Armani Hector

زنی دچار وسواس فکری نسبت به معشوق دخترخوانده‌اش می‌شود. او در طول لحظات خصوصی و صمیمانه دخترخوانده‌اش با آن مرد جوان، خود را به جای دخترخوانده‌اش فرض می‌کند و تصورات مشابهی در ذهن می‌پروراند.

مارا، دانشجو، پرستار مرد ثروتمندی می‌شود. با صمیمی شدن او با بیمار، بازگشت پسر او چالش‌هایی را به وجود می‌آورد.

آزی و دکس هر دو رقابت می‌کنند تا شاگرد اول دوره خود شوند، اما دکس همواره از آزی عقب‌تر است. دکس برای منحرف کردن تمرکز آزی، نقشه‌ای می‌کشد تا او را عاشق خود کند، اما این نقشه می‌تواند دو سر داشته باشد.

برندا، یک نماینده برتر در یک شرکت BPO، همیشه برای ارتقاء نادیده گرفته می شود. اما نه این بار؛ همانطور که او بیش از حد با TL خود صمیمی می شود. آیا موقعیت مورد انتظار او در دسترس او است؟ یا فقط خودش را در موقعیت بدی قرار داده است؟

وقتی یک معشوقه کتک خورده با همسایه‌اش ملاقات می‌کند، می‌داند که او بهترین نقشه فرار برای او خواهد بود. اما همه چیز وقتی که نقشه آن‌ها برعکس می‌شود، به هم می‌ریزد.

جیمز می‌خواهد از یک گروه خطرناک جدا شود تا کسب‌وکار خودش را راه بیندازد، اما این کار با مشکلات زیادی همراه است.