ویکتور پسر خردسالی است که کنار جاده پیدا میشود. او توانایی حرف زدن و شنیدن را از دست داده است اما میتواند با استفاده از علائم نگارشی منظور خود را بفهماند. ویکتور ادعا میکند زمانی که در مدرسه بوده توسط مردی غریبه ربوده شده. پلیس پس از بررسی موضوع، به مردی با مشخصاتی که ویکتور داده بود مشکوک می شود و...
مردی پس از تصادف رانندگی در بیمارستان بستری می شود. او نام خود را به خاطر نمی آورد، اما به زودی مشخص می شود که او یک وکیل مشهور است. بدتر از همه، پلیس به او مشکوک می شود که خواهرزاده گمشده اش را به قتل رسانده است.