گاس که برقکار میشود موفق میشود با کمک دوستانش و قرض گرفتن از همسر سابقش یک باشگاه بولینگ را خریداری کند که رویای کودکی او میباشد ، ولی متوجه میشود همسرش از بانک وام گرفته و بانک از انتقال وام به او سر بازمیزند و ...
یک عکاس و دوستش هم اتاقی هم هستند. او در مشاغل تیراندازی با تغییرات کوچک گیر کرده و آرزوی موفقیت دارد. وقتی هم اتاقی اش تصمیم می گیرد ازدواج کند و آنجا را ترک کند، احساس ناراحتی می کند و باید یاد بگیرد که چگونه با تنهایی زندگی کند...