم میگیرین برن به بروکلین و یاد اوری میکنه که خانوادش همیشه با هم جر و بحث داشتن یا اونجایی که با خانواده انی در حال خوردن غذا بر سر میز هستن و با فن مونولوگ گویی مقابل دوربین خاواده انی و با خانواده خودش مقایسه میکنه و اون شلوغی و سر وصدا و ازدحام رو در خانواده الوی و ارامش و صمیمیت رو بین خانواده انی میشه حس کرد.
یکی از بزرگترین جزئیات ریز فیلم همون موقعی هست که در اولین صحنه با انی که میخواد از تاکسی پیاد بشه اشنا میشیم و الوی و انی با هم میرن تا یه فیلم رو ببینن اما چون 2 دقیقه از اون گذشته الوی پشیمون میشه من رفتم فیلم پیداش کردم از طریق اون تیکه پوستری فیلم که توی کادر بود. و در واقع الوی و انی اونموقع میخواستن فیلم چهره تو چهره ساخته 1976 به کارگردانی و نویسندگی اینگمار برگمان...! حالا چرا برگمان؟ دلیلش اینه که وودی الن از طرفداران برگمان هست.
در جایی دیگر هست که در واقع در اولین دیدار الوی با انی هم هست بعد از ماشین سورای افتضاح انی که الوی به انی میگه 15 سال هست به پیش روانشناس میره و بعد این جمله رو میگه که: تا یه سال دیگه میرم و اگر جواب نداد دنبال معجرزه میگردم) این جمله در ابتدا معنی چندانی نداره اما باید برگردیم به بخش اغازین باز هم. اونجا که الوی میگه حدود 1 سال هست با انی بهم زدم یعنی انی براش مثل یه معجزه بوده و دیگه دکترش رو ول کرده...! این هم از دیگر نکات جزئی نگری فیلم هست.
دقیقا بعد از این جمله و کمی بعدش یه بخش خیلی زیبا توی فیلم هست که هم جزئی نگری کرده و هم تنوعی هست در ساخت اجزای فیلم، موقیق که دیالوگ های بین الوی و انی رد وبدل میشن و اونجا حرف هاشون با حرف های ذهنشون در تضاد هستن واقعا یکی از جالب ترین صحنه هاست که نشون میده ادما با حرف زدن اون چیزی رو که واقعا میخوان وهستن نشون نمیدن، که این رو کاملا با روشی طنز آمیز گونه بیان کرده و به کار برده.
در اولین جایی که انی میخواد خوانندگیش رو توی اون کلوپ شبانه امتحان کنه شاید توجه نکرده باشید اما 5 لامپ بالای سر انی هست که شاید میشه گفت بدلیل اینکه اسم انی به زبان لاتین 5 حرف هست 5 لامپ قرار داده البته نمیشد مطمئن شد ولی یه هماهنگیو تناسب خیلی خوب رو اورده.
اگه یادتون باشه همون تقریبا اواسط فیلم انی در ماجرای خرچنگ هایی که الوی باهاش سر و کله میزنه چندتا عکس میگیره و شما میتونید این عکسارو ببینید کی؟ دقیقا سکانسی که انی به الوی زنگ میزنه تا بیاد عنکبوت خونش رو بکشه و الوی وقتی وارد خونه انی شد میپرسه به کنسرت راک رفتی؟ دقیقا عکسا به دیوار چسبیدن...!
پس دیدید که چقد فیلم جزئیات داره و به جزئیاتش اهمیت داده شده.
از دیگر نکات مثبت فیلم میتونیم به روند متنوع و پر چالش و هیجان اون گفت که با اینکه فیلم درام و دراماتیک هست اما اصلا روند کندی رو نداره و گهگاهی با کار های طنز امیز کاراکتر ها و کمدی بازی های وودی الن این روند یکنواخت نیست و کسل کننده نیست به هیچ وجه، روند داستانی متناسب با موضوع هست و نکاتی اصولی اون رعایت شده پس روند متنوع و بالانس فیلم جذابیت فیلم رو بیشتر کرده.
در واقع با تلفیق درام و کمدی تونسته دوتا ضرباهنگ تلفیقی رو ایجاد کنه که باعث شه میخکوب شید به فیلم و زمان از دستتون بپره پس خیالتون راحت از این بابت. همچنین خلق صحنه های رمانتیک و احساسی که باعث شده بخش درام فیلم حفظ شه و فراموش نشه صحنه هایی که دیالوگ ها واقعا لذت بخش هستن و درگیری های احساسی و عاطفی هر بیننده ای رو مغلوب میکنن...!
ترجیح میدم نتیجه گیری و نکته مفهومی فیلم رو آخر نقد بگم و سریع نقطه شعف فیلم رو بگم، متاسفانه فیلم موسیقی متنی نداشت به همین دلیل نمره ای خوب نگرفت در این بخش هر چند که وودی الن بخش موسیقی متن رو به نحوی با مونولوگ های طوفانی خودش در بخش اغازین جایگزین کرد اما فیلم موسیقی متنی نداره و نمیشه روی اون مانور خاصی داد ولی از جذابیت فیلم ذره ای کم نمکنه و صرفا فقط بخش فنی فیلم هست.
