هنگامی که یک دانشمند دلشکسته برای شروعی مجدد به خانه باز می گردد، برادرش فرد غریبه و خوش تیپی را اجیر می کند تا وی را متقاعد سازد زمین های خود را به فروش برساند...
هنگامی که یک تاجر صادق بیشتر و بیشتر در مشکلات مالی قرار می گیرد، تصمیم می گیرد پیشنهادی را قبول کند و برای یک ایالت کار کند، اما این به هیچ وجه از مشکلات او کم نمی کند...