داستان در مورد چیسه هاتوری میباشد که یک عمر زندگی را به غفلت و بدرفتاری و بدون عشق گذرانده است. به دور از گرمای وجود خانواده، او سهم خود از سختی ها و بحران ها را به دوش کشیده است. درست زمانی که به نظر امیدی باقی نمانده، رویارویی سرنوشتسازی منتظر اوست. زمانی که مردی با سر جانور به همراه قدرتهای عجیب، او را در حراج برده خریداری میکند. زندگی چیسه دیگر مانند قبل نخواهد بود.
رکی، یه دانش آموز و اسکیت باز دبیرستانی، معتاد و شیفته ی "S"، یه مسابقه ی خطرناک و فوق سری اسکیت بورده که توی سراشیبی یه معدن متروکه برگزار میشه. اسکیت باز ها تشنه ی "گوشت گاو" و جنگ و جدالایی هستن که توی مسابقه ها به پا میشن. رکی، لانگا رو که یه دانشجوی انتقالیه که پس از تحصیل در خارج از کشور به ژاپن برمی گرده، به محل برگزاری مسابقات می بره. لانگا که اصلا تجربه ی اسکیت بازی نداشته، ناگهان خودشو میبینه که به دنیای "S" کشیده شده...
هوتارو اورکی، پسر دبیرستانیای که به کمکاری عادت دارد، به درخواست خواهر بزرگترش به باشگاه ادبیات کلاسیک میپیوندد. در آنجا، با چیتاندا اِرو، دختری آرام و زیبا اما بسیار کنجکاو، فوکوبه ساتوشی، پسر خندهرویی با حافظهای خارقالعاده، و ایبارا مایاکا، دختری کوتاهقد و سختگیر آشنا میشود. آنها برای حل معمایی که ۴۵ سال پیش رخ داده است، دست به کار میشوند. سرنخهای این معما در مجموعهای قدیمی از آثار اعضای پیشین باشگاه کلاسیک، با نام "هیوکا"، پنهان شده است.
دو سامورایی جنگجو به نامهای موگن و جین، با دختری 15 ساله به نام فوو ملاقات میکنند. فوو جنگجویان را در یک سفر به چندین مکان مختلف ژاپن برای یافتن ساموراییای که بوی آفتابگردان میدهد، رهبری میکند. این سه شخصیت منحصربهفرد نمی دانند که سرنوشت آنها را به کجا خواهد برد.
این انیمه در مورد ساتسوکی کیرونی که یکی از دانش آموزهای هئیت دانش آموزی دبیرستان هست و همیشه با زور هم کاراش رو پیش می بره هست که یه شمشیری شبیه به قیچی هم همیشه دستش هست . توی همین روزا بود که یه دانش آموز انتقالی به اسم ریوکو ماتو وارد این دبیرستان میشه و دنبال یه شی هست که پدرش با اون به قتل رسیده ولی دربرابر اون چهارتا عضو هئیت دانش آموزی قرار دارن که به چهار الهه پادشاه معروفن …
تاتسومی، جنگجوی جوان و شجاع، برای جمع آوری پول برای روستای گرفتار قحطیاش به سمت پایتخت حرکت میکند. اما در آنجا با فساد و ظلم فراوان مواجه میشود که منبع آن وزیر فاسد و خبیث است که امپراتور کودک را تحت تأثیر قرار داده است. تاتسومی که خود نزدیک بود به دام فساد بیفتد، عضو گروه نایت رید میشود. این گروه از قاتلان حرفهای تشکیل شده است که قصد دارند با اعدام بدون همدردی مقصران فساد، پایتخت را پاکسازی کنند.
کادمی خصوصی هیاکائو برنامه آموزشی بسیار عجیبی دارد؛ در این مدرسه داشتن هوش و ذکاوتی که در خواندن کتاب بکار می رود و یا فرز بودن در ورزش و ورزشکار بودن نیست که شما را از دیگران جلو می اندازد، بلکه ثروت خانوادگی دانش آموز، داشتن تواناییِ خواندن دست حریف است که حرف مهمی در پیشی گرفتن دانش آموزان از همدیگر می زند. و چه راهی بهتر از “قمار” برای شکوفا کردن چنین استعدادی؟! در آکادمی هیاکائو برنده مانند یک پادشاه زندگی می کند و بازنده به فلاکت میرسد. و حالا دختری به نام “هیمکو جابامی” با هدف شکست دادن بهترین های این مدرسه پا به آکادمی هیاکائو می گذارد.
