نیکا با دلی شکسته به کمپ هرایا میرود تا به دوستانش، الن و تونی، ملحق شود. در آنجا، او با رالف و دوستانش که مشغول برگزاری جشن تولد هستند، ملاقات میکند. این فیلم با حضور مجموعهای از ستارگان VMX، شور و هیجان زیادی را به بیننده منتقل میکند.
وقتی یک دختر جوان از محله فقیرنشین برای تحصیل به شهر نقل مکان میکند، در یک پانسیون با دانشجویان دیگر زندگی میکند. آنها نمیدانند که پشت شخصیت خجالتی و کمرو او...
سه دوست مجرد خود را در یک استراحتگاه منزوی میکنند تا فیلمنامهای را برای مسابقه بنویسند، اما تلاش میکنند تا درباره صمیمیتهایی که تجربه نکردهاند، قانعکننده بنویسند.
وقتی یک معشوقه کتک خورده با همسایهاش ملاقات میکند، میداند که او بهترین نقشه فرار برای او خواهد بود. اما همه چیز وقتی که نقشه آنها برعکس میشود، به هم میریزد.