داگویل شهر کوهستانی در ایلات متحده می باشد که جمعیت آن بسیار کم است و مردم شهر انسان های ساده اند که به کار خودشان مشغول هستند، تا اینکه در یک شب دختری به نام گریس که از دست تعدادی گانگستر در حال فرار است به این شهر پناه می برد. روز بعد ساکنان داگویل در یک نشست همگانی به ماندن گریس رای می دهند به این شرط که او بتواند در طی دو هفته همدردی آنها را جلب کند گریس به یکایک خانه های شهر می رود، در کار روزانه به اهالی کمک می کند، و در میابد که پشتیبانی اهالی دهکده از او، بهایی دارد که باید بپردازد...
Focus رابطه ی رمانتیک بین یک کلاهبردار حرفه ای یعنی Nick و Jess که تازه دارد، کار های خلاف را یاد می گیرد را به تصویر می کشد...
نابرابری، بی عدالتی و درخواستهای دنیا ما برای خیلیها استرس و افسردگی به همراه دارد. در این میان برخی از آنها دست به کارهای عجیبی می زنند. فیلم داستان این انسانهاست. انسانهایی که در برابر رویایی با حقیقت آسیب پذیر بوده و ناگهان دست به کارهایی غیر قابل پیشبینی می زنند...
یک مادر بیوه که به تنهایی پسر خشنش را بزرگ می کند، زمانی که یک همسایه جدید پا به خانه شان می گذارد، نور امیدی در دلش روشن می شود و……
رزی و الکس بهترین دوستان یکدیگر هستند. آنها به طور اتفاقی به خاطر جابه جایی خانواده الکس از دابلین به آمریکا از یکدیگر جدا می شوند. اکنون چندین سال گذشته؛ ولی آیا دوستی آنها بعد از این همه سال و مایل ها فاصله پایدار خواهد بود؟ آیا آنها حاضر می شوند بر سر عشق واقعی قمار کنن؟!
آلیس (جولیان مور) یک استاد فوق العاده زبان شناسی است که در مبارزه با بیماری ای که گریبان گیر بیش از ۳۶ میلیون نفر در سراسر جهان است، به آرامی در حال زوال است و روی ازدواج اش نیز تاثیر گذاشته، اما او را به جوان ترین دخترش نزدیک تر کرده است …
«جو کابوت» مافيايي (تيرني) و پسرش، «نايس گاي ادي» (پن)، شش نفر گنگستر را استخدام مي کنند تا به يک صرافي الماس دستبرد بزنند. براي سارق ها ـ که هيچ يک، ديگري را نمي شناسد ـ اسم مستعار انتخاب شده: «آقاي سفيد» (کايتل)، «آقاي نارنجي» (رات)، «آقاي بور» (مدسن)، «آقاي صورتي» (بوشمي)، «آقاي آبي» (بانکر) و «آقاي قهوه اي» (تارانتينو). اما سرقت با مشکل مواجه مي شود...
فیلم ، نگاهی به زندگیِ فوق العاده تاثیرگذارِ ، فیزیکدان مشهور “استفان هاوکینگ” و همسرش “جین هاوکینگ” دارد و …
خانوادهای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، می روند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تاثیر گذاشته و جنون خشونت وی را می گیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلا در هتل رخ داده را می بیند…
داستان فیلم دربارهی «آلن تارنینگ» ریاضیدان انگلیسی است که در جریان جنگ جهانی با کمک دیگر ریاضیدانان سعی در شکستن کد انگیما دارد...