رویای سوما یوکیهیرا آن بود که به عنوان یک آشپز تماموقت در رستوران پدرش مشغول به کار شود و از مهارتهای آشپزی پدرش پیشی بگیرد. اما درست زمانی که سوما تحصیلات متوسطه خود را به پایان رساند، پدرش، جوئیچیرو یوکیهیرا، رستوران را تعطیل کرد تا به سفر بپردازد و در سراسر جهان به آشپزی مشغول شود. اگرچه سوما از این اتفاق بسیار ناراحت شد، اما روحیهی مبارزهجویانهی او با چالشی که پدرش به او پیشنهاد داد، دوباره شعلهور شد: زنده ماندن در یک مدرسهی آشپزی بسیار سخت که تنها ده درصد از دانشآموزان آن میتوانستند فارغالتحصیل شوند. آیا سوما قادر خواهد بود تا در این مدرسهی سخت دوام بیاورد؟
"گرداب"، آخرین ناحیه کاوشنشده، مجموعهای غولپیکر و هولناک از غارهای تو در تو است که گنجینههای کهن و مخلوقات رازآمیز را در دل خود جای داده است. تنها دلاورترین جویندگان نام میتوانند به ژرفای آن راه یابند و از این رو، به لقب "کاوشگران مغاک" مفتخر میگردند. در تاریکیِ اعماق گرداب، دختری به نام ریکو، ناگهان با روباتی انساننما که سیمایی پسرانه دارد، مواجه میشود. ریکو که شیفته افسونِ گرداب شده، به همراه یار نویافتهاش، به سرزمینهای بکر و ناشناخته قدم میگذارد تا پرده از اسرار نهفته آن بردارد. اما چه سرنوشتی در دل سیاهی، چشم به راهشان است؟
میوکی شیروگانه که به خاطر این که بالاترین نمرات کشور رو داشته یه نابغه به حساب میاد، رئیس شورای دانش آموزی آکادمی شوچین میشه و در کنار معاون زیبا و ثروتمند، کاگویا شینومیا کار میکنه. دانش آموزای اطرافشون بهشون میگن که در کنار همدیگه به یه زوج رومانتیک خیلی خوب تبدیل میشن. با این حال، حقیقت اینه که بعد از این که مدت زیادی رو با هم گذروندن، واقعا به هم احساساتی پیدا کردن: ولی هیچکدومشون حاضر نمیشه اعتراف کنه. ولی چون پای غرورشون وسطه جفتشون هدفشون اینه که از زبون همدیگه احساساتشون رو بیرون بکشن. حالا مبارزه عاشقانه ـشون شروع میشه!
ناکاجیما آتسوشی رو از یتیمخونه انداختن بیرون و حالا نه سرپناهی داره، نه چیزی برای خوردن. وقتی کنار رودخونهست و از گرسنگی داره جون میده، یه مردی رو میبینه که یهویی تصمیم گرفته خودشو بکشه و نجاتش میده. این مرد، دازای اوساموئه که با دوستش کونیکیدا توی یه آژانس کارآگاهی عجیب و غریب کار میکنه. اینا قدرتهای خارقالعاده دارن و پروندههایی رو میگیرن که پلیس یا ارتش از پسشون برنمیاد. دارن دنبال یه ببر میگردن که تازه تو این منطقه دیده شده، تقریباً وقتی که آتسوشی پیداش شده. این ببر انگار به آتسوشی ربطی داره و تا پرونده تموم بشه، معلومه که آتسوشی قراره کلی با دازای و بقیه کارآگاهها قاطی بشه!
داستان این انیمه درباره ی پسری به اسم ناناسه هاروکا است که همیشه عاشق اب و شنا کردنه . قبل از فارق التحصیل شدن از دبستان اون به تیم شنای مدرسه شون ملحق میشه و با سه تا دیگه از هم تیمی هاش به اسم های تاچیبانا ماکوتو ، هازوکی ناگیسا ، ماتسوکا رین توی این مسابقات شرکت میکنن . اونها برنده این مسابقه میشن و بعد از این مسابقه هر کدوم از اونها راه خودشون رو میرن زمان میگذره و اونها وارد دبیرستان میشن یه روز رین جلوی هاروکو ظاهر میشه و اونو به یه مسابقه دعوت میکنه . هاروکو شکست میخوره و وقتی قدرت باور نکردنی رین رو می بینه میره و دوباره دوستای خودش رو پیدا میکنه و یه عضو جدید به اسم ریوگازاکی ری رو هم به تیم شنا میاره و تیم شنای مدرسه ایواتوبی رو تشکیل میده با این هدف که رین رو شکست بده.
یکی از خانوداه های اشراف زاده انگلیس، فانتوم هایو، سرپیشخدمتی به نام سباستین مایکلز دارند. او بدون شک دارای دانش کامل، رفتارهای بی نقص و استعداد هنرهای جسمانی است. اما بنا به دلایلی، وی به عنوان استادی ۱۲ ساله انجام وظیفه می کند.
