با سلام خدمت همه ی شما فیلم دوستان و کاربران نایت مووی
ضمن تشکر از نایت مووی بابت قرار گیری این فیلم بسیار زیبا.
امروز ما اومدیم تا یکی از اثرات جاودانه سبک مافیایی و جنایی یعنی فیلم جاده ای به سوی تباهی با نام(Road to Perdition) رو مورد نقد و بررسی قرار بدیم طبق عادت های گذشته اول کمی اطلاعات در مورد خود فیلم کسب کنیم و بعد بریم سراغ نقد اون.
فیلم جاده ای به سوی تباهی در سال 2002 و به کارگردانی سم مندز با حضور بازیگران ستاره ای مثل تام هنکس،پل نیومن، دنیل کریگ و... در سبک مافیایی جنایی به اکران در اومد و تونست با دریافت نمره 7.7 از 10 در IMDb و کسب نمره 72 از 100 از سوی منتقدان نمره ی خوبی رو کسب کنه هر چند من معتقد بودم باید جز 250 فیلم برتر IMDb قرار میگرفت ولی خب متاسفانه اینطور نشد. با این حال برنده 1 جایزه اسکار(برای فیلمبرداری) و 2 جایزه بفتا
شد.
خب بریم سراغ کار اصلیمون. شاید اولین و یکی از مهم ترین نکاتی که باید روی اون خیلی بحث شه و فوکوس کرد قسمت جلوه های ویژه و فیلمبرداری اون هست که بسیار بسیار عالی کار شده و در اون صحنه های دراماتیک هیجانی و اکشن و بخصوص مافیایی رو به شیوه حرفه ای و سنجیده ای کار شده ضمن اینکه در بالا هم ذکر شد که برنده 1 اسکار اون هم بخاطر بهترین فیلمبرداری شد(عزیزانی که فیلم رو دیدن میدونن منظورم چیه) برخلاف بسیاری از دیگر فیلم ها که شاید به بخش فیلمبرداری و جلوه های ویژه کم توجه میشه اما تو این فیلم حسابی کار شده به عمل در اومده و واقعا خیلی عالی کار شده
فیلمبرداری طوری هست که باعث میشه شما با کیبورد هی صحنه رو برگردونین و جزئیات اون رو دقیق تر بررسی کنید. همچنین تدوین فیلم که خیلی عالی کار شده و واقعا کسی که تدوین اون رو به عهده داشته یه ادم خوش سلیقه و خوش ساخت و خلاق بود، پس فیلمبردای عالی و تدوین فوق العاده باعث میشه توی فیلم شاهد صحنه های هیجانی زیبا و حواس افرین و ضرباهنگ دقیق تری داشته باشیم از فیلم که خیلی نکته مثبت و میشه گفت قوی ترین نکته مثبت فیلم هست.
نکته بعدی که میشه در موردش صحبت کرد در مورد ژانر اون هست یعنی ژانر مافیایی که بسیار دقیق به عمل اومده و تمام پتانسیل یک داستان مافیایی و هیجان مافیایی رو داره البته این بخش تا حدی زیادی باز هم مدیون بخش تدوین و فیلمبرداری اون هست و اون باعث شده تم مافیایی اون دقیق تر و زیبا تر و جذاب تر به حساب بیاد شاید شما تا الان فیلمای زیادی توی سبک مافیایی دیده باشید اما این فیلم با وجود عناصر مهمی که در بالا به اون اشاره کردم مطمئنا فرق داره با اون فیلما. خب خداروشکر این قسمت هم تونسته قدرت خودش رو توی فیلم نشون بده و ما شاهد یک فیلم زیبای مافیایی هستیم.
توی ادبیات فارسی توی دبیرستان معمولا توی کتاب ما آرایه ای داشتیم به اسم متناقض نما! شاید بعضی ها این کلمه رو شنیده باشن. متناقض نما به دو چیز متضاد و مخالف هم میگن که در کنار هم بیان. اینو گفتیم تا برسیم به نکته ی بعدی فیلم، یعنی وجود عمل تراژدی، تراژدی یعنی خلق یه اثر هنری غم انگیز و هنر کارگردانی اونجاست که این اثر غم انگیز رو زیبا و خیلی لطیف جلوه بدی که خداروشکر این نکته مثبتی که در فیلم هست توسط کارگردان رعایت شده و ما شاهد یک تراژدی غم انگیز و تاسف بار و در عین حال جذاب و زیبا با روند داستانی که کسل کننده نیست و باعث میشه یه پشت، فیلم رو دنبال کنیم و ازش لذت کامل رو ببریم. و خب فن متناقض نما دقیقا چیزی هست که فیلمای ایرانی نداره، بنده توی بخش نظرات یه بار ذکر کردم که فیلمای ایرانی پایان ایرانی هم دارند! و همیشه پایان خوب دارن و همه چی گل و بلبل هست و شاید خیلی وقتا از واقعیت به دور باشه چرا که فیلمای ایرانی فن متناقض نما رو رعایت نمیکنند و پایان ایرانی تبدیل شده به یک ژانر فرعی! :))
و خوشبختانه چیزی که هست اینه که این فیلم دارای پایان ایرانی نیست روند طبیعی و درست خودش رو طی میکنه.
