آنا دختر تنهایی است که از خانواده خودش دور شده و به نورفولک فرستاده شده تا با خانواده پیر خانم و آقای پگ زندگی کند. او هیچ دوستی ندارد. یک روز بر روی تپه های شنی دختری بنام مارنی را ملاقات می کند، کسی که ظاهرش با باطنش تفاوت دارد و…
يک روز زندگی همراه با يک رانندگی تاکسی (جعفر پناهی) در تهران که چالش های اجتماعی در ایران را به تصویر می کشد…