فیلم «کوستَبِکگیلَّر: نگهبانان بذر اجدادی» دربارهی گروهی است که برای نجات سرزمینشان از خطر بحران غذا مبارزه میکنند. دلیل این بحران، نابودی بذرهای ارگانیک و بومی به دست پروفسور علی جنگیز کاپکارا است. این گروه با کمک دو انسان به نامهای دنیز و آردا، مأموریت دارند تا آخرین بذر باقیمانده را از چنگ این پروفسور شرور پس بگیرند.
ماسال سالهاست که عاشق آکین، پسر خوشتیپ رئیسش است، اما آکین از احساسات او بیخبر است. شروع رابطه آکین با جانسو، موفقترین زن شرکت، نیز برای ماسال چالشی است.
داندیك، جوان یتیمی است که پس از فراز و نشیبهای فراوان، به دنبال عشق زندگیاش میگردد. او با مشکلات زیادی روبرو میشود، اما با طنز و اراده قوی خود، به مبارزه ادامه میدهد. این داستان، روایت تلاشهای داندیك برای رسیدن به خوشبختی و غلبه بر موانع زندگی است.
داستان فیلم در مورد مردی بنام «رجب» است که سعی دارد دختری را که در دوران کودکی دوستش داشته را تحت تاثیر قرار دهد. گرچه ممکن است داستان این فیلم عاشقانه بنظر برسد، اما عاشقانه نیست...