این داستان، روایتگر ماجرای هانزو است که پس از به دست آوردن اطلاعات از یک روح، از توطئهای برای سرقت طلای شوگون و توزیع آن بین فقرا توسط مقامات عالیرتبه پرده برمیدارد.
جوانی در نزدیکی یک صومعه بودایی، عاشق دختری میشود و او را باردار میکند. پس از افشای این راز، او برای فرار از مشکلات به شاگردی یک مجسمهساز میرود اما با ادامهی روابطش، اوضاع پیچیدهتر میشود.