بعد از اینکه مالکوم از سرنیتی خواستگاری میکند، سرنیتی او را برای تعطیلات به خانهشان میبرد تا با خانوادهاش آشنا شود. فضای جشن و تعطیلات برقرار است، تا اینکه آنها متوجه میشوند دنزل، دوستپسر سابق سرنیتی، پس از آتشسوزی خانهاش، با خانواده او زندگی میکند. رقابتی بین مالکوم و دنزل شکل میگیرد که در نهایت به یک نبرد هوشمندانه و خندهدار در طول تعطیلات آخر هفته منجر میشود.
کلویی که پس از یک محکومیت طولانی زندان دوباره با همسرش متحد می شود، وقتی افسر آزادی مشروط او همچنان به باج گیری او ادامه می دهد، اوضاع را به دستش می گیرد...
دو دوست که در کودکی آرزوهای مشترکی داشتند، در بزرگسالی با تصمیمات خود، نه تنها زندگی خودشان، بلکه زندگی خانوادههایشان را نیز تحت تاثیر قرار میدهند و مجبور میشوند با عواقب این تصمیمات روبرو شوند.