در دورانی که ازدواج کودکان رواج داشت و دختران از تحصیل منع شده و به اجبار به ازدواج درمیآمدند، زن و شوهری زندگی میکردند. مرد این خانواده، با انتخاب آموزش همسرش، به همراه او به عنوان مصلحان اجتماعی در راه افزایش حقوق اقشار فرودست جامعه تلاش کردند.
داستان تیکو که به ازدواج به عنوان فرار از یک شهر محلی به بمبئی نگاه می کند تا بازیگر شود و شرو که سال ها به عنوان یک هنرمند جوان در شهر کار می کند. آنها با هم ازدواج می کنند و خطاها برای این زوج شروع می شود..
یک دختر پولدار به نام "آرچی" که پدرش یک سیاستمداره قدرتمند است، عاشقه یک پسره باهوش "پارشیا" ولی از قشر پایین و فقیر جامعه می شود ، اوایل رابطه آن ها به صورت مخفیانه بود ، که کم کم رابطه آن ها آشکار شد ، داستان از آنجان شروع میشود که برادر "آرچی" باعث اختلافاتی میان آن ها میشود و ..