در آخر میرسیم به نکته مهم فیلم و نقدمون یعنی مفهوم فیلم و نتیجه گیری کلی(همه موارد رو توضیح میدم):
1.بررسی زندگی شخصی الوی و عدم موفیقت در رابطه با انی
2.درک کردن و کمک کردن طرف مقابل در رابطه ها
3.دلیل اصلی جدایی با انی
به ترتیب اگر یادتون باشه از همون بخش اغازین الوی میگه که بعد از 1 سالی که منو انی از هم جدا شدیم فکر و خیالات زیادی تو سرم هست که چرا جدا شدیم که در ادام هبه این مسائل میپردازه در خیلی از جاها ما شاهدش بودیم که توقعات الوی از انی خیلی زیاد از حد بود مخصوصا اونجا که در اواخر فیلم دوتایی پیش روانشناساشون صحبت میکنن در اونجا میفهمیم که انی دوست داره به احساسات خودش هم اهمیت ببینه که الوی رو مانع اینکار میبینه و درواقع انی داشت بهبود پپیدا میکرد که همچین حسی رو داشت و از اون طرف الوی میگفت که معالجه و درمان انی روی برطرف کردن نیاز ها و خواسته هام تاثیر گذاشته و برام نامطلوبه.
در اواخر فیلم دیدیم که انی از الوی تشکر کرد بابت حمایتش که تونست با مردم و جامعه ارتباط برقرار کنه و خواننده موفقی بشه و دوباره انگیزه ای برای زندگی کردن پیدا کنه.
در دیگر موارد شاهد کمک های الوی به انی و انی به الوی بودیم و همکاری دو طرف مقابل رو دیدیم.
دلیل اصلی جدائی انی و الوی چه بود؟ در ابتدا گفتیم توقع زیادی الوی از انی و همچنین اهمیت انی به احاسات خودش یکی دیگر از نکات جالب صحنه ای بود که انی والوی سعی کردند ابراز علاقه کنند اما ناگهان دیدیم که به شیوه ای روح انی از اون جدا شد که الوی گفت احساس میکنم از من فاصله گرفتی و انی در جواب گفت جسم فیزیکی من در اختیار تو هست اما در پاسخش الوی گفت من فقط جسم فیزیکیت رو نمیخوام و من همه چیزیت رو با هم میخوام نه فقط جسمت رو که نشون میداد انی در واقع فقط نزدیکی فیزیک داشت با الوی و نزدیکی روحی و احساسی نداشت و همین شروع جدائی شد و از آن به بعد الوی هر وقت میخاست به ادامه رابطه اش با انی فکر کند فقط به مشکلاتی که داره با نی میتونست فکر کنه که از عامل اصلی اون هست
برمیگردیم به سراغ اخرین سکانس وودی الن یا همون الوی داشت میگفت چه انتظاری داشتی این اولین فیلمنامه من بود درسته که باید پایان قشنگی باشه اما نیست. و مفهوم فیلم اینه حتی اگر رابطه ای داریم که به سرانجام خودش نرسید دلیل بر بیهوده بودن اون نیست و موفق بودن در رابطه صرفا به سرانجام رسیدنش نیست و اون درس هایی که یاد میگیریم در طول رابطه و اون کمک های طرف مقابل و ... همگی بخش از یک رابطه هستن و همه نیاز دارن به یه رابطه جدید با افراد جدید و در اخر هم که وودی الن با یه جوک دیگه که همین مفهوم رو داشت فیلم رو کات داد.
شروع با جوک و پایان هم با جوک.
درسته که طولانی شد اما امیدوارم درک بهترین از فیلم پیدا کرده باشید.
امیدوارم این نقد مفید واقع شده باشه براتون.
AW
با سلام خدمت همه ی کاربران دوست داشتنیه سایت نایت مووی.
و طبق رسوم همیشگی ضمن تشکر از همه دست اندکاران سایت نایت مووی بابت زحماتشون و قرار گیری این فیلم زیبا.
امروز اومدیم تا فیلم بی خوابی با عنوان Insomnia رو یه ارزیابی بکنیم با همدیگه
اول یکم در مورد خود فیلم اطلاعات کسب کنیم و بعدش بریم سراغ نقدمون.
فیلم بی خوابی که در واقع بازسازی یک فیلم نروژی به همین اسم در سال 1998 هست به کارگردانی استاد کریستوفر نولان که به نظر من اکثر فیلماش حماسی و ماندگار در عین حال سرشار از مفهوم و نیاز به درک عمیق تری هست در 21 May سال 2002 به اکران و اجرا در اومد.
همونطور که خودتون میبینید دریافت نمره 7.2 توسط اعضای IMDb و دریافت نمره 78 توسط منتقدان نمره معقول و خوبی هست و نشون دهنده قوی بودن فیلم هست.
داستان فیلم پلیس خوبه و خلافکار بده رو همه میدونیم اما بی خوابی یه کلیشه نیست! در واقع فیلم بی خوابی به همون سادگی و کوچکی نیست.
بی خوابی تنوعی جذاب و عظیم توی این داستان به ظاهر کلیشه ای دزد و پلیس بوجود آورد و تونست اونو تا حد قابل توجهی گسترش بده و بزرگ کنه.
تنوع در نوع گویش داستان و کشش داستان با توجه به نکات بالا از نقاط بسیار قوی فیلم هست.
وجود یک فیلنامه خوب و وجود کارگردانی فیلم و پیچ دادن اون و بوجود آوردن دیالوگ ها و مونولوگ ها و خلق صحنه های درام و ملودرام در عین حال
صحنه های اکشن و تعقیب و گریزی واقعا خیلی توسط نولان بسیار عالی کار شده که نقاط قوت فیلم به شمار میاد.
میشه گفت نولان مثل همیشه خوب تونسته فیلنامه و داستان فیلم رو با خلق صحنه ها و ضرباهنگ های سنجنیده شد بهتر و قوی تر و از همه مهم تر گیراتر و جذاب تر و مفهومی تر کنه.
