پس از پایان ازدواج ،دیوید سفرکاری خودش رو کنسل میکنه تا برای همسرش وقت بیشتری بگذارد . وقتی که هواپیماها به طرز مشکوکی سقوط میکنند و برج های مخابراتی دچار اختلال میشوند ، اون خودش رو به دام افتاده پیدا میکنه . زمین درحال سقوط بوسیله تهاجم بیگانه هاست . دیوید برای برگردوندن شرایط قبل از ترک خانه دست به مبارزه میزند.
درباره بلوغ دختری که سعی میکند تعیین کند که در کجا مناسب است. وقتی خواهر بزرگتر آزادهاش که همه چیز را تغییر میدهد، اندی را به مسیری ناشناخته از خودیابی میفرستد.