داستان کانتی شاران مودگال، از جانبداران سرسخت لرد شیوا، مردی ساده، پدری مهربان و شوهری دلسوز است. یک روز پسرش، ویوک، به خاطر رفتار غیراخلاقی سرزنش می شود و از مدرسه اخراج می شود. پس از رویارویی، کانتی متوجه می شود که پسرش قربانی اطلاعات نادرست و گمراهی شده است. کانتی غمگین و ناتوان از مدیریت بحران، تصمیم می گیرد با خانواده اش شهر را ترک کند، تا زمانی که...