همیشه برای یک منتقد گفتن و پیدا کردن نقاط ضعف یک فیلم از سخترین کار ها بوده واسش. اما خب در نقد و بررسی یک فیلم باید همه جوانب اون رو در نظر گرفت هر فیلمی هر چقدر هم که شاهکار باشه باز هم نقاط ضعف هست حالا این نقاط ضعف میتونن کوچک باشن یا بزرگ که ما در اینجا به اون نقاط ضعف که کم و جزئی هستن میپردازیم و اینو هم بگم که با وجود نقاط ضعف، نقاط مثبت فیلم از قبیل اون عواملی که در بالا خدمتتون ذکر کردم موجب شده نقاط ضعف تا حدی زیادی کمرنگ بشن و خیلی تاثیر آنچنانی روی فیلم نزاره.
اولین نکته منفی از نظر من داستان فیلم هست که اگر بخوایم صادق باشیم، داستان فیلم کمی کلیشه هست و داستان خیلی پیچیده ای نداره، چونکه ما میدونیم داستان عضو مافیایی که از ادم کشتن زیاد خوشش نمیاد و یکی زیر ابشو میزنه و ... شاید بیشتر ما ها با اینجور داستانا اشنا باشیم.
اما بنظر من این باعث شده تا کارگردان و بقیه عوامل فیلم اگر چه توی این بخش کمی کوتاهی دیده میشه اما باز توی بخش های دیگه ای که براتون توی قسمت بالا گفتم تونستن جبران کنن و همین داستانی که خیلی قوی نیست رو بسیار تونستن بهش شاخ و برگ بدن و اون جذاب و مثل یک فیلم قوی اون رو درست کنند.
مورد بعدی برمیگرده به نبود یک چالش داستانی یا پیچش داستانی(نبود یک داستان پیچیده) که اون هم در ارتباط با نقطه ضعف بالا یعنی همون ضعف در داستان هست که در واقع به هم مرتبط هستند و ما شاهد یک پیچیدگی داستانی نبودیم و چالش داستانی در اون نبود. اما خب نمیشه خیلی ایراد گرفت چون با وجود این ضعف های جزئی در عوض در بخش های دیگه خیلی خوب به عمل اومده و عالی کار کرده.
دوستان عزیز امیدوارم نقد بنده تا اندازه مفید بوده باشه و موجب استفاده ی شما به عمل اومده باشه.
حتما حتما این فیلم رو ببینید و از دست ندید. :)
ٌَ♠AW♠
پایان هیجان انگیز و ماندگار(بر اساس اقتباس بودن آن)
غافلگیری داستانی
تاثیر گذاری خوب و داشتن یک روند داستانی جذاب
نقاط ضعف
جلوه ویژه نسبتا کم
کم کاری در بخش موسیقی متن
**متاسفانه این نقد حاوی اسپویل بعضی قسمت های فیلم میشه**
با سلام خدمت شما همه ی کاربران عزیز و دوست داشتنی سایت نایت مووی.
ضمن عرض تشکر فراوان از همه دست اندرکاران سایت نایت مووی برای قرار دادن این فیلم زیبا.
بنده حسین امیری در این وقت کنار شما اومدیم تا کمی اطلاعات بیشتری در مورد این فیلم کسب کنیم و اونو زیر ذره بین قرار بدیم.
فیلم زودیاک (Zodiac) یک فیلم در ژانر معمایی جنایی و درام به کارگردانی استاد معما یعنی دیوید فینچر کارگردانی شد و در سال 2007 به اکران و اجرا در اومد.
و تونست با کسب نمره 7.7 در IMDb و کسب نمره 78 توسط منتقدین نمره خوب و حد نسابی رو کسب کنه.
فیلم زودیاک در واقع بر اساس یک داستان کتاب و ماجرای واقعی یک قاتل مرموز و معما دوست و معما گونه رو روایت میکنه.
اول بیایم در مورد خود اسم فیلم یعنی زودیاک یکم فوکوس کنیم. اصلا خود کلمه زودیاک یک اسم مبهم و مرموز و تا حدی ناشناخته به حساب میاد.
پس میشه حدس زد که فیلم چقدر سعی کرده حالت معمایی خودش رو حفظ کنه و واقعا جوری باشه که اون حس معمایی و هیجان معمایی رو در خودش داشته باشه.
اکثر شما ها احتمالا دیوید فینچر رو بشناسید که چقدر واقعا به فیلمش توجه میکنه و همه عناصر اون رو در نظر میگیره توی فیلم زودیاک ضرباهنگ و دکوپاژ و نمابندی صحنه ها هماهنگ با تم جنایی و از همه مهم تر معمایی هست.
میشه گفت فینچر بیشتر یه معما درست کرده تا فیلم که نشون میده چقدر قشنگ و طبیعی همه عناصر موجود رو به کار برده تا فیلم پتانسیل و حالت داستانی و اقتباس از یک جریان واقعی رو حفظ کنه و در واقع شما در فیلم جای کسانی هستید که میخواید هر چه سریعتر معما حل بشه و سریعتر ذهنتون رو راحت کنید. اما فینچر فکر اینجاشو کرده و اخر فیلم و حتی بعد از فیلم هم وضعیت طوری هست که ذهنتون هنوز درگیره(بنده خودم هنوز تو کفشم D:)
پس از این بابت خیالتون راحت باشه.
