ارحان، مردی نترس و با نفوذ در دنیای زیرزمینی، کسبوکاری در زمینه قرضدهی با سود کلان اداره میکند. علی، برادر آرام و کمرو ارحان، در حین خرید یک انگشتر، ناخواسته درگیر یک سرقت میشود و برای رهایی از این وضعیت، به برادر بزرگترش پناه میآورد. این ماجرا، ارحان را مجبور میکند تا وارد پیچیدگیهای دنیای جنایت شود.
علی سنای و ایلبر در یک شرکت با هم شریک هستند. زمانی که شرکت خلاقشان شروع به ریزش میکند، آنها تصمیم میگیرند به نمایشگاه باغبانی که در صوفیه واقع شده بروند تا با افراد جدیدی ملاقات کنند بلکه بتوانند کسب و کار جدیدی برای خودشان دست و پا کنند. اما همه چیز اشتباه پیش میرود و آنها در مسیر غلطی قرار میگیرند. سنای و ایلبر بیخیال رویاهای ثروتمند شدن می شوند تا جلوی نیروی قدرتمندی که میتواند باعث نابودی بشریت شود را بگیرند...