در یکصدمین سالگرد تاسیس یک شرکت ساعت سازی، چارلز، نوه ی بنیانگذار کارخانه به سیم آخر زده و و بعد از مصاحبه ای با یک خبرنگار و تعریف و تمجید از پدر و پدربزرگش، خانواده و ثروت همراه آن را ترک می کند، به خانه یک زوج جوان نقل مکان می کند، و در آن جا به آشپزی، استراحت ، خواندن کتاب و شرکت در گفتگوهای فلسفی با زوج جوان مشغول می شود. از طرف دیگر، خانواده به دنبال یافتن چارلز میباشند...
چهار سرباز از چهار کشور مختلف (آمریکا، انگلستان، فرانسه، اتحاد جماهیر شوروی) به آن ها دستور داده میشود که فراری های اردوگاه زندان نظامی شوروی را پیدا و دستگیر کنند اما هنگامی که آنها حقیقت را در مورد کارل، فراری و فرانسیسکاو همسرش را متوجه میشوند به آن ها در فرار کمک میکنند و ...