منظورم این نیست که داستان فیلم و فیلنامه فیلم قوی نیست! منظورم اینه که فیلمنامه و داستان فیلم دارای پتانسیل هایی زیادی هست و خیلی میشه روی اون مانور داد که خوشبختانه نولان موفق شده اینکارو به زیبایی هر چه تمام تر به عمل بیاره. و این همه کلیشه بودن فیلم در عین حال کلیشه نبودن اون هست که یکی از مهم ترین دلایلش کارگردانی و دکوپاژ فیلم توسط نولان هست که تاثیر بسزایی داشته.
نقش آفرینی بازیگران بزرگ و توانمندی چون آل پاچینو که اکثر فیلم بازا بخاطر بازی اون توی فیلم سه گانه پدرخوانده و صورت زخمی و... میشناسند و همه اونو بخاطر بازی برونگرایانش و حرف زدن چشمهاش میشناسند.(چشم های آل پاچینو موقع بازیگری طوریه که همه میگن با چشمهاش دیالوگ هارو میگه) و همچنین زنده یاد مرحوم رابین ویلیامز دوست داشتنی که به رحمت ایزدی پیوست این دو بزرگوار همونطور هم که ازشون انتظار میرفت قدرت خودشونو توی بازیگری بار دیگر اثبات کردن و اون رو به رخ ما کشیدن و واقعا تقابل این دو بازیگر قدرتمند میتونه جذاب باشه ولی خب نمیشه گفت کل نقاط قوت فقط و فقط به نقش آفرینی بازیگران بر میگرده بلکه تلفیق دو ژانر دوست داشتنیه شخصیه خودم یعنی درام و هیجان انگیر میتونه خیلی تاثیر گذار و جذاب باشه و باعث میشه شما یه پشت، پای فیلم بشینید بدون اینکه احساس خستگی بکنید در واقع دو ژانر درام و هیجان انگیر میشه گفت تقریبا تا حدودی متناقض نما هستند
تلفیق این دو ژانر هم تا حدود زیادی به جذابیت فیلم کمک کرده و باعث ایجاد یک تنوع موضوعی در فیلم بشه که این هم میتونه یک نکته مثبت و یک نقطه قوت برای فیلم محسوب میشه.
فیلمنامه و داستان فیلم ناخودآگاه دارای یک کشش شخصیتی یا یک جور جذابیت مبهم درون خودش داره که شما ناخواسته شیفته فیلم و داستان اون میشید و میشه گفت فیلم در طول تقریبا 2 ساعتی که هست خسته کننده نمیشه و ضرباهنگ اون تقریبا یکنواخت هست و کند و کسل کننده نمیشه و این هم یکی از نقاط قوت فیلم به حساب میاد که یکی از مهم ترین نکات در فیلم اینه که خسته کننده نباشه و تحت هر عواملی از جمله جذابیت های و تنوع داستانی موجب شه که ببنده و مخاطب اون احساس خستگی رو نکنه و اون پتانسیل و شوق و ذوقی که در ابتدای فیلم هست در اواخر و پایان فیلم هم وجود داشته باشه، که خداروشکر بی خوابی باز هم این قابلیت رو داره.
متاسفانه من همیشه متنفرم از جاهایی که بخوام از نقاط ضعف هر چیزی حرف بزنم اما خب چون داریم فیلم رو بررسی میکنیم لازمه کار حداقل این هست که همه جوانب فیلم رو در نظر بگیریم تا بدونیم یک نتیجه گیری درست و سنجیده و منطقی داشته باشیم پس میریم سراغ نقاط منفی و ضعف که خیلی کمرنگ و جزئی هست.
متاسفانه اولین نقطه ضعف فیلم بنظر من موسیقی متن اون هست که بنظر من خیلی بهتر میتونست باشه، در واقع برای همچین فیلمی با همچین موضوع و داستان و فیلمنامه و ژانری باید موسیقی متن سنجیده تر و بهتری رو به عمل میاوردن چرا که موسیقی متن تا حدی زیاد توی شروع فیلم تاثیر زیادی داره و شروع فیلم رو همین موسیقی متن میسازه.
موسیقی متن بد نیست اما جای این رو داشت که بهتر به اجرا در بیاد و بنظر من عوامل موسیقی صحنه کمی در این بخش کم کاری کردند اما خب از این بخش میشه چشم پوشی کرد.
نکته بعدی هر چه شخصیت های اصلی قوی کار کردن همونطور که انتظار میره اما خب میشه گفت بعضی از شخصیت های فیلم که ارتباط هایی با این دوشخصیت اصلی فیلم داشتند تا حدودی نادیده گرفته شدند و بهشون توجه نشده. این شاید میشه گفت توجه بیشتری به فیلمنامه شده تا توجه بر روی شخصیت ها چون فیلمنامه و داستان فیلم بر محوریت و اولویت فقط دو شخصیت بود اصلی فیلم و اتفاقات بین این دو بوده ولی خب بنظر من باز هم با اینکه نقطه ضعف به حساب میاد اما، اما اینجا باز نولان با تمرکز روی دو شخصیت اصلی و دقیق کار کردن بر روی این دو تونسته اون کم کاری رو کمرنگ و کمرنگ تر کنه
برای مثال وقتی که ال پاچینو این دیالوگ رو میگه:
یه خوب نمیتونه بخوابه چون ذهنش در گیره پروندس
و یه پلیس بد نمیتونه بخوابه چون عذاب وجدان داره...
