سه رفیق قدیمی که در دهه ششم زندگی خودشان به سر می برند ،برای برهم زدن ریتم زندگی یکنواختشان تصمیم میگیرند خودشان را وارد جشن مجردی آخرین دوست مجرد باقی مانده شان کنند...
یک پسر نوجوان در بخش بزرگسالان بیمارستان با فردی بنام بابی آشنا می شود، مردی که در این بخش بستری است و به زودی تبدیل به مربی و حامی او می شود. او در این بیمارستان و بخش بزرگسالان چیزهایی را یاد می گیرد که شاید در دنیای واقعی نمی توانست تجربه اش کند...