چهار داستان جنایی متفاوت، که در مرکز آنها مردی درشت اندام با چهرهای خشن قرار دارد که به دنبال قاتل معشوقهاش گلدی است، مردی که با پلیس فاسد شهر گناه درگیر میشود و بعد از یک اشتباه وحشتناک تحت تعقیب قرار می گیرد، یک مامور پلیس که جانش را برای محاقظت از یک دختر به خطر می اندازد، و یک قاتل که به دنبال کسب در آمد از راه خودش است.
دوین مک کارتی توسط عشق قدیمی اش آوا لورد فرا خوانده شده است تا به او برای فرار از همسر بد نامش کمک کند. هر چند دوین متوجه می شوند که هدف های اصلی آوا از آنچه که به نظر می رسد پر گناه تر است…
متروپوليسي به نام سنترال سيتي. پليسي به نام «دني کولت» (ماچت) که به طرز وحشيانه اي به قتل رسيده به زندگي باز مي گردد و در هيأت قهرمان نقابداري معروف به «شبح» به مبارزه با خلافکاران مي پردازد. هدف اصلي شبح، «اکتاپوستي» (جکسن) است که قصد دارد کنترل شهر را به دست گيرد...