وقتی اینو میگه همه میریم تو کف و دیگه حواسمون به چیز دیگه ای نیست، منظورم اینه که نولان اگر توی بقیه شخصیت های فیلم کم کاری هم کرده باشه اما در عوض در طراحی دو شخصیت اصلی جبران کرده و این نقطه ضعف رو هم کمرنگ کرده که واقعا جای تحسین داره...!
فیلم همونطور که در بالا هم ذکر شده نقاط قوت زیادی داره و نقاط ضعف اون صرفا کمرنگ و کوچک هستن و با وجود اون همه نقاط قوت خب مسلما اونا دیده نمیشن.
فیلم جذابی هست با توجه به اینکه ریشه ای هم در روانشناختی و روانکاوی داره با وجود ضرباهنگ و دکوپاژ عالی و کار شده با وجود کارگردانی سنجیده و داستان و فیلمنامه جذاب و همچنین نقش آفرینی بی نظیر دو بازیگر بی نظیر...
بهتون پیشنهاد میکنم اگر هنوز فیلم رو ندیدید این فرصت رو از خودتون نگیرید و سریع فیلم رو تهیه کنید.
100 درصد ارزش دانلود داره و مطمئن باشید پشیمون نمیشید.
بنام ایزد راستی ها
با سلامی دیگر خدمت همه ی شما عزیزان کاربران رسانه نایت مووی و همچنین ضمن تشکر از دست اندکاران و عوامل سایت بابت زحمت هاشون، امروز اومدیم تا یکی دیگر از شاهکار های سینما رو با هم مورد نقد و بررسی قرار بدیم تا بهتر فیلم رو بشناسیم و عزیزانی که تصمیم دارن فیلم رو ببینن اشتیاقشون بیشتر و بدونن که فیلم چه برنامه ای براشون داره.
خب طبق عادات گذشته یکم درباره اطلاعات فیلم بحث کنیم.فیلم لیست شیندلر به کارگردانی استیون اسپیلبرگ بزرگ(با 3 جایزه اسکار) و نقش آفرینی لیام نیسون(3 بار نامزد اسکار) و رالف فینس(با 1 جازه اسکار) در 30 نوامبر سال 1993 به اجرا در اومد و تونست شاهکاری بشه توی تاریخ از جمله افتخارات فیلم میشه به بردن 7 جایزه اسکار، دریافت نمره 8.9 توسط اعضای IMDb، قرار گیری فیلم جز 250 فیلم برتر با رتبه 6! و همچنین دریافت نمره فوق العاده 93 توسط منتقدین پس ما با یه فیلم عظیم رو به رو هستیم.
خب اولین چیزی که در برخورد فیلم توجه همه رو جلب میکنه وجود تم سیاه سفیدی هست که فیلم داره و باعث میشه فیلم یه حالت هیستوری مانند و سبک کلاسیکی به خودش بگیره. جلوه ی های بصری فیلم دقیقا مثل زمان جنگ جهانی هست و طراحی و انتخاب مکان و طراحی دکوپاژ صحنه بسیار بسیار عالی به عمل اومده و هماهنگی که ایجاد کرده واقعا بی نقصه میشه گفت اسپیلبرگ مصنوعی سازی رو تا حدی قابل توجهی حذف کرده و فیلم طبیعی بودن خودش رو به رخ مخاطب و بیننده میکشه و وجود این تم سیاه سفید که مکملش هست تاثیر گذاریش رو بیشتر میکنه البته یه تعبیر هنرمندانه و خلاقانه رو خلق کرده اسپیلبرگ و در جاه هایی از فیلم از تم رنگی و بعضی جاها در میان اون تم سیاه سفید یه سری جلوه های رنگی خاصی رو به کار برده تا مفهوم خودش رو برسونه و ذهن مخاطب رو در خودش غرق کنه.
با وجود اینکه فیلم به مدت 3 ساعت و 15 دقیقه است اما وقتی پشتش میشینید میشه گفت زمان وایمیسته! منظورم اینه اصلا به زمان توجهی ندارید و کلا زمان از دستتون میپره که میرسیم به نکته قوت بعدی یعنی وجود روند داستانی جذاب، درسته ما گفتیم زمان از دستتون میپره یعنی اینکه روند داستانی فیلم یکنواخت و خسته کننده و کسل کننده نیست. یکی از مهم ترین نکات فیلم هست که ما در اون شاهد تمام صحنه ها و سکانس های مختلف باشیم و فقط تک محوری نباشه فیلم، که خوشبختانه لیست شیندلر این مورد رو رعایت کرده و ما شاهد یه فیلم با روند داستان متنوع که دارای روند آروم در بعضی جاها که شاهد صحنه های احساسی و مفهومی و بعضی از جاها شاهد روند داستانی سریع که شاهد صحنه های هیجانی و کمدی شاید و دلهره آمیز باشیم و یکنواخت نبودن و تک قطبی نبودن روند داستانی موجب جذاب شدن بیشتر فیلم شده.
