در هنگامهای که علاءالدین خلجی با نیت شوم غارت معابد مقدس و میراث فرهنگی شتْرُنجْجَی به آن دیار لشکرکشی میکند، دادو باروت با شجاعتی مثالزدنی، پرچم مقاومت را در دست میگیرد و با یاران اندکش در برابر انبوه دشمن صفآرایی میکند.
"راج مالهوترا" تاجر موفقی است، همسر دوست داشتنی دارد، زمانی که فکر می کند همه چیز طبق مرادش هست، "سونیا" دوست دختر سابق و همسر رئیس او هست، "سونیا" از "راجر" میخواد با او رابطه بر قرار کند و "سونیا" به او اتحام تجاوز میزند و...