در مورد نکات مثبت فیلم خوشبختانه حرف زیاده و من امروز فقط به نکات اصلی و در برگیرنده اون اشاره میکنم.
همونطور که گفتم فیلم اقتباس از یک داستان واقعی هست که خب این خودش یک جذابیت و یک وجه تاریخی به رخ میکشه که این خودش یه نوع تنوع و یک نوع جذابیت خاصی در خودش داره که باعث جذب مخاطب میشه که این واقعا نکته مثبت فیلم هست
اما کار جایی سخت میشه که فیلم باید مثل داستان واقعی خودش و حتی بهتر و دقیق تر و با جزئیات تر از داستان واقعی خودش باشه که خداروشکر اینجا باز فینچر هنر خودش رو به نمایش گذاشت و ما کم کاری از ایشون ندیدیم و این نکته رو رعایت کرده.
تا بحث معما میشه خود به خود همه اشتیاق داریم اونو حل کنیم چرا؟ چون ناخودآگاه ذهنمون در گیر پاسخ دهی به اون معما یا سوال و ... میشه نمیگم همه ولی حدود 60-70 درصد اقشام اینطوری هستند پس از اونجا که ژانر فیلم هم معمایی هست میشه همچین انتظار رو از فیلم داشت که همینطور هم هست و همونظور که در بالا خدمت شما عرض کردم جذابیت معمایی گونه فیلم خیلی عالی کار شده ولی هر لحظه اشتیاق برای دیدن ادامه فیلم و حل کردن و دیدن نتیجه معما بیشتر میشه.
غافلگیری داستانی که در واقع از نظر من همون خلاقیت و هنر نمایی های کارگردانی و عوال صحنه میشه به شکل خیلی سنجیده به عمل اومده و هر دفعه که شما به حل معما نزدیک میشین فیلم با این غافلگیری داستان شما رو دور میزنه و یه چرخش 180 درجه ای داستانی شکل میگیره و جذابیت فیلم رو چندین برابر میکنه و باعث میشه فیلم حالت یکنواخت داستانی با روند کندی رو خداروشکر نداشته باشه.
**این قسمت دارای اسپویل است**
تاثیر گذاری که فیلم داره رو میشه گفت تا حدی مدیون پایان اون هست که پایان فیلم هم بر اساس داستان واقعی هست پس باید ممنون قاتلمون زودیاک باشیم :))
پایان فیلم به شدت عالی کار شده و طوری کار شده که هر مخاطب بر اساس یافته های خودش هر کدوم از شخصیت های فیلم رو قاتل و زودیاک واقعی میدونه. این میتونه فنِ پایان باز یا پایان انتخابی یا پایان بر عهده مخاطب هم در نظر بگیریم که بدون شک یک نکته مثبت تلقی میشه و باعث میشه این معمای ذهنی حل نشه و ذهن درگیر بمونه که همین هم باعث ماندگاری و تاثیر گذاری فیلم میشه و اون هم دلیلش اینه که زودیاک بر خلاف بقیه قاتل های سریالی یا همون زنجیره ای الگوی خاصی برای قربانیانش نداشت و همینطوری فی البداهه ادم میکشت و انتخاب رندم و تصادفی داشت که این نکته مثبت فیلم محسوب میشه پس بنظر من اصلی ترین دلیل تاثیر گذاری فیلم همین پایان منحصر به فردش میشه.
در مورد نکات منفی خب میتونیم به کم کاری در بخش موسیقی متن اشاره کرد و شاید هم میشه گفت حساسیت بنده رو این موضوع هست و شاید نشه اون رو یک نکته ضعف بزرگ دونست چرا که انچه که در یک فیلم مهم هست قاعدتا عوامل بالایی بود که بنده برای شما عزیزان شرح دادم و خب میشه گفت در حد یک نکته ضعف کوچیک این رو در نظر بگیریم چرا که دیگر نکات مثبت فیلم موجب کمرنگ شدن این نقطه ضعف میشه.:)
یکی دیگر از عناصری که در فیلم بنظرم کم کاری حساب اومد نبود جلوه های ویژه و یا در واقع کم بودن اون بود ولی خب بیشتر روی جلوه های داستانی اون کار شده بود که میشه این نکته رو هم حذف کرد و در نظر نگرفت چون واقعا توی یک فیلم جنایی و معمایی جلوه ویژه عنصر خیلی خاص و اساسی فیلم نیست.
من امیدوار بودم که این فیلم جز 250 فیلم برتر IMDb قرار بگیره چون واقعا در سبک معمایی نمیگم بهترین ولی خب جزء بهترین ها بوده و هست و خواهد بود.
برای دوستانی که فیلم رو ندیدن پیشنهاد میکنم این فیلم رو از دست ندن
ممنون از همه شما
AW
با سلام خدمت همه ی کاربران دوست داشتنیه سایت نایت مووی.
و طبق رسوم همیشگی ضمن تشکر از همه دست اندکاران سایت نایت مووی بابت زحماتشون و قرار گیری این فیلم زیبا.
