بردی هاوکس برای نجات پسرش جرمیا که به گروه بوچ کسیدی و ساندنس کید پیوسته، به دنبال آنها میرود تا او را قبل از گرفتاری بیشتر با قانون، از آن گروه جدا کند.
در حین سفر به یک رویداد قمار، برادی، بیلی و جرمیا با گروهی روبرو می شوند که به قطار آنها حمله می کند. بعداً وقتی ارمیا را گروگان می گیرند ، بردی و بیلی برای نجات او دست به کار می شوند...