Kwang-ryul Jun

یک مرد متاهل کره جنوبی با 4 فرزند به دلیل صداقت در کارش اخراج می شود. در همان روز خانه خانواده و غیره به دلیل ضمانت وام معوق برادرش مسدود می شود...

گو دا کیونگ یک بازپرس تازه کار مشتاق است که با دکتر معروف پزشکی قانونی، یون جی هون، همکار می شود. آنها در ابتدا به دلیل سبک‌های متفاوت تحقیق و همچنین شخصیت‌های متضادشان با هم درگیر می‌شوند . اما بعداً رابطه ای برقرار می‌کنند زیرا این دو در تلاش برای کشف این موضوع هستند...

این سریال در دوران پایانی چوسان جریان دارد و داستان چوئی چون جونگ، چهره خوان را دنبال می کند که سعی می کند یک ملت ایده آل را بسازد. چوئی چون جونگ بزرگترین فالگیر و چهره خوان چوسان است. او قهرمان زمان های آشفته است و پادشاه مردم چوسان است. چوئی چون جونگ همچنین دارای هوس بزرگ ساختن یک ملت جدید پس از واژگون کردن چوسان است که توسط مردان قدرتمند ویران شده است.

این سریال در مورد زندگی دکتری افسانه ای به نام هور جون در دوران چوسان قدیم است . او که فرزند نا مشروع فرماندار پیونگ آن دو ( منطقه ای در کره شمالی امروز) است زندگی خود را صرف اداره کردن یک باند قاچاق می کند . اما بعد از این که پدرش از فرمانداری خلع می شود ، او به کیونگ سان دو ( منطقه ای در کره جنوبی امروز) می آید و با دکتری به نام یو آشنا می شود . بعد از این که دکتر یو استعداد ذاتی هور جون را می بیند ؛ به اون علوم پزشکی را می آموزد . از این پس هور جون زندگی جدیدی را شروع می کند و همه زندگی خود را وقف خدمت به مردم می کند و …

این درام حول محور پسر و دختری می‌چرخد که هر دو در سن 15 سالگی پایان دردناکی را برای اولین عشق‌هایشان تجربه می‌کنند و سپس در بزرگسالی با انجام بازی پنهان و جستجوی عشق دوباره یکدیگر را ملاقات می‌کنند.

ما یی دوم ۷ ساله که به عنوان دادستان داره کار میکنه. گاهی وقتها برای پیروزی تو پرونده های سنگین میاد یه استراحتی به خودش میده. یه روزی ما یی دوم به یه بخش ویژه که با جنایات جنسی سرو کله میزنن منتقل میشه …

 جومونگ وقتی متوجه میشه که برادران ناتنیش قصد کشتن و از صحنه خارج کردن اون رو دارند تلاش می کنه که انتظارات و پدر و مادرش ( شاه و ملکه دوم ) رو برآورده کنه و شروع به ساختن خودش می کنه تا جایی که مهارت هاش در هنرهای رزمی و استراتژی های ذهنیش در بالاترین حد ممکن قرار می گیره ولی پرنس جومونگ هنوز تشنه یادگیری هست . اما درست در این زمان پرنس متوجه رازی خانوادگی میشه که خیلی چیزهارو عوض می کنه و جومونگ رو در راهی قرار می ده که بازگشتی نداره .این سریال داستان جومونگ موسس امپراتوری گوگوریو در ۳۷ سال قبل از میلاد مسیح است.او پسر ژنرال« هائه موسو» و «بانو یوهوا»بود .پادشاه «گوم وا» سرپرستی جومانگ و مادرش را پس از قتل پدر جومانگ برعهده گرفت که گمان می رفت به دست سلسله «هان» به قتل رسیده است.«سوه ساه نو» دختر یک بازرگان بود که به جومانگ در تحقق رویایش در جهت بنیانگذاری یک کشور جدید کمک کرد و بعدها همسر دوم او شد...

کیم جانگوو پسر جوانی است که در یتیم خانه بزرگ شده و جزء اراذل است . وی به صورت اتفاقی از پلیسی که پدرخوانده اوست می فهمد که پدرش خلافکاری معروف بوده و بعد از فرار از ویتنام ، با انجام کارهای شرارت بار ، ثروت زیادی جمع کرده . کیم که زندگی نکبت بار فعلیش را به خاطر کوتاهی پدرش می داند سعی میکند وارد باند او شده و از پدر انتقام بگیرد . در این بین پدرش قتلی را عمدا گردن او می اندازد و کیم برای فرار از اعدام ناعادلانه به لاس و گاس آمریکا می گریزد . در آمریکا مجبور می شودبرای گذران زندگی محافظ شاه آفریقایی شود غافل از اینکه این شاه خواب های خطرناکی برای او دیده است ….