این ویژه برنامه دو سال قبل از پیوستن دوباره کلاه حصیری ها در جزیره سابودی جریان دارد. در حال حاضر، لوفی در روسوکینا تمرین می کند تا برای ورود به دنیای جدید قوی تر شود. با این حال، تمرین زمانی قطع می شود که خواهران هنکاک، ماریگلد و ساندرسونیا، توسط بایندی ورلد، دزدی دریایی که در سطح 6 امپل داون زندانی شده بود اما ....
زندگی کورومی و هال به کلی با یک سانحه ی هوایی نابود شد به همین خاطر کرومی تصمیم می گیره یک ربات KU-01 بگیره که کاملا شبیه هال باشه و با یاد اون ادامه بده ولی هرچه قدر از زندگی با ربات هال می گذره ذهن و اندیشه ی اون بیشتر باز میشه ولی...
چهارده سال از سومین برخورد نزدیک گذشته است.همه دنیا تغییر کرده به جز،"شینجی ایکاری" که در محیطی عجیب بهوش می آید."میساتو" گروهی را تشکیل داده که از "نرو" جدا شده است...
دزدان دریایی کلاه حصیری در حال سفر در شرق آبی هستند که ناوبر آنها، نامی، توسط شیکی شیر طلایی، یک دزد دریایی افسانه ای، ربوده می شود. شیکی قصد دارد با استفاده از ارتش کشتی های هوایی خود، شرق آبی را فتح کند.
"هیتومی کانزاکی"، دانش آموز مقطع دبیرستان ناامید و محزون است و آرزو میکند که از روی دنیا ناپدید شود. آرزوی او به گوش "گایا"، شخصی از یک دنیای متفاوت میرسد. "هیتومی" بطرز جادویی به آن دنیا منتقل میشود و...
ایزوکو "دکو" میدوریا و دانش آموزان همراهش در کلاس 1-اِی از دبیرستان قهرمانانه یو اِی انتخاب شدن تا در یک برنامه امنیتی در جزیره نابو شرکت داشته باشن. برای کسب تجربه بیشتر و تقویت کردن مهارت هاشون، قهرمانان با خدمات کوچک و کمک به مردم در امور روزمره شروع به فعالیت میکنن.
ارن یگر و همرزمانش از سپاه 104 آموزشی به تازگی موفق شدند که عضویت کامل در گروه تجسسی را بدست بیاورند. در حالی که آنها خود را آماده رویارویی با تایتان ها می کنند...
وان پیس: لگدکوب، فیلمی جدا از خط داستانی اصلیه که بیستمین سالگرد انیمه رو جشن میگیره. مانکی دی لوفی و دزدان دریایی کلاه حصیری به جشنوارهی دزدان دریایی بزرگی دعوت میشن که خیلی از شخصیتهای سرشناس تمام سریال داخلش شرکت دارن و قراره با کلاه حصیریها رقابت کنن تا گنجینهی راجر رو پیدا کنن. کلاه حصیریها همچنین به دشمنی جدید به نام بولت که عضو سابق خدمهی راجر بوده، برخورد میکنند...
داستان فیلم به Deku و All Might میپردازد که به جزیره ی شناور دست ساز بشر برای یک نمایش عجیب سفر میکنند که جزیره هک میشود و ساکنان جزیره گروگان گرفته میشوند...
یک روز، گزینه ی مرموزی آشکار میشود که زمانی که روی آن کلیک شود، آدم را به دنیای ثانوی دیگری میفرستد. کاراکتر های مختلف از دنیاهای مختلف دور هم جمع میشوند… (کونوسوبا، ری زیرو، اورلورد و …)
سائه (Sae Iwata)، دختری که یه کم از بقیه سرسختتره، تو دبستان عاشق لبخند مهربون کوکی (Koki Kamishiro)، یه پسر ظریف، میشه. وقتی به راهنمایی میرسن، کوکی یه جوون جذاب و محبوب شده که انگار دیگه دستنیافتنیه. وقتی باهم تو کمیته جشنواره ورزشی قرار میگیرن، عشق قدیمی سائه که سالها قایمش کرده بود، دوباره جون میگیره.
تسوکاسا (Tsukasa Akeuraji)، یه اسکیتباز کلافه، با دختری به اسم اینوری (Inori Yuitsuka) آشنا میشه که حسابی دلش میخواد وارد دنیای اسکیت نمایشی بشه. اینوری تو پیست حسابی پرشوره، و این باعث میشه تسوکاسا تصمیم بگیره خودش مربی اینوری بشه. استعداد اینوری شکوفا میشه و تسوکاسا هم یه مربی باحال از آب درمیاد. اونا با هم میخوان اینوری رو به یه مدالآور درخشان تبدیل کنن!