امروز اومدیم تا فیلم بی خوابی با عنوان Insomnia رو یه ارزیابی بکنیم با همدیگه
اول یکم در مورد خود فیلم اطلاعات کسب کنیم و بعدش بریم سراغ نقدمون.
فیلم بی خوابی که در واقع بازسازی یک فیلم نروژی به همین اسم در سال 1998 هست به کارگردانی استاد کریستوفر نولان که به نظر من اکثر فیلماش حماسی و ماندگار در عین حال سرشار از مفهوم و نیاز به درک عمیق تری هست در 21 May سال 2002 به اکران و اجرا در اومد.
همونطور که خودتون میبینید دریافت نمره 7.2 توسط اعضای IMDb و دریافت نمره 78 توسط منتقدان نمره معقول و خوبی هست و نشون دهنده قوی بودن فیلم هست.
داستان فیلم پلیس خوبه و خلافکار بده رو همه میدونیم اما بی خوابی یه کلیشه نیست! در واقع فیلم بی خوابی به همون سادگی و کوچکی نیست.
بی خوابی تنوعی جذاب و عظیم توی این داستان به ظاهر کلیشه ای دزد و پلیس بوجود آورد و تونست اونو تا حد قابل توجهی گسترش بده و بزرگ کنه.
تنوع در نوع گویش داستان و کشش داستان با توجه به نکات بالا از نقاط بسیار قوی فیلم هست.
وجود یک فیلنامه خوب و وجود کارگردانی فیلم و پیچ دادن اون و بوجود آوردن دیالوگ ها و مونولوگ ها و خلق صحنه های درام و ملودرام در عین حال
صحنه های اکشن و تعقیب و گریزی واقعا خیلی توسط نولان بسیار عالی کار شده که نقاط قوت فیلم به شمار میاد.
میشه گفت نولان مثل همیشه خوب تونسته فیلنامه و داستان فیلم رو با خلق صحنه ها و ضرباهنگ های سنجنیده شد بهتر و قوی تر و از همه مهم تر گیراتر و جذاب تر و مفهومی تر کنه.
منظورم این نیست که داستان فیلم و فیلنامه فیلم قوی نیست! منظورم اینه که فیلمنامه و داستان فیلم دارای پتانسیل هایی زیادی هست و خیلی میشه روی اون مانور داد که خوشبختانه نولان موفق شده اینکارو به زیبایی هر چه تمام تر به عمل بیاره. و این همه کلیشه بودن فیلم در عین حال کلیشه نبودن اون هست که یکی از مهم ترین دلایلش کارگردانی و دکوپاژ فیلم توسط نولان هست که تاثیر بسزایی داشته.
نقش آفرینی بازیگران بزرگ و توانمندی چون آل پاچینو که اکثر فیلم بازا بخاطر بازی اون توی فیلم سه گانه پدرخوانده و صورت زخمی و... میشناسند و همه اونو بخاطر بازی برونگرایانش و حرف زدن چشمهاش میشناسند.(چشم های آل پاچینو موقع بازیگری طوریه که همه میگن با چشمهاش دیالوگ هارو میگه) و همچنین زنده یاد مرحوم رابین ویلیامز دوست داشتنی که به رحمت ایزدی پیوست این دو بزرگوار همونطور هم که ازشون انتظار میرفت قدرت خودشونو توی بازیگری بار دیگر اثبات کردن و اون رو به رخ ما کشیدن و واقعا تقابل این دو بازیگر قدرتمند میتونه جذاب باشه ولی خب نمیشه گفت کل نقاط قوت فقط و فقط به نقش آفرینی بازیگران بر میگرده بلکه تلفیق دو ژانر دوست داشتنیه شخصیه خودم یعنی درام و هیجان انگیر میتونه خیلی تاثیر گذار و جذاب باشه و باعث میشه شما یه پشت، پای فیلم بشینید بدون اینکه احساس خستگی بکنید در واقع دو ژانر درام و هیجان انگیر میشه گفت تقریبا تا حدودی متناقض نما هستند
تلفیق این دو ژانر هم تا حدود زیادی به جذابیت فیلم کمک کرده و باعث ایجاد یک تنوع موضوعی در فیلم بشه که این هم میتونه یک نکته مثبت و یک نقطه قوت برای فیلم محسوب میشه.
فیلمنامه و داستان فیلم ناخودآگاه دارای یک کشش شخصیتی یا یک جور جذابیت مبهم درون خودش داره که شما ناخواسته شیفته فیلم و داستان اون میشید و میشه گفت فیلم در طول تقریبا 2 ساعتی که هست خسته کننده نمیشه و ضرباهنگ اون تقریبا یکنواخت هست و کند و کسل کننده نمیشه و این هم یکی از نقاط قوت فیلم به حساب میاد که یکی از مهم ترین نکات در فیلم اینه که خسته کننده نباشه و تحت هر عواملی از جمله جذابیت های و تنوع داستانی موجب شه که ببنده و مخاطب اون احساس خستگی رو نکنه و اون پتانسیل و شوق و ذوقی که در ابتدای فیلم هست در اواخر و پایان فیلم هم وجود داشته باشه، که خداروشکر بی خوابی باز هم این قابلیت رو داره.
