تانیا تصور می کند که یک مائوری است. او در قبرستان کار می کند تا پول پس انداز کند که برای برادرش، پی، تخته ی موج سواری بخرد. یک شب پرنده ای کوچک و خرابکار همه چیز را خراب می کند و...
کایل کانر به همراه دوستش که به جهانگردی و کسب تجربه علاقه فراوانی داره به جزیره کوک در اقیانوس آرام جنوبی سفر میکنه . قبل از سفر یک خالکوبی روی بدنش انجام میده و به محض ورود به جزیره با واکنشهای منفی مردم اونجا نسبت به این خالکوبی مواجه میشه که البته خودش از این واکنشها کاملا ابراز بی اطلاع میکنه. کایل در حین اقامت با جسد یک د ختر جوان در تالابی مواجه میشه و تا پلیس محلی رو خبر کنه در هنگام بازگشت جسد ناپدید میشه و کایل به این باور میرسه که او اینده رو زودتر میبینه و...