پل سالتزمن، کارگردان، به هند بازمیگردد و خاطرات خود را از زمانی که گروه بیتلز در سال ۱۹۶۸ در یک خلوت معنوی زیر نظر مربیگری ماهاریشی ماهش یوگی بودند، زنده میکند.
"آشوک" شغل خانوادگی شان را اداره می کند.خانواده بزرگ او شامل همسرش "رادها" ،برادرش"جاتین" و مادر بیمارش "بیجی" و خدمتکارشان "موندو" همگی زیر یک سقف زندگی می کنند."جاتین" به دلیل اصرارهای "آشوک" و مادرش می پذیرد با "سیتا" دختری زیبا ازدواج کند در حالی که عاشق زنی چینی-هندی است...