همونطور که میدونید ژانر فیلم تاریخی و درام هست یکی از مهم ترین عناصری که لازمه یه فیلم درام هست وجود صحنه ها و سکانس های احساسی عمیق هیجان احساسی و دلهره آور و همچنین صحنه هایی که احساسات مخاطب رو درگیره کنه و موجب درگیری های احساسی در او بشه، ما در لیست سیندلر شاه این چنین صحنه های دردناک احساسی و غم انگیز هستیم و حتی خیلی از جاها شاهد صحنه های دلهره آور همچنین هستیم و باعث میشه میخکوبتون کنه پشت فیلم بشینید. ما گفتیم که ژانر های اصلی فیلم درام وتاریخی هستند که درباره درام و هیجان احساسی اون گفتیم و میرسیم به ژانر تاریخی اون که پیش نیازش داستان جذاب تاریخی و رعایت عناصری تارخی و طراحی تاریخی و حفظ و قرارگیری سکانس هایی هست که وجه تاریخی دارند و به اتفاقات تاریخی اشاره داره که ما در لیست شیندلر، هر قسمت یک وقایع تاریخی و یک وجه تاریخی داره یعنی در این حد.! و چونکه یک داستان واقعی هست و در مورد اسکار شیندلر هست پس دارای یک ژانری فرعی بیوگرافی هست که درواقع هدفش شناخت بیشتر این شخصیت و نوع تاثیر گذاری تو فیلم هست که واقعا یکی از بهترین بیوگرافی ترین فیلما به شما میاد...
اکثر شما عزیزان به یقین استنلی کوبریک(کارگردان برجسته) رو میشناسید و همه میدونیم کوبریک بخاطر خلق صحنه های با جزئیات کافی و دقیق مشهوره و در آثارش هم اینو شاهد بودیم اینو گفتم تا برسیم به قسمت بعدی یعنی جزئی نگری عالی فیلم ، که میشه حدود 10 تا 15 دقیقه از فیلم به جزئیات و جریانات واقعی که در طول روند داستانی رخ داده رو به تصویر میشکه البته این 10 و 15 دقیقه ای که گفتیم بصورت پراکنده و تصادفی بین 3 ساعت و 15 دقیقه فیلم گنجانده شده اما منظورم اینه که از جزئیات چشم پوشی نکرده و اونارو نشون داده و مانور خوبی هم روی اونا داده و تعادل رو هم رعایت کرده نه خیلی کم و نه خیلی زیاد...
معمولا فیلمای درام دارای تاثیر گذاری ماندگار و فوق العاده ای هستن که در اینجا لیست شیندلر هم جزء این دسته فیلم هاست و تاثیر گذاری و هدفی که فیلم داره ذهن بیننده رو به خودش جذب و درگیر میکنه، در واقع فیلم چیز های زیادی رو به ما یاد می ده چه چیزی واقعا ارزش جنگیدن داره؟عقاید غلط؟سود و منفعت؟یا اینکه بی تفاوت بودن چطوری هست در جنگ؟جایی که انسانیت فدای عقاید باطل میشود کجاست؟! و چیز های دیگر... اینا همه چیز هایی هستن که فیلم به ما می آموزه و تاثیر فوق العادش رو میشه تشخیص داد به عبارت دیگه فیلم عقاید مخالف جنگی رو در بیننده و انسانیت بیدار میکنه.
از مهم ترین ویژژگی های فیلم پایان اون فیلمه که دقیقا مثل نتیجه گیزی توی انشاء زمان مدرسه میمونه هر چقدرم که انشاء و محتوا و متن اون ادبی و زیبا و دلبرا باشه اما بدون نتیجه گیری کلی و نهایی ناقص میمونه و کامل نیست لیست شیندلر یکی از بهترین و تاثیر گذاری ترین و ماندگار ترین پایان هارو داره که من شخصا اشکم در اومد اونجا بدقت صحنه های احساسی فیلم کار شده بود اونجا و ملودرام خالص رو به بیننده منتقل میکنه با پایانش نتیجه و هدفش رو به همه میرسونه با پایانش انسانیت رو بیدار میکنه...
واقعا پایان فیلم با خودتون میگید دارن چیکار میکنن...؟! هدفشون خلق یه صحنه ماندگاره فقط؟! هدفشون فقط درگیری های احساسی هست؟! آیا هدفشون اعتراض به عقاید ناسیونالیستی هست فقط؟!
همه این ها سوالاتی هستن که موقع پایان فیلم به مخاطب منتقل میشه، در پایان فیلم میشه گفت 3 عنصر مهم دخالت داره:
1.وجود درگیری های احساسی عمیق و هیجان دراماتیک فوق العاده: درگیری های احساسی که خدمتتون عرض کردم واقعا هر قلب سنگی رو آب میکنه... و معنی انسانیت و گذشت و کمک و همدردی رو میشه واقعا فهمید و میشه ارزش انسان رو فهمید که چقدر با ارزش تر از اشیاء ها و کاغذ های سبز هستن..
2.پایانی با ته مزه تلخ: مسلما اون چیزی که همیشه موجب ماندگار میشه وجود پایان تلخی هست البته پایان فیلم به ظاهر تلخ نیست اما منظور من از ته مزه تلخ در واقع تلخ فکری و عاطفی هست یعنی فیلم با پایانش شیرینی تلخی رو به شما میده و باعث میشه در فکرتون ناراحتی بوجود بیاد که منظور من از پایان تلخ این هست بیشتر میشه گفت دارای پایان تلخ حماسه ای هست، یک خداحافظی تلخ.
3.مفهوم کلی و هدف و نتجه گیری فیلم: همونطور که گفتم فیلم جلوه های واقعی خشونت و وحشی گری و ضد انسانی رو به تصویر میکشه و اونارو به چالش میکشه و هدف کلی خودش رو میگه که انسانیت و خون انسانیت رو بخاطر چیز های بی ارزشی که زمان و شرایط اونارو با ارزش کردن نفروشیم انسانیت و صلح رو در گرو عقاید باطل و محدود شده ای نفروشیم و انسانیت رو قربانی تنفگ های خالی از احساسی و عشق و انسانیت نکنیم...