تمام ماجرا بهعنوان یه تورنمنت مبارزهای بهمنظور یافتن بهترین مبارز درمیان تمام دانش آموزان دبیرستانی در کره، آغاز شد. موری جین، یک متخصص تکواندو و همچنین یک دانش آموز دبیرستانی، خیلی زود به این موضوع پی میبرد که با چیزی بیشتر و بزرگتر از یک تورنمنت معمولی سروکار دارد.
دختری که تنها خانوادش پدرش بود با کلی قرض تنهاش گذاشته و دختر سرگردون و آواره به سمت معبد می ره اما دست بر قضا دختر تبدیل به خدای اون معبد می شه و دچار مشکلاتی جدید و عجیب می شه…
دیوی بدن پسر مرده ایی را برای انجام کار های شیطانی به اختیار میگیرد اما بعد از اینکه عاشق دختری می شود او تغییر می کند …. این انیمه بر اساس مانگا “Go Nagai” ساخته شده است…
کاگامی تایگا، تازه از آمریکا برگشته و به دبیرستان سیرین رفته. اون تو آمریکا بسکتبال رو خیلی خوب و اصولی یاد گرفته و حالا که برگشته، دنبال حریف قدری میگرده که بهش انگیزه بده. کوروکو تتسویا، پسریه که بسکتبال رو بدتر از هر آماتوری بازی میکنه و عملا آدم بی عرضه و شوتیه ولی تنها استعداد کوروکو اینه که خیلی خوب پاس میده و به خاطر جثه ریزش راحت از بین بقیه بازیکن ها رد میشه و همین اون رو جزو ۶ بازیکن کلیدی تیم “نسل معجزه”، یکی از قویترین تیم های بسکتبال مدارس ژاپن کرده. حالا کوروکو که رفته دبیرستان، از بچه های اون تیم جدا شده و عضو کلوپ بسکتبال سیرین میشه. کوروکو و کاگامی تصمیم می گیرند کمک کنند که تیم بسکتبال مدرسشون به مسابقات بین مدرسه ای ملی راه پیدا کنه و اون ها باید روبروی هم بازی های سابق کوروکو هم قد علم کنند. هم بازی هایی که هر کدوم استعداد خاصی دارن و بردن ازشون اصلا آسون نیست… توی این راه همبازی های اونها توی تیم بسکتبال کمکشون میکنن..چون اونها هم تشنه انتقام گرفتن به خاطر باخت های خیلی بد سال پیش هستند….
وقتی یه تراژدی خونوادگی زندگیش رو زیر و رو میکنه، تورو هوندای دبیرستانی 16 ساله مجبور میشه زندگیش رو به دست بگیره و بره... به یه چادر! بدبختانه خونه جدیدش رو توی یه ملک شخصی متعلق یه قبیله مرموز به اسم سوما سر هم میکنه و خیلی طول نمیکشه که مالکین راز اون رو میفهمن. ولی تورو خیلی زود میفهمه که اون خانواده بهش پیشنهاد سرپرستی دادن و سوماها هم رازهای خودشون رو دارن...
گلودرد میکروبی، تب، آنفلونزا و … دنیا جای خطرناکی برای گلبول قرمزی است که تنها به دنبال رساندن محموله خود به مقصد می باشد. اما خوشبختانه این گلبول قرمز تنها نیست و در کنار خود سلول های بسیاری برای کمک و یاری گرفتن دارد؛ گلبول سفیدی مرموز، یاخته عصبی، پلاکت، سلول حافظه و … اینها همه کسانی هستند به گلبول قرمز کمک می کنند و بدن انسان را سالم نگه می دارند.
در دوران قانون ممنوعیت الکل، در شهری به نام Lawless (بی قانون)، مافیا خیابانها را حاکمیت میکند و الکل تولید شده غیرقانونی به آزادی جریان دارد. یک زمانی، آویلیو در این منطقه زندگی میکرد، اما پس از اینکه یک اختلاف مافیایی به قتل خانوادهاش انجامید، به مخفیگاه رفت. بعداً، آویلیو نامهای از یک فرد مرموز دریافت میکند که شعلهی انتقام او را روشن میکند و او را به بازگشت به Lawless سوق میدهد. در آنجا، او به خانواده وانتی نفوذ میکند و دست به دوستی با پسر رئیس، نرو، میزند.
کایی سِرینامی یک سال دومی دبیرستانی و مشتاق به موسسه کاوشگران یائویی که مخفیانه دوستانش ، ایگاراشی و ناناشیما رو با کشتی حمل میکنه . مرگ شخصیت انیمه ی مورد علاقه ی او باعث شد که پریشان شود و وزن خود را به سرعت از دست بدهد . حالا که سِرینامی به یک دختر جذاب برای همکلاسی هایش تبدیل شده ، اِسنارکی اوهایی او یعنی شینومیا ، و سنپای او یعنی ماتسانی ، چگونه باید با آن ها مقابله کند…