کوبایاشی سان یه خانوم تنهاست که توی یه آپارتمون یه زندگی کارمندی ساده و چرت و بی خودی داره. روزها همینطور در پی هم در میگذرند تا اینکه یهویی یکی ظاهر میشه که اصرار به زندگی کردن با اونُ داره! حالا این “یکی” چه مرگشه؟ چی میگه؟ ظاهرا کوبایاشی سانِ قصه ما جونشون رو نجات داده و ایشون هم قصد جبران این موهم رو دارند. “یکی” داستان ما هر کاری برای کوبایاشی سان از دستش بر میاد انجام میده ، ولی خب همه چیز طبق برنامه پیش نمیره… تا هنوز یادم نرفته بگم که همون “یکی” قصه ما هم یه تختهش کمه و هم یه اژدهاست که به شکل آدم در اومده! اینجاست که زندگی ساده و چرت خانوم ما دست خوش تغییراتی شگرف میشه…
انیمه Chain Chronicle: The Light Of Haecceitas که بر اساس بازی موبایل محبوبی با همین نام ساخته شده، داستان پسری به نام آرت را روایت میکند که در سرزمینی به نام یوگوتو زندگی میکند. مردم یوگوتو بر این باورند که سرزمین آنها کل دنیاست، اما در واقع یوگوتو به هفت ناحیه تقسیم شده که هر کدام شاه خود را دارند. با وجود درگیریهای کوچک بین شاهان، صلح و تعادل در یوگوتو حفظ میشود تا زمانی که گروهی از هیولاهای تاریکی به نام Veritas به سرزمین یوگوتو حمله میکنند. Veritas به دنبال تصاحب Haecceitas، منبع قدرت یوگوتو، هستند.
داستان در زمان جنگ در اروپای غربی روایت میشود. النور «الن» ورتالیا، یکی از ونادیسهای ژکتی، رهبری نبرد را در بروونه بر عهده دارد. ونادیسها که هر کدام سلاحی قدرتمند از اژدها دریافت کردهاند، بر هفت قلمرو حکومت میکنند و قدرتشان وحشت و ترس را در دل دشمنانشان میاندازد. تیگر، تیرانداز جوانی در خدمت کشور بروونه، قدرت ونادیس را پس از شکست در میدان نبرد توسط الن از نزدیک تجربه میکند. الن با دیدن مهارتهای تیگر، جان او را نجات میدهد، اما در عوض، او را به خدمت خود در میآورد.
این انیمه در یک دبیرستان خصوصی رخ می دهد که در آن مفهوم “نجات دهندگان” وجود دارد. آنها به عنوان افرادی شناخته می شوند که خاطرات بیدار شده از زندگی های گذشته خود را دارند. داستان پسر جوانی به نام موروها هایمورا را روایت می کند که به این دبیرستان خصوصی می آید. در مدرسه، دو نوع انسان وجود دارد: نجات دهندگان، که با استفاده از سلاح ها و تکنیک های به دست آمده از قدرت های پورانا در بدن خود با دشمنان مبارزه می کنند، و کوروما، که با استفاده از جادو برای کنترل قدرت های مانا که فیزیک را فراتر می رود، دشمنان را از بین می برند. موروها هایمورا اولین فردی است که زندگی های گذشته هر دو شیروگان و کوروما را دارد.
یونا پانزده ساله ترجیح می دهد در خانه بماند و با وسواس بازی VRMMO مورد علاقه اش را به انجام هر کار دیگری از جمله رفتن به مدرسه ترجیح دهد. وقتی یک بهروزرسانی عجیب و غریب جدید یک لباس خرس منحصربهفرد با تواناییهای فوقالعاده به او میدهد، یونا پاره میشود: لباس بهطور غیرقابل تحملی زیبا است، اما برای پوشیدن در بازی خجالتآور است. اما پس از آن او ناگهان خود را به دنیای بازی منتقل می کند، با هیولاها و جادوهای واقعی روبرو می شود و لباس خرس تبدیل به بهترین سلاح او می شود!
در هکایدو در سرزمین های دوردست شمالی ژاپن, "سوگی موتو" از جنگ بین امپراطوری های روسیه و ژاپن جون سالم به در برده . در حین جنگ به او لقب سوگی موتوی فناناپذیر رو دادن . سوگی مو به امید این که زنش رو که قبلا یک بیوه بوده و در جنگ به بیماری مبتلا شده, نجات بده به دنبال پولدار شدن ـه و به جویندگان طلا پیوسته . در حین جست و جوهاش برای طلا نقشه ی یک محموله ی مخفی طلا رو که متعلق به جنایتکارها و خلافکارهاست, پیدا میکنه . سوگی مو با همکاری یک دختر دورگه ...
در گذشته نینجاهایی وجود داشتند که برای انجام ماموریت های جاسوسی، خرابکاری، یا قتل به خدمت قدرتمندان درآمده بودند. امروزه با گذشت زمان، نینجاها همچنان مورد نیاز هستند. در یک مدرسه خصوصی، دختران نامحسوس به سوی نینجابودن پیش می روند. آسوکا، کاتسوراگی، هیباری، ایکاروگا و یاگیو دختران نینجایی در حال تحصیل هستند که هر یک از آنها چرخ فلک تکنیک مخفی خود را در برابر دشمنان حفظ می کنند. این داستان زندگی پر فراز و نشیب مدرسه ای آنها را در راه نينجا بودن روایت می کند!