با وجود این نکات مهم و نقاط قوت هایی که فیلم داشت و با توجه به عادات گذشته که نقاط ضعف رو میگفتیم اما بنده متاسفانه یا خوشبختانه با اینکه چندین بار هم فیلم رو نگاه کردم اما متوجه نقاط شعف خاصی نشدم که مهم باشند و قابل بیان باشن ولی خب واقعا هم فیلم بی نقص کار شده تنها چیزی که شاید بشه اونو حس کرد یک سری اغراق های و مبالغه های در برخی قسمت ها بود که نمیشه خیلی زیاد روی این قسمت مانور داد درسته که فیلم در موضوع تاریخی بود اما خب وقایای تاریخی همیشه دارای شک و ایراداتی هستند و قطعیت کاملی در تاریخ وجود نداره به قول استاد تاریخمون کلیات تاریخ درسته اما در جزئیات اون نمیشه یقین داشت به هر حال شاید بشه گفت همین موضوع موجب شدی یک سری اغراق هایی رو در فیلم ما شاهدش باشیم.
اما این نکته رو بگم شاید جنایات نازی ها علیه یهودی ها به قدری وحشتناک و مرگبار و غیر قابل تصور بوده برای ما که برامون قابل هضم نباشه و بگیم اغراق شده...!
با وجود نکات مثبت و منفی های ذکر شده در بالا و همچنین تجربه شخصی بنده از این فیلم به شما پیشنهاد میکنم حتما حتما فیلم رو ببینید و عزیزانی که دیدن پیشنهاد میکنم این بار با دقت و جزئی نگری بیشتری نگاه کنند.
امیدوارم مفید واقع شده باشه
AW
با سلامی دیگر خدمت شما همه کاربران عزیز و دوست داشتنی سایت نایت مووی ضمن تشکر و سپاسگذاری از مدیران و دست اندر کاران سایت بابت زحماتشون و تهیه فیلم برای فیلم دوستان امروز اومدیم تا یکی دیگر از شاهکار های سینمایی رو با هم مورد نقد و بررسی قرار بدیم.
طبق عادات گذشته کمی اطلاعات رو در مورد فیلم بدست بیاریم و بریم سراغ مبحث اصلیمون.
فیلم تاریخ مجهول آمریکا به کارگردانی تونی کی پیرامون مسائل نژاد پرستی و نئو نازیسمی در آمریکا در سال 1998 به اجرا در اومد و تونست جایگاه چشم گیری رو توی صنعت سینما و همچنین سایت آی ام دی بی جای کنه
همونطور که می بینید این فیلم با دریافت نمره 8.5 توسط کاربران سایت IMDb و همچنین نمره 67 توسط منتقدان تونسته 33 مین فیلم برتر IMDb بشه و این نشون دهنده قوی بودن این فیلم هست.
اول از هر چیز باید اشاره کنیم به شروع فیلم، که شروعی جذاب و آروم رو دنبال داشت و سلسله مراتب و به تدریج داستان رو شروع میکنه و فیلم دارای شروعی آرام و پایانی طوفانی داره که نشون دهنده ی یکنواخت نبودن و کسل کننده نبودن روند داستانی فیلم در طول اجرای فیلم هست که این خودش مهم ترین نکته فیلم هست
روند داستانی فیلم با توجه به داستانش بسیار بسیار عالی هست و به گونه ای به عمل در اومده که شما پا به پای فیلم بیاید و جذب فیلم و غرق در عمق فیلم بشید چرا که در فیلم از همه عناصر فیلم سازی در اون رعایت شده و دارای صحنه های احساسی، خشن، تلخ و ته مزه کمدی و ... هست پس ما شاهد یه فیلم با روند داستانی متنوع رو به رو هستیم
شاید خیلی از فیلم دوستان که متولد دهه های 50 یا 60 هستن تلویزیون های سیاه سفید یا همون کلاسیک رو یادشون باشه (بنده خودم شنیدم :) ) که تلفیق بی رنگ(اصطلاح برای رنگ سیاه و سفید) و وجود تم کلاسیک نمای بهتری به فیلم میده و اون جذاب تر میکنه البته این روزا همه فیلم ها رنگی هستن و کمتر فیلمی پیدا میشه که از تم سیاه سفید استفاده کرده باشه اما تاریخ مجهول آمریکا طی حرکتی هنرمندانه و خلاقانه از هر دو تم(هم کلاسیک و هم رنگی) استفاده کرده.
به سبب همین امر تاثیر گذاری و جذابیت فیلم با توجه به موضوع اون که دارای یک وجه تاریخی هست چندین برابر شده و شاید میشه گفت بین تم فیلم و موضوع اصلی داستان تناسب و ارتباط خیلی خوبی رعایت شده چرا که موضوع بر سر نژاد سیاه و سفید و تبعیضات و مشکلات بین این دو موضوع هست که با تم همخونی داره.
اگرچه فیلم در قالب چند ژانر (جنایی و درام و تا حدی تاریخی) اما فیلم تونسته مانور خیلی خوبی رو صحنه های احساسی و غم انگیز یا همون سبک درام داشته باشه، میشه گفت از بین 3 ژانری که در بالا ذکر شد اصلی ترین و هسته ژانر فیلم، ژانر درام باشه و ما واقعا با یکی از بهترین دارم های تاریخ رو به رو هستیم که اتفاقا درام آرومی نیست و سرتاسر اون توی هیجان غوطه ور شده. به همین دلیل کارگردان تونسته فیلمِ درامی خیلی خوبی رو با توجه و رعایت کردن عناصر مهم در ژانر درام به ارمغان بیاره و موجب بیشتر شدن جذابیت و زیبایی هر چه تمام تر فیلم شده بطوریکه در خیلی از صحنه های فیلم عمق غم انگیز فیلم رو درک میکنیم.
