"استن" با پدربزرگ شیطنت صفت خود زندگی می کند و سعی می کند بهترین دوست خود را از دست قلدر های دبیرستان نجات دهد. وقتی او می فهمد که یک موجود شرور داخل انبار آنها پناه گرفته است، او سعی می کند به تنهایی با شیاطین نبرد کند تا اینکه پسرهای قلدر مدرسه این موجود را کشف کنند و نقشه ای بسیار بدتر را روی آنها اجرا کند..
گروهی از دوستان که در حال فرار از دست پلیس میباشند ، در جنگلی که نزدیک به شهر است پنهان میشوند. اما پس از مدتی آنها در آنجا خود را گرفتار محیطبانی مرموز میبینند که…