اقای شش متعلق به نسل قدیمی مافیاست – پایبند به اصول , احترام و مبارزه تن به تن دو مرد با چاقو . پسر عجیبش بابی متعلق به نسل جدیدی است – ماشبنهایسریع , کلوبها و نادیده گرفتن عواقب کارها .وقتی بابی توسط یک گروه پانک بخاطر اسیب رساندن به ماشینشان گروگان گرفته میشود , اقای شش اون رو ازاد میکنه و سعی میکنه روابطشون رو دوباره بسازه .بدون اینکه به بدتر شدن وضعیت قلبش توجه کند .اما وقتی که رهبر یک گروه قوی و معروف از گانگسترها برای انتقام بابی را انقدر کتک میزنند تا به کما میرود , اقای شش تصمیم میگیرد که رفقای قدیمیش را جمع کند تا اخرین نبردش را انجام دهد .
داستان رئیس بخش اورژانس و جیانگ شیائوچی، مشاور دکترجوانی که به تازگی از آمریکا بازگشته است را روایت می کند. در ابتدا، این دو یکدیگر را درک می کنند و نه تنها بیماران را در کنار هم، بلکه در نهایت خود را نیز نجات می دهند.