طبق گفته آخرین دیالوگ های فیلم که گفته بود، برای نوشتن یه گزارش عالی باید نتیجه گیری و نقل قول اخر فوق العاده باشه، که در واقع ما میرسیم به بخش فوق العاده و تحسین برانگیزه پایان فیلم که هدف نهایی فیلم و نتیجه گیری فیلم رو به ببینده نشون میده، و میشه گفت یکی از اصلی ترین و مهم ترین بخش هایی که موجب ماندگاری فیلم میشه و مخاطب باعث میشه به اون دلیل همیشه اون فیلم رو در ذهنش داشته باشه وجود یک پایان موثر و تاثیر گذار و ماندگاری هست که مدیون فیلمنامه، کارگردان، و همچنین نقش آفرینی بازیگران اصلی فیلم هست که در اینجا یک پایان بی نظیر انتظار مارو میکشه و همین امر موجب ماندگاری بیشتر این فیلم بی نظیر شده. همین که فیلم دارای پایانی مثل فیلمای ایرانی نیست مهم ترین نکتش هست :))
طبق عادت همیشگی که بنده داشتم همیشه بعد از بررسی نقاط قوت سراغ نقاط ضعف فیلم میرم واقعیتش اینه که به شخصه فیلم جذابیت خیلی زیاده برام داشت و منو تو خودش غرق کرد . هر چه قدر سعی کردم و با اینکه چندین بار برای بررسی فیلم دوباره مجددا فیلم رو نگاه کردم و اونو زیر ذره بین قرار دادم هم متاسفانه و هم خوشبختانه موفق به پیدا کردن نقاط ضعف فیلم نشدم هر چقدر سعی کردم نتونستم ایرادی که برای نقد و بررسی کردن قابل بیان باشه رو پیدا کنم.
پس حالا که موفق به پیدا کردن نقاط ضعف نشدیم بهتره که روی بخش نقاط قوت فوکوس کنیم و یه جمع بندی کلی داشته باشیم .
همونطور که در بالا عوامل مثبت و نکات و امتیاز های مهم فیلم رو براتون ذکر کردم باید توجه داشته باشیم به نقش آفرینی بی نظیر بازیگران و همچنین طراحی و نوع شیوه داستان و شروع اون و همچنین پایان فوق العاده که بنظر من هم تلخ ترین و هم زیباترین بخش فیلم بود و واقعا تحت تاثیر قرار میده بیننده رو .
برای عزیزانی که این فیلم رو ندیدن حتما پیشنهاد دانلود میشه و حتما توصیه میشه این فیلم رو بار ها و بار ها ببینید مطمئن باشید عزیزان از وقتی که برای دانلود و تماشای فیلم گذاشتید پشیمون نمیشید.
به هر حال باز هم از همه کاربران عذر خواهی میکنم اگر که نقد کامل و جامع نبود چون همیشه هم گفتم نقدی کامل هست که علاوه بر نقاط قوت، نقاط ضعف اون هم مورد بررسی قرار بگیره.
فیلم رو از دست ندید حتما نگاه کنید.
مخلص شما AW ♠
با سلام خدمت همه ی شما فیلم دوستان و کاربران نایت مووی
ضمن تشکر از نایت مووی بابت قرار گیری این فیلم بسیار زیبا.
امروز ما اومدیم تا یکی از اثرات جاودانه سبک مافیایی و جنایی یعنی فیلم جاده ای به سوی تباهی با نام(Road to Perdition) رو مورد نقد و بررسی قرار بدیم طبق عادت های گذشته اول کمی اطلاعات در مورد خود فیلم کسب کنیم و بعد بریم سراغ نقد اون.
فیلم جاده ای به سوی تباهی در سال 2002 و به کارگردانی سم مندز با حضور بازیگران ستاره ای مثل تام هنکس،پل نیومن، دنیل کریگ و... در سبک مافیایی جنایی به اکران در اومد و تونست با دریافت نمره 7.7 از 10 در IMDb و کسب نمره 72 از 100 از سوی منتقدان نمره ی خوبی رو کسب کنه هر چند من معتقد بودم باید جز 250 فیلم برتر IMDb قرار میگرفت ولی خب متاسفانه اینطور نشد. با این حال برنده 1 جایزه اسکار(برای فیلمبرداری) و 2 جایزه بفتا
شد.
خب بریم سراغ کار اصلیمون. شاید اولین و یکی از مهم ترین نکاتی که باید روی اون خیلی بحث شه و فوکوس کرد قسمت جلوه های ویژه و فیلمبرداری اون هست که بسیار بسیار عالی کار شده و در اون صحنه های دراماتیک هیجانی و اکشن و بخصوص مافیایی رو به شیوه حرفه ای و سنجیده ای کار شده ضمن اینکه در بالا هم ذکر شد که برنده 1 اسکار اون هم بخاطر بهترین فیلمبرداری شد(عزیزانی که فیلم رو دیدن میدونن منظورم چیه) برخلاف بسیاری از دیگر فیلم ها که شاید به بخش فیلمبرداری و جلوه های ویژه کم توجه میشه اما تو این فیلم حسابی کار شده به عمل در اومده و واقعا خیلی عالی کار شده
فیلمبرداری طوری هست که باعث میشه شما با کیبورد هی صحنه رو برگردونین و جزئیات اون رو دقیق تر بررسی کنید. همچنین تدوین فیلم که خیلی عالی کار شده و واقعا کسی که تدوین اون رو به عهده داشته یه ادم خوش سلیقه و خوش ساخت و خلاق بود، پس فیلمبردای عالی و تدوین فوق العاده باعث میشه توی فیلم شاهد صحنه های هیجانی زیبا و حواس افرین و ضرباهنگ دقیق تری داشته باشیم از فیلم که خیلی نکته مثبت و میشه گفت قوی ترین نکته مثبت فیلم هست.