یه روز ساکوراکوجی سوار بر اتوبوس آدمایی رو میبینه که زنده زنده با یه آتش آبی رنگ میسوزن و پسری همسن و سال خودش بدون اینکه آسیب ببینه بالاسرشون ایستاده. روز بعد به همون محل برمیگرده اما هیچ اثری از اجساد یا مدارکی دال بر وقوع قتل پیدا نمیکنه غیر از یه آتش کوچک. بعد از اون ساکورا به کلاسش میره و متوجه میشه که اوگامی رِی، دانش آموز انتقالی جدید، که فقط به دست چپش دستکشی سیاهرنگ پوشیده، دقیقا شبیه پسریه که روز قبل دیده بود. اوگامی یه کُد شکن ـه. ظاهرا یه قاتل خونسرده که از آرمان ” چشم در برابر چشم” برای “شر در برابر شر” پیروی میکنه. ساکوراکوجی با اعتقاد به اینکه کشتن درست نیست، سعی میکنه جلوی اوگامی رو بگیره و به قلب یخی اون پسر نفوذ کنه.
پروفسور کوچولو اما با مسئولیتی بزرگ به عنوان مدرس در دربار سلطنتی پادشاه گرانزریچ آغاز به کار می کنه. هر یک از چهار شاهزاده ای که قراره تحت تدریس این استاد کوچولو قرار بگیرن شخصیت متفاوتی دارن ، حالا باید دید که این معلو کوچولو می تونه با چهار شاهزاده ها و شخصیت های متفاوتشون کنار بیاد یا نه ؟
کاتسوکی پسر خودسر و بی باکیه که به همراه دختر زیبایی که در اصل دختر پادشاه شیاطین (ساتان) هست از دنیای جادو و شمشیر به اسم (آریزادو) به دنیای واقعی بر میگرده. سازمانی بین المللی به اسم (بابل) وجود داره که وظیفش محافظت از افرادیه که از دنیاهای دیگه به این دنیا اومدن. اینجاست که داستان و ماجراجویی ها برای محافظت از این دختر شروع میشه.
داستان با سلاحی به اسم Blaze شروع میشه که از جنس روح انسان هاست . Tooru Kokonoe برای این سلاح انتخاب میشه ، اما به دلایلی Blaze اون یه سپر هست و نه یه سلاح . همچنین اون در مدرسه ای که مخصوص آموزش توانایی های جنگی هست ثبت نام میکنه و با یه دختر مو نقره ای زیبا هم اتاقی میشه .
شون آساگا پسر ۱۵ ساله دبیرستانی با شخصیتی روشن و خوش بین است . روزی در دفتر پدرش که بازرگان و دانشمند است کریستال مرموزی را پیدا می کند و همین که ان را لمس می کند به جهان اندرا منتقل می شود . از آن طرف امیلیو شاهزاده پادشاهی اندراست . در روز های نزدیک به تولد ۱۶ سالگی و از پادشاهی دلاین بیزار است . با وجود این که نزدیک است کنترل تاج و نخت را در قالب ارث به دست بیاورد ، ولی هنوز به زمان برای دستیابی به قدرت و اسلحه برای انتقام نیاز دارد. اما دلاین قبل از او و وقتی امیلیو هنوز ضعیف هست وارد عمل می شود و او را دستگیر و در زندان حبس می کند ، و امیلیو غمگین و ناامید از کمک و نجات پیدا کردن بود که ناگهان دیوار زندان خراب شد و شون داخل زندان ضاهر شد . چه آیندی ای در انتظار این دو پسر خواهد بود ؟ آیا دو پسر از دو جهان متفاوت می توانند در جهان اندرا زنده بمانند و به هدف خود برسند؟
داستان در دورهای رخ میدهد که بشریت توسط حشرات جادویی از روی سطح زمین فرار میکنند و اکنون در جزایر آسمانی واقع در هوا زندگی میکنند. اینجا بود که جادوگر جنگجوی هوا به وجود آمد. کاناتا آگه(اِیجی) مرد جوانیست که در یکی از این جزایر به نام “میسوتوگان” زندگی میکند و قبلا به عنوان “استاد شمشیرزنی سیاه”، ستارهی تیم ویژهی S128 شناخته میشد. اما اکنون لقبش ” خیانتکار تیم ویژه” است. روزی، به عنوان راهنمای E601، تیمی که متحمل ۱۰ بار پیاپی شکست بوده، انتخاب میشود.E601 شامل سه دختر است : Misora Whitale، Lecty Eisenach و Rico Flamelکه کمی عجیب هستند.
سنتی الهی، هنرهای رزمی، ورزشی مبارزهای - این سوموئه!! اوشیو هینامورا، شاگردی جدید و کوچک هیکل مقابل باشگاه سومو مدرسه اوداچی ظاهر میشود. هیکل بزرگ و سنگین وزنی قوانین این ورزش هستند، در حالی که این شاگرد جدید نه بزرگ است و نه سنگین وزن، ولی او کاری میکند که...؟! اوشیو و باشگاه سومو به سمت برترین بودن حرکت میکنند. هدف هینوشیتا کیزان است! (لقبی که به حرفهای ترین و بالاترین درجه سومو میدهند) داستانی هیجانی درباره باشگاه سومو.