خلبان های آلمانی و انگلیس به یکدیگر شلیک کرده و سقوط میکنند . و خودشان را در یک کابین مشترک پیدا میکنند که برای زنده ماندن در بیابانهای نروژ باید با هم همکاری کنند...
این فیلم داستان قاچاقچیانی را در ایالت ویرجینیا روایت می نماید که پول های هنگفتی از معاملات غیرقانونی به جیب زده اند و حسابی هم در این راه موفق بوده اند. اما با ورود کلانتر جدید به شهر و اختلافاتی که بوجود می آید،این گروه و منافعشان به خطر می افتد و ….
داستانی بر اساس رویدادهای واقعی در مورد یک سپاهی ایالت آلاسکا هست که همراه با یک زن جوان فرار می کند و به چنگال قاتلی سریالی به نام "رابرت هانسن" می افتد تا به دست او عدالت برقرار شود ...
ولادیسلاو (برودی) که یک نوازنده متبحر پیانو است ، مشغول یک اجرای رادیوئی است که انفجار یکی از بمب های آلمان نازی استودیوی رادیو ورشو را به هم می ریزد. ورشو تحت حمله نازی ها قرار گرفته و خانواده ثروتمند ولادیسلاو از جمله پدر ، مادر ، برادرش هنریک و خواهرانش بعد از اشغال این شهر ناچار به ترک آپارتمان مجهزشان هستند. رفتارهای خصمانه ای که با یهودیان می شود این خانواده را نیز می آزارد اما هنوز هیچ کس هدف واقعی این برنامه را نمی داند ، تا اینکه نازی ها یهودیان را سوار یک واگن باری می کنند تا به جایی نامعلوم ببرند. یکی از آشنایان خانواده در پلیس یهودی او را بیرون می کشد و با کمک دوست دیگری در آپارتمانی پنهان می شود. مدتی بعد ورشو غرق گرسنگی ، نکبت و بیماری می شود و ولادیسلاو با مو و ریشی بلند مدام تغییر مکان می دهد تا کسی او را پیدا نکند ، اما سروانی آلمانی ولادیسلاو را در خانه ای متروکه پیدا می کند و …
داستان واقعی مقطعی از زندگی اسکار شیندلر (لیام نیسون)، سرمایه دار آلمانی در خلال جنگ جهانی دوم است. اسکار شیندلر در ابتدا با استفاده از شرایطی که جنگ فراهم آورده بود، یهودیان را به عنوان کارگر برای کارخانه اش انتخاب میکند تا پول کمتری برای استخدام کارگر داده باشد و درآمد بیشتری بدست آورد. او نیز مانند سران حزب نازی فردی فرصت طلب و اهل عیش و نوش است. او به طور پیوسته در تلاش است تا با سران نازی ارتباط برقرار کند تا در این شرایط بیشترین نفع را ببرد...