در سرزمین های دروافتاده جادویی و در دهکده کوچک قرار گرقته بین سبزه زار ها و دشت ها ،کله از گوسفند ها زندگی می کنند. اما این زندگی آرام و راحت و بدون استرس ناگهان دچار مشکل می شود زیرا دسته ای از گرگ ها به دره مجاور با آن ها می آیند و در آن جا اردوگاه خود را برپا می کنند. مطابق با رسوم دیرینه گرگ ها ،رهبر فعلی گروه شرطی را برای جانشین آینده اش تعیین می کند و آن این است که باید کسی که می خواهد جانشنین شود توانایی اش را با از بین بردن رقبایش به اثبات برساند
لین ژیشیائو هنگامی که در آستانه فارغ التحصیلی از دانشگاه قرار دارد، پدرش به دلیل سرطان در بیمارستان بستری میشه و او مجبور میشود دوست پسرش و فرصت های شغلی خارج از کشور را رها کند. در این لحظه گو وی، پزشک معالج پدرش وارد زندگی او میشود و …