در سال 1985، بیل فارلون، پدری فداکار، اسرار آزاردهندهای را که در صومعه محلی پنهان شده بود، کشف میکند و حقایق تکاندهندهای را درباره خودش آشکار میسازد.
یک زن باردار جوان متوجه میشود که دوست پسر بینقصش ممکن است یک راه رونده خواب خطرناک باشد، زمانی که از ناپدید شدنهای عجیب و غریب و قتلهایی که در منطقه رخ میدهد، آگاه میشود.
درباره دختری بنام سلا است که در جامعه ای بدون مرد و به دور از تمدن به دنیا آمده و رشد می کند. در این جامعه پنهان در جنگل ، سرپرستی بر عهده کسی است که به او چوپان گفته شده و همگی مطیع او هستند. چوپان سرپرست ، معلم و عاشق این گروه است. هر یک از اعضای زن این گروه یا همسر او و یا دختر وی هستند. در این بین سلا ، بعنوان دختر رئیس بزرگ شده اما بزودی او نیز باید به جمع همسران رئیس گروه ملحق شود اما شروع بلوغ ، آیین های جدید و سختی را به همراه می آورد و مهمتر اینکه اتفاقاتی که در هنگام پیر شدن زنان چوپان برای آنها رخ می دهد، باعث می شود که نگاه او را نسبت به این نوع زندگی وحشتناک عوض می کند و …