این مستند شامل صحنه هایی از جنگ جهانی دوم است که تا بحال توسط هیچ مؤسسه یا اورگانی توزیع و پخش نشده است و پس از سال ها بالاخره شورای امنیت جهانی مجوزی برای انتشار این مستند ارائه کرد. این مجموعه شامل ۶ قسمت از ۶ موضوع مختلف جنگ جهانی دوم می باشد که در هر قسمت هرکدام به طور کامل مورد بررسی قرار می گیرد...
داستان سریال درباره یک دختر مذهبی و سختکوش هست که اتفاقی به لقاح مصنوعی باردار میشود و...
بعد از تلاشهای بسیار برای معروف شدن، دو دوست تصمیم میگیرن که خود را به عنوان همج/نسگرا معرفی کنن که این خبر همه جا را فرا میگیره. اونها بعد از اینکه غرق در شهرت بدست آمده میشن تصمیم میگیرن که به این کلک عاشقانهشون ادامه بدن...
داستان در مورد 97 سال جنگ هسته ای بین انسان ها است که تمدن بر روی زمین از بین میرود. بازماندگان این جنگ در یک سفینه فضایی زندگی می کنند و...
پس از غرق شدن یک کشتی، شخصی میلیاردر بنام "الیور کویین" مفقود میشود و به مدت پنج سال همه فکر میکردند که او مرده است، اما 5 سال بعد در یک جزیرهی دور افتاده او را پیدا می کنند. او به شهر خودش یعنی "استارلینگ سیتی" نزد مادر و خواهر و بهترین دوستش برمیگردد، که بلافاصله آنها متوجه تغییر رفتار "اُلیور" میشوند. "اُلیور" با شخصیت جدیدی که پیدا کرده قصد دارد با تمام بدی ها و خلاف ها درون شهرش مبارزه کند ولی در عین حال شخصیت قدیم خودش رو هم حفظ کند...
این سریال داستان زوج میانسالی به نام منصور(حمید لولایی) و شکوه(مریم امیرجلالی) است که با دو دختر و دامادشان در مجتمعی آپارتمانی زندگی میکنند. از قسمتهای میانی با ورود شنبه(جواد رضویان) (کارگر به ظاهر افغانی) و ماندگار شدن او در چارخانه داستان روند جذاب تری را به خود میگیرد٫ طوری که مشخص میشود که حامد(رضا شفیعی جم) داماد بزرگ خانواده نیز هم ولایتی شنبه بوده و نام واقعی او چهارشنبهاست، و توانسته با به قول خود «نیرنگ» خانواده جمالی را گول زده و با دختر بزرگتر آنها ازدواج کند تا صاحب یکی از چهار واحد آپارتمانی که داستان در آن روایت میشود گردد. پس از این در هر قسمت اتفاق تازهای رخ میدهد که ماجرای همان قسمت از برنامه به صورت طنز و کمدی بیان میشود.این مجموعه به کارگردانی سروش صحت تولید و از شبکهٔ سه سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشد. «چارخونه» نخستین تجربه کارگردانی سروش صحت است و تهیه آن را محسن چگینی بر عهده دارد.
روایت عاشقانه ای در روزهای پرتپش تهران 1332 است که با کودتای سیاه آغاز میشود و با اثر حوادث کودتا بر زندگی شخصیت ها، اوج میگیرد. در تهران سالهای پس از کودتا که چهره شهر، رنگ خشونت و دسیسه به خود گرفته، عشقی شکوفا میشود میان دو جوان به نام های شهرزاد و فرهاد. عشقی که فرجامش متصل به حوادث ایام میشود و عشاق قصه در موقعیت دشواری قرار میگیرند...
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
در دنیای فناوری طلایی، مدرن و سریع Silicon Valley ، افرادی که بیشترین شایستگی برای موفقیت را دارا هستند، کمترین توانایی در نگهداری و کنترل آن را دارند. سریال از تجربیات شخصی Mike Judge یکی از مهندسین Silicon Valley در اواخر ۱۹۸۰، الهام گرفته است…
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...