نیمه دوم دهه ۱۹۷۰. چند نوجوان از اوستریکی دولنه، به رهبری یک دانش آموز کاریزماتیک و بی نظم مدرسه حرفه ای اوستریکی، سیچکا، تصمیم گرفتند پانک شوند و پانک راک بنوازند. آنها از گروه سکس پیستولز که از یک ایستگاه رادیویی خارجی شنیده بودند و فرهنگ جدید "پانک" الهام گرفتند. ابتدا نامه ای به رادیو اروپای آزاد می فرستند و درخواست "آزادی" بیشتر می کنند.
پیوترس و خانوادهاش به عمارتی تاریخی نقل مکان میکنند. مارلنکا به دنبال نیاکانی مناسب برای خانوادهاش میگردد. آگنیشکا باردار میشود و با تولد فرزندش، مشکلات آغاز میشود. پیوترس آرزوی فرزنددار شدن دارد، اما مارچین، همسر آگنیشکا، ناپدید میشود. کامیلای مرموز در جستجوی زاوادا به برزوکی میآید.