رافائلا، دانشجو، به دلیل بارداری ناخواسته و قوانین سختگیرانه کشورش در مورد سقط جنین، با مشکل بزرگی روبرو میشود و برای حل این مشکل به کمک دوستش نیازمند است.
جک دی مستندی دوساعته درباره تونی هانکوک با عنوان «تونی هانکوک: تقریباً یک بغل» ساخته است که در آن آثار و وسایل شخصی دیده نشدهای از او به نمایش درمیآید. عنوان این مستند از قسمت معروف «اهداکنندهی خون» گرفته شده است.
بی و بن در یک قرار ملاقات عالی با هم آشنا شده و به یکدیگر علاقه مند می شوند . اما پس از آن، این علاقه به سردی تبدیل می شود . تا اینکه در یک عروسی در استرالیا دوباره با هم روبرو می شوند . در این شرایط، آنها برای اینکه از شر مزاحمت های دیگران خلاص شوند، تصمیم می گیرند وانمود کنند که با هم هستند...
استیو و اِما زمانی که همسر همسایههای روانی در خانهشان آسیب مهلکی میبیند، آنقدر میترسند که با پلیس تماس بگیرند، آنها تصمیم میگیرند جسد را پنهان کنند...
لکسی، دختر 19 ساله فقیری که زندگی سختی دارد، شعر و موسیقی را در دفتری می نویسد. قبل از یک جلسه مهم که می تواند زندگی او را تغییر دهد و دفترچه یادداشت او نقش مهمی در آن بازی می کند، لکسی دفترچه یادداشت را گم می کند...
این فیلم داستان یک میلیاردر بیوه، والنتین اسپوزو، و ده معشوقهاش را دنبال میکند که با چنگ و دندان برای تبدیل شدن به همسر قانونی جدیدش مبارزه میکنند...
در این کمدی دلنشین درباره بلوغ، یک پسر نوجوان در یک سفر کمپینگ، به طور غیرمنتظرهای به یکی از همسفرهایش علاقهمند میشود و این اتفاق، آخر هفتهای را برای او رقم میزند که پر از کشف خود و هویت جدیدش است.
جردن فرستمن مشهور رسانه های اجتماعی را دنبال می کند و او جستجو برای فیلمساز سباستین سیلوا را آغاز می کند که در مکزیکو سیتی ناپدید شد. او مشکوک است که خانم نظافتچی در ساختمان سباستین ممکن است در ناپدید شدن او دست داشته باشد...
در یک گردهمایی خانوادگی ایرانی-آمریکایی، راز خانوادگیای فاش میشود که مادر و دختری که از هم دور شدهاند را به گذشته میکشاند. آنها در طول این کاوش متوجه میشوند که از آنچه فکر میکردند بیشتر شبیه هم هستند...
زوئی بچه میخواهد. او مجرد است و از صحنه قرار گذاشتن در نیویورک خسته شده، بنابراین تصمیم میگیرد که به تنهایی اقدام کند. با استفاده از یک اهداکننده ناشناس اسپرم، زوئی باردار میشود. او بسیار خوشحال است اما وقتی دو مرد مجرد و واجد شرایط وارد زندگیاش میشوند، اوضاع پیچیده میشود.
یک گروه صمیمی از دوستان در بورگوندی فرانسه دور هم جمع می شوند تا سپیدن خاکستر دوست مرده شان را به انجام برسانند.وقتی بیوه به طور غیرمنتظره نامزد جدیدش را می آورد، آخر هفته تغییر می کند و همه دوستی ها و روابط به خطر می افتد.
در طول یک تابستان بسیار گرم، لوسیا در یک کمپ کلیسایی در سیسیل داوطلب می شود، اما ورود یک خادم کلیسا جذاب که به زودی کشیش می شود، برنامه های او را برای همیشه مختل می کند...
در حالی که ژانِ محافظهکار برای انتخاب مجدد به عنوان شهردار شهری کوچک در شمال فرانسه تلاش میکند، ادیت، همسر 40 سالهاش، رازی را به او میگوید که دیگر نمیتواند سرکوبش کند: او در قلبش مرد دیگری را دوست دارد...