نکته بعدی که میشه در موردش صحبت کرد در مورد ژانر اون هست یعنی ژانر مافیایی که بسیار دقیق به عمل اومده و تمام پتانسیل یک داستان مافیایی و هیجان مافیایی رو داره البته این بخش تا حدی زیادی باز هم مدیون بخش تدوین و فیلمبرداری اون هست و اون باعث شده تم مافیایی اون دقیق تر و زیبا تر و جذاب تر به حساب بیاد شاید شما تا الان فیلمای زیادی توی سبک مافیایی دیده باشید اما این فیلم با وجود عناصر مهمی که در بالا به اون اشاره کردم مطمئنا فرق داره با اون فیلما. خب خداروشکر این قسمت هم تونسته قدرت خودش رو توی فیلم نشون بده و ما شاهد یک فیلم زیبای مافیایی هستیم.
توی ادبیات فارسی توی دبیرستان معمولا توی کتاب ما آرایه ای داشتیم به اسم متناقض نما! شاید بعضی ها این کلمه رو شنیده باشن. متناقض نما به دو چیز متضاد و مخالف هم میگن که در کنار هم بیان. اینو گفتیم تا برسیم به نکته ی بعدی فیلم، یعنی وجود عمل تراژدی، تراژدی یعنی خلق یه اثر هنری غم انگیز و هنر کارگردانی اونجاست که این اثر غم انگیز رو زیبا و خیلی لطیف جلوه بدی که خداروشکر این نکته مثبتی که در فیلم هست توسط کارگردان رعایت شده و ما شاهد یک تراژدی غم انگیز و تاسف بار و در عین حال جذاب و زیبا با روند داستانی که کسل کننده نیست و باعث میشه یه پشت، فیلم رو دنبال کنیم و ازش لذت کامل رو ببریم. و خب فن متناقض نما دقیقا چیزی هست که فیلمای ایرانی نداره، بنده توی بخش نظرات یه بار ذکر کردم که فیلمای ایرانی پایان ایرانی هم دارند! و همیشه پایان خوب دارن و همه چی گل و بلبل هست و شاید خیلی وقتا از واقعیت به دور باشه چرا که فیلمای ایرانی فن متناقض نما رو رعایت نمیکنند و پایان ایرانی تبدیل شده به یک ژانر فرعی! :))
و خوشبختانه چیزی که هست اینه که این فیلم دارای پایان ایرانی نیست روند طبیعی و درست خودش رو طی میکنه.
همیشه برای یک منتقد گفتن و پیدا کردن نقاط ضعف یک فیلم از سخترین کار ها بوده واسش. اما خب در نقد و بررسی یک فیلم باید همه جوانب اون رو در نظر گرفت هر فیلمی هر چقدر هم که شاهکار باشه باز هم نقاط ضعف هست حالا این نقاط ضعف میتونن کوچک باشن یا بزرگ که ما در اینجا به اون نقاط ضعف که کم و جزئی هستن میپردازیم و اینو هم بگم که با وجود نقاط ضعف، نقاط مثبت فیلم از قبیل اون عواملی که در بالا خدمتتون ذکر کردم موجب شده نقاط ضعف تا حدی زیادی کمرنگ بشن و خیلی تاثیر آنچنانی روی فیلم نزاره.
اولین نکته منفی از نظر من داستان فیلم هست که اگر بخوایم صادق باشیم، داستان فیلم کمی کلیشه هست و داستان خیلی پیچیده ای نداره، چونکه ما میدونیم داستان عضو مافیایی که از ادم کشتن زیاد خوشش نمیاد و یکی زیر ابشو میزنه و ... شاید بیشتر ما ها با اینجور داستانا اشنا باشیم.
اما بنظر من این باعث شده تا کارگردان و بقیه عوامل فیلم اگر چه توی این بخش کمی کوتاهی دیده میشه اما باز توی بخش های دیگه ای که براتون توی قسمت بالا گفتم تونستن جبران کنن و همین داستانی که خیلی قوی نیست رو بسیار تونستن بهش شاخ و برگ بدن و اون جذاب و مثل یک فیلم قوی اون رو درست کنند.
مورد بعدی برمیگرده به نبود یک چالش داستانی یا پیچش داستانی(نبود یک داستان پیچیده) که اون هم در ارتباط با نقطه ضعف بالا یعنی همون ضعف در داستان هست که در واقع به هم مرتبط هستند و ما شاهد یک پیچیدگی داستانی نبودیم و چالش داستانی در اون نبود. اما خب نمیشه خیلی ایراد گرفت چون با وجود این ضعف های جزئی در عوض در بخش های دیگه خیلی خوب به عمل اومده و عالی کار کرده.
دوستان عزیز امیدوارم نقد بنده تا اندازه مفید بوده باشه و موجب استفاده ی شما به عمل اومده باشه.
حتما حتما این فیلم رو ببینید و از دست ندید. :)
ٌَ♠AW♠