نیک، یک بازیکن جوان فوتبال اسکاتلندی است که در شهر بزرگ زندگی می کند. او با کارن آشنا می شود و آن دو عاشق هم می شوند و با هم زندگی می کنند. اندکی بعد، نیک علائم بیماری جدی را نشان می دهد. از آنجایی که بدنش به آرامی در معرض مولتیپل اسکلروزیس قرار می گیرد، او طیف گسترده ای از احساسات ناهموار را تجربه می کند و در این فرآیند به خود و کسانی که او را دوست دارند، قدرت ادامه دادن می دهد.