کارن در گروه راک در برازیلیا آواز می خواند و شیپور می نوازد ، اما هیچکس به کار او ذره ای علاقه نشان نمی دهد. در 27 سالگی، او امید خود را در شهری که پدربزرگش در ساختن آن کمک کرده بود از دست داده است...
در طول دوره برده داری در برزیل، یک مزرعه نیشکر صحنه تاریک ترین انواع وحشت بود. سال ها بعد، گذشته بی رحمانه محل هنوز در دیوارهایش لکه دار می شود، حتی اگر بی توجه باشد، تا اینکه یک سری اتفاقات عجیب شروع به اتفاق افتادن می کند...
«کلارا» ۶۶ ساله، یک روزنامه نگار بازنشسته است که از سرطان جان به در برده و می خواهد بازنشستگی اش را با آرامش طی کند که سر و کله یک شرکت ساختمان سازی در همسایگی اش پیدا می شود. شرکت می خواهد آپارتمان او را بخرد تا بتواند آن را خراب کند و به جایش یک مجتمع لوکس بسازد. اما آپارتمان کلارا، تاریخچه زندگی اوست و وی نمی خواهد خانه خاطراتش را بفروشد و ..
شهر روستایی گراواتا برزیل . در طول انتخابات شهرداری، جمعیت بین احزاب آبی و قرمز تقسیم می شود، در این بین دو الیگارشی سیاسی برای قدرت با یکدیگر می جنگند...