مادر فیروز به خواب همه دوستان، آشنایان و کارمندان او می رود و از همین طریق هشدار می دهد که فقط بیست و چهار ساعت بیشتر فرصت ندارد تا رضایت ناز گل مشرقی دختر خدمتکارش را بدست آورد و در غیر این صورت خواهد مرد. فیروز ناز گل را پیدا می کند اما راضی کردن او کار دشواری است…