متاسفانه من همیشه متنفرم از جاهایی که بخوام از نقاط ضعف هر چیزی حرف بزنم اما خب چون داریم فیلم رو بررسی میکنیم لازمه کار حداقل این هست که همه جوانب فیلم رو در نظر بگیریم تا بدونیم یک نتیجه گیری درست و سنجیده و منطقی داشته باشیم پس میریم سراغ نقاط منفی و ضعف که خیلی کمرنگ و جزئی هست.
متاسفانه اولین نقطه ضعف فیلم بنظر من موسیقی متن اون هست که بنظر من خیلی بهتر میتونست باشه، در واقع برای همچین فیلمی با همچین موضوع و داستان و فیلمنامه و ژانری باید موسیقی متن سنجیده تر و بهتری رو به عمل میاوردن چرا که موسیقی متن تا حدی زیاد توی شروع فیلم تاثیر زیادی داره و شروع فیلم رو همین موسیقی متن میسازه.
موسیقی متن بد نیست اما جای این رو داشت که بهتر به اجرا در بیاد و بنظر من عوامل موسیقی صحنه کمی در این بخش کم کاری کردند اما خب از این بخش میشه چشم پوشی کرد.
نکته بعدی هر چه شخصیت های اصلی قوی کار کردن همونطور که انتظار میره اما خب میشه گفت بعضی از شخصیت های فیلم که ارتباط هایی با این دوشخصیت اصلی فیلم داشتند تا حدودی نادیده گرفته شدند و بهشون توجه نشده. این شاید میشه گفت توجه بیشتری به فیلمنامه شده تا توجه بر روی شخصیت ها چون فیلمنامه و داستان فیلم بر محوریت و اولویت فقط دو شخصیت بود اصلی فیلم و اتفاقات بین این دو بوده ولی خب بنظر من باز هم با اینکه نقطه ضعف به حساب میاد اما، اما اینجا باز نولان با تمرکز روی دو شخصیت اصلی و دقیق کار کردن بر روی این دو تونسته اون کم کاری رو کمرنگ و کمرنگ تر کنه
برای مثال وقتی که ال پاچینو این دیالوگ رو میگه:
یه خوب نمیتونه بخوابه چون ذهنش در گیره پروندس
و یه پلیس بد نمیتونه بخوابه چون عذاب وجدان داره...
وقتی اینو میگه همه میریم تو کف و دیگه حواسمون به چیز دیگه ای نیست، منظورم اینه که نولان اگر توی بقیه شخصیت های فیلم کم کاری هم کرده باشه اما در عوض در طراحی دو شخصیت اصلی جبران کرده و این نقطه ضعف رو هم کمرنگ کرده که واقعا جای تحسین داره...!
فیلم همونطور که در بالا هم ذکر شده نقاط قوت زیادی داره و نقاط ضعف اون صرفا کمرنگ و کوچک هستن و با وجود اون همه نقاط قوت خب مسلما اونا دیده نمیشن.
فیلم جذابی هست با توجه به اینکه ریشه ای هم در روانشناختی و روانکاوی داره با وجود ضرباهنگ و دکوپاژ عالی و کار شده با وجود کارگردانی سنجیده و داستان و فیلمنامه جذاب و همچنین نقش آفرینی بی نظیر دو بازیگر بی نظیر...
بهتون پیشنهاد میکنم اگر هنوز فیلم رو ندیدید این فرصت رو از خودتون نگیرید و سریع فیلم رو تهیه کنید.
100 درصد ارزش دانلود داره و مطمئن باشید پشیمون نمیشید.
کم بودن قسمت ها و کشش داستانی (با توجه به داستان فیلم)
با عرض سلام و درود خدمت همه کاربران عزیز سایت نایت مووی.
بنده بالاخره امروز شایستگی اینو پیدا کردم که یه بار دیگه در خدمت شما باشیم با نقد مینی سریال ((دیوانه وار)) یا همون Maniac.
خب سعی میکنم توی این نقد حدالامکان اسپویلی صورت نگیره تا اگر عزیزی هم سریال رو ندیده به ضررش تموم نشه.
اول بریم یکم در مورد سریال اطلاعات کسب کنیم. ضمن تشکر از همه دست اندرکاران سایت نایت مووی که این سریال رو قرار دادند و زحمت می کشند.
مینی سریال 10 قسمتیِ دیوانه وار در ژانر درام-علمی تخیلی-کمدی که در شبکه نت فلیکس با نام Maniac شناخته می شود در روز 21 سپتامبر 2018 به کارگردانی Cary Joji Fukunaga، اومد و تونست تاثیر گذاری خوبی داشته باشه و مخاطبان نسبتا چشم گیری رو جذب خودش بکنه.
با تشکر از نایت مووی که خلاصه کلی داستان رو براتون گفته دیگه بیخیال اون میشیم و میریم سراغ بحث اصلیمون.
همونطور که در بالا ذکر کردم داستان پردازی و وجود یک فیلمنامه قوی که خوشبختانه کلیشه ای نیست یه امتیاز مثبت به حساب میاد. و خوراک یک درام قوی، یک فیلمنامه ی قوی هست که این مینی سریال این قانون رو حفظ کرده.
