Afro

ساتسوکی آمیمیا، یکی از اعضای باشگاه عکاسی دبیرستانش، پس از فارغ‌التحصیلی رئیس باشگاه مورد علاقه‌اش افسرده است، اما با تشویق بهترین دوستش و یکی دیگر از اعضای باشگاه، آن کیریاما، تصمیم می‌گیرد دوباره در فعالیت‌های باشگاهی خود سخت کار کند.

نادشیکو، دانش آموز دبیرستانی که از شیزوئوکا به یاماناشی نقل مکان کرده بود، تصمیم می گیرد کوه فوجی معروف با اسکناس 1000 ین را ببیند. حتی با وجود اینکه او موفق می شود تا موتوسو دوچرخه سواری کند، به دلیل بدتر شدن آب و هوا مجبور می شود به عقب برگردد. او که نمی تواند چشمش به هدفش باشد، در قسمتی از راه به سمت مقصدش غش می کند. وقتی از خواب بیدار می شود، شب است، در مکانی که قبلاً نرفته بود، بدون اینکه بداند چگونه به خانه برود. نادشیکو هنگامی که با رین، دختری که خودش در حال کمپینگ است، روبرو می شود، نجات می یابد. این داستان دختران در فضای باز با اولین برخورد نادشیکو و رین آغاز می شود.