فلورا و ویکتور والدینی ، امروزی و دلسوز تا زمانی که تصمیم به طلاق بگیرند و فرصت شغلی عالی برایشان پیش بیاید ، هستند. آنها اکنون یک مشکل دارند حضانت بچه هایشان است ...
گروهی از زنان که زندگی پایدار و موفقشان ناگهان با ظاهر شدن بقایای فانی یکی از همکلاسی های دبیرستانشان که بیست و پنج سال قبل در طول سفر ارشد خود به مایورکا ناپدید شد، متزلزل می شود.