یه نکته خیلی مهم بگم چون مطمئنم بعضی از دوستان مثل خودِ بنده در همون یکی دو قسمت اول قضاوت اشتباه میکنن و احساس میکنن مینی سریال کسل کننده هست و هدفی برای ما در بر نداره که خودِ بنده هم همون اوایل قسمت 2 همچین حس غلطی رو داشتم اگر هم در بخش نظرات برید میتونید اشتباهمو پیدا کنید :) D:
دقیقا از قسمت 4 به بعد هست که مینی سریال دوست داشتنی میشه و هدف خودش رو پر رنگ تر میکنه و ما میتونیم بفهمیم هدف اصلیش چیه و دیگه میشینیم پاش :)
پس لطفا در همون یکی دو قسمت اول اشتباه قضاوت نکنید(این مینی سریال خوب بلده خودشو توی دلتون چجوری جا کنه)
نکته بعدی که میخوام بگم در مورد هیجان این فیلم هست، شاید خیلیا با خودشون بگن یه فیلم درام مگه هیجان هم داره؟!بله ما توی ژانر های مختلف هیجان های مختلفی داریم مثلا هیجان فیلم ترسناک! یا فیلمای اکشن که هیجان های خاص خودشون رو دارند و این مینی سریال با توجه به اینکه در ژانر درام هست یک چالش و یک هیجانی دراماتیک داره و یک هیجانی داستانی و فیلنامه ای اون شمارو در خودش غرق میکنه و شما سریعتر مینی سریال رو دنبال میکنید.
نکته مثبت دیگه در مورد تاثیر گذاری و نتیجه گیری فوق العاده هست که هدف مینی سریال در واقع همونه،و این تاثیر گذاری مینی سریال رو چندین برابر و اون رو ماندگار تر و جذاب تر میکنه.
در مورد بازیگران باید گفت که فقط در یک نقش بازی نمیکنند! و میشه گفت چندین نقش بازی میکنند که فوکوس داستان بر روی دو شخصیت اصلی آنی لندرزبرگ (اِما استون) و اُون ملگریم (جونا هیل) هست که خوب ظاهر شدند و نقش خودشون رو به خوبی در اینجا اجرا کردند.
اما نقاط منفی و جزئی این مینی سریال کم کاری در بخش موسیقی متن هست که متاسفانه متاسفانه بر خلاف فیلم ها و سریال های دهه 80 و 90 که فوق العاده بودن دیگه جدیدا کم کار شدن در این بخش که البته بخش جزئی هم هست چرا که اکثر فیلم ها و سریال های این دوره زمونه این ایراد رو دارند و همچنین نکات مثبت دیگر مینی سریال موجب کمرنگ تر شدن نقاط ضعف اون از جمله موسیقی متن که هست میشه.
اما نکته منفی که در بالا ذکر کردم بیشتر جنبه پیشنهادی دارم و نمیشه گفت که اصولا یه نقطه ضعف محسوب میشه. همینطور که گفته شد فیلنامه نسبتا قوی این مینی سریال پتانسیل بالایی برای قسمت های بیشتر و شاید فصل های بیشتر هست و شاید اگر در قالب سریال با قسمت های بیشتر و کشش داستانی بیشتری بود جذاب تر به حساب میمومد اما خب این نکته سلیقه ای هست و یک نقطه ضعف به حساب نمیاد و بیشتر جنبه انتقادی و پیشنهادی داره
اما توصیه ی من به دوستانی که میخوان این سریال رو ببیننن: اگر به دنبال درامی آروم با چالش های داستانی و دیالوگ های فراگیر و آرمان گرایی هستید و دنبال مینی سریالی تاثیر گذار هستید حتما پیشنهاد میشه. :)
!توجه!
محتوای نقد حاوی اسپویل می باشد، پس اگر فیلم رو تجربه نکردید نقد رو نخونید.
با سلامی دیگه خدمت همه کاربران و فیلم دوستان نایت مووی
بنده با یک نقد دیگه ای همراهتون هستم. نقد فیلم شکار (The Hunt) ضمن تشکر از نایت مووی که سبب شد فیلم در سایت و در اختیار ما قرار بگیره. :)
اول از شما یه سوال دارم: فکر میکنید که با یک دروغ یا یک جور تهمت میشه امید یک مرد بزرگسال رو به ناامیدی و تاریکی تبدیل کرد؟!
فکر کردن به این موضوع شاید جواب های مختلفی در بر داشته باشه ولی بنظر شما یک دختر بچه با جثه کوچک میتونه زندگی یه نفر رو به کابوس تبدیل کنه؟!
این بار سوال واضح تر شد و جواب دشوار تر!
شاید در ابتدا با نیشخند جواب نه رو بگید اما این فیلم دقیقا همون جوابی هست که ما انتظارش رو داریم.
واکنش ها در نگاه اول ممکنه تدافعی باشه: اخه مگه میشه؟! چطور ممکنه؟! و...
همونطور که هممون میدونیم لوکاس یه معلمی هست که از دبیرستان پسرانه اخراجش کردن و از زنش طلاق گرفته و به دنبال گرفتن حضانت تک پسرش هست شاید میشه گفت گرفتن حضانت امیدش!
شاید گرفتن حضانت پسرش بتونه یه تکون دوباره بطری امید و زندگی یه معلم اخراجی بده...،
لوکاس روز هارو با سختی و با آرزوی اینکه شاید روزی بتونه صبحونه رو با پسرش بخوره و روز هارو بتونه با اون سپری کنه از خواب بیدار میشه و روز رو سپری میکنه.
