مدتها از زمانی که مامیل به دلیل بد بودن صدایش از پنگوئن های دیگر جدا شد و سفر شگفت انگیزی را شروع کرد می گذرد.حالا مامبل با دختر مورد علاقه اش گلوریا ازدواج کرده و آنها صاحب فرزندی شده اند که او نیز به مانند پدر و مادرش استعدادهای نهفته ایی در خود دارد. اما این زندگی خوش چندان دوام ندارد و...
داستان درباره پنگوئن های امپراطور در قطب جنوب است. مامبل یکی از این پنگوئن هاست که با بقیه فرق دارد. او برعکس بقیه پنگوئن ها نمی تواند آواز بخواند و این باعث می شود که توسط بقیه پنگوئن ها طرد شود.