گریس هنگام جستجوی برادر گمشدهاش، در طبیعت گم و زخمی میشود. او از طریق بیسیم با یک کوهنورد ناشناس ارتباط برقرار میکند، اما شک به هویت آن فرد، زمانی که یک نیروی تهدیدکننده و تاریک او را احاطه میکند، افزایش مییابد.
لورا که یک وکیل تجاری درخشان است ، در شرف تبدیل شدن به یک شریک زندگی است. او باید به جزیره گرمسیر کوچکی که در آن بزرگ شده است برگردد و دوستش "چیپ" را راضی کند که به جای پدربزرگ میلیاردر خود در راس شرکت بشیند ...
"دانیل" در حال آماده سازی نمایشگاهی از کارهای خود از مناطق جنگی است. وقتی "سباستین" تصمیم می گیرد که این نمایشگاه ممکن است عکس هایی از یک قتل عام در روستای خود را به نمایش بگذارد، ولی "دانیل" از او درخواست می کند که آن عکس ها را حذف کند .