حتی لوکاس یک عشق جدید پیدا میکنه و با گرفتن حضانت پسرش دوباره متولد میشه و یه زندگی تازه رو شروع میکنه. دیگه چی واسه یه زندگی زیبا میخوایم؟!
در همین حال دوست لوکاس که یه خانواده بی نظم و مثل هر خانواده ای که دارای مشکلات خانوادگی هست، موجب مشکل آفرینی بزرگی برای لوکاس میشه.
خیلی سخته آدم بخاطر دوستش توی دردسر بیافته شاید خیلی ما ها اینو درک کنیم.
دختر دوست لوکاس که یک بچه ساکت با افکار ها و رویای های بچگانه از مشکلاتی که بین پدر و مادر وی رخ میدهد رنج میبرد. به همین دلیل از این رو به لوکاس پناه میاورد. شاید کسی باشد که بتونه اون رو از اون جو پر سر و صدا و شلوغ دور کنه...!
شاید همه بدبختیای لوکاس از همینجا شروع شد.ضمنا باید به این توجه کرد که برادر همون دختر بچه که یک نوجوانی با تربیت غلط جنسی هست میتونه روی اون دختر تاثیر گذاشته باشه.(مطمئنا اون صحنه رو الان دارید مرور میکنید. :))
پس این پتانسیل رو به دختر بچه میده تا چیز هایی فراتر از افکار یه کودک باشه...
همه ی ما فیلم های بوگارت رو دیدیم، و دیدیم که یک بوسه عشق میتونه شروع یک زندگی زیبا،شعله ور شدن مشعل جاودانگی و شاید قایق نجاتی در میانه این اقیانوس بی رحم روزگار باشه.
اما آیا هر بوسه ای از سر عشق است؟! در این فیلم باز هم این دیدگاه نقض میشود...
پس متوجه شدید این فیلم دو دیدگاه رو به چه شکلی در خودش نقض میکنه.شاید این فیلم شکار باور ها باشد؟ شکار باور هایی که قبل از دیدن فیلم داشته اید...
اون دختر با اون بوسه باعث شروع کابوس، شروع یک نا امیدی، یک طوفان از جنس تهمت و گرد باد از جنس دروغ رو به زندگی لوکاس میاره.دروغی که خودش کم کم اون رو باور میکنه و به بقیه اینو تحمیل میکنه و جالب تر اینکه بعد از اون بیشتر بچه ها و همکلاسی های وی به افکار و باور اون روی میارن...
گناه لوکاس چه بود؟بهای یک کمک این نیست...!
اون لکه ننگی که به لوکاس داده شد موجب نابودی و نا امیدی اون شد و از همه مهم تر از بین رفتن رابطه دوستی اون با دوستش.
دیوانگی عالمی هست که برای خود میسازیم اما اون دختر دیوانگی رو برای لوکاس ساخت و اون رو توی حباب شیشه ای حبس کرد.
بعد از اون رفتار همیشه بی رحمانه ی مردم و اطرافیان موجب آزار بیشتر او میشد و احساس تنهایی که لوکاس میکرد...
همگی شبیه یک خواب بدی بود که میشد اون رو تصور کرد خوابی که خواستار بیدار شدن و صبح شدن و طلوع خورشید هستی، اما...
هر بار که اتهام بقیه به لوکاس بیشتر میشد، متهم بودن اون به انجام آن کار کمتر!
شاید اصرار مردم به انجام اتهام بیشتر برای نابودی اون بود تا برای تاوان او برای انجام گناه.
همیشه امید در نا امیدی خودش رو نشون میده، درسته لوکاس بعد از مدت ها پسرش رو ملاقات میکنه و برای چند مدت کوتاه اتفاق های گذشته رو فراموش. فقط میخواهد با پسرش باشد و اتهام های بقیه گوش نده. شاید پسرش سپری از جنس امید در مقابل تیر های نا امید وارانه بقیه باشه.
اذیت و آزار ها ادامه داشت و بدتر از همه بی گناه بودن لوکاس اون رو آزار میداد، تاوان برای گناه نکرده، مجازات برای جرم مرتکب نشده کابوسی که یک بوسه به او هدیه داد.
پس از گذشت اتهام و اثبات شدن بی گناهی وی شرمساری مردمی رو میدیدیم که هیچ جوابی برای اون رفتار های خسمانه و بی رحمانه خودشون نداشتند
و لوکاسی که از مخمصه تاریکی نجات پیدا کرده بود و روشنایی رو پیدا کرده بود میتونست بقیه زندگیش رو در کنار پسرش بگذرونه همونطور که اون همیشه آرزو داشت، درسته لوکاس از خواب بیدار شده بود. و خورشید طلوع کرده بود...
فضا سازی که فیلم ایجاد میکرد واقعا قابل لمس بود و میتونستی حال و روز لوکاس رو درک کنی به طوری که حتی برای یک لحظه هم فیلم رو توقف نکنید.
شاید اینجا منظور از شکار، خود لوکاس باشه که توسط مردمی که به او اتهام زدند شکار شد و شکارچی وی یک دختر بود.!
امیدارم از نقد لذت کافی رو ببرید و داستان فیلم براتون گیرا تر شده باشه
شاد و پیروز باشید در پناه ایزدی.
AW.
با سلامی دیگه خدمت همه کاربرای عزیز نایت مووی امروز اومدیم تا با نقد و بررسی یکی از بهترین فیلم های تاریخ و سایت IMDb با رتبه سوم یعنی پدرخوانده 2 با شما همراه باشیم
خداروشکر فیلم تونست اون پتانسیل و اون تاثیر گذاری خودش رو توی قسمت قبل هم تا حدود تاثیر گذاری حفظ کنه و اون جذابیت رو داشته باشه.
با توجه به اینکه هر دو فیلم در فاصله کمتر از 3 سال ساخته شد ولی باز تونستند نمره های خیلی خوبی کسب کنند و بصورت متوالی رتبه های دوم و سوم رو کسب کنند باید توجه داشته باشید که این افتخارات برای این فیلم بی دلیل نیست.
خب بریم سراغ نقد و بررسی: یکی از نکات مثبت فیلم کارگردانی صحنه هاست که بصورت جذاب و خارق العاده و سجنیده ای کارگردانی شده و به بهترین شکل ممکن به عمل اومده.
کارگردانی صحنه ها باعث میشه که در طول مسیر و خط داستانی فیلم، فیلم افت جذابیت نداشته باشه و بتونه اون جذابیت رو توی طول فیلم حفظ کنه که این نشونه کارگردانی خیلی خوب این فیلم هست.
دومین نکته مهم و یکی از امتیاز های مثبت فیلم برمیگرده به نقش آفرینی بازیگران که شما میتونید اون حس بایگری رو لمس کنید با دیالوگ ها با حرکت چشم ها و...
تاثیر گذاری و جذابیت فیلم تا حد زیادی مدیون نقش آفرینی قوی بازیگران فیلم هست که بصورت خیلی دقیق و عالی به اجرا در اومده و مطمئنا شما میتونید از دیالوگ های
فیلم درس های خوبی رو یاد بگیرید.
سومین نکته مثبت فیلم که در همون اوایل نقد ذکر کردم تاثیر گذاری قوی فیلم هست که تونسته تقریبا تاثیر گذاریشو حفظ کنه و تقریبا همون جذابیت قسمت اول رو داشته باشه
هر چند ما اینجا نباید این فیلم رو با نسخه قبلش مقایسه کنیم :)
یکی از بهترین نکات مثبت فیلم وجود یک موسیقی متن زیبا و موثر هست که شما میتونید بار ها و بار ها اونو گوش بدید و خسته نشد (بنده خودم زنگ موبایلم همونه)
لینک دانلودشو میزارم براتون اخر نقد :)
واقعا نمیشه از این فیلم ایراد گرفت هر چند اگر ایراد جزئی هم داشته باشه نکات مثبت اونارو کمرنگ میکنند و از بین میبرن ولی خب جای گفتن داره که فیلم دارای جلوه های ویژه زیادی نیست و بیشتر بر روی قسمت های دیگه فیلم تمرکز شده.
لینک دانلود موسیقی متن: http://dl.vmusic.ir/Soundtrack/Nino%20Rota%20-%20Love%20Theme%20From%20The%20Godfather%20[www.vmusic.ir].zip
نقش آفرینی بی نظیر بازیگران قوی مثل الپاچینو و میشل فایفر و استیون باوئر و...
تم و فضای مافیا گونه و جذابیت های آن
داستانی زیبا و جزئیات داستانی جذاب تر
نقاط ضعف
برخی ایرادات در انتهای داستان فیلم
نداشتن توجه زیاد به موسیقی متن
با سلامی دیگه خدمت همه فیلم دوستان عزیز ضمن تشکر ویژه از نایت مووی برای قرار گیری این فیلم بی نظیر میخوایم امروز با هم دیگه به نقد و بررسی فیلم صورت زخمی که با بازیگری آلپاچینو دوست داشتنی شناخته میشه :)
صورت زخمی فیلمی که در سال 1983 به کارگردانی برایان دی پالما اکران شد، تونست یکی از شاهکار های قرن و جزء 250 فیلم برتر قرار بگیره که افتخار کمی نیست و هرچند همچین بعید هم بنظر نمیرسه چون یک فیلم بسیار قوی با هیجان و انعطاف بی نظیر بود.
اکثر فیلم دوستان بدون شک آلپاچینو رو میشناسن و به قدرت وی در بازیگری و تاثیر گذاریش در فیلم شکی ندارند
آل پاچینو دوست داشتنی بر خلاف ظاهرش و بر خلاف خلق و خوی ارومش مثل فیلم های پدر خوانده و عدالت برای همه و ... اینجا در نقش یک فرد برون گرا عصبی و خشن قرار گرفته که بسیار بسیار عالی اون رو اجرا میکنه با بازیگری برون گرایانه و دیوانه وار خودش تاثیر به شدتی میزاره توی فیلم که این کار قطعا از عهده هر بازیگری بر نمیاد :)
داستان فیلم رو که بازم به لطف نایت مووی که یک چکیده رو براتون گفته به طوری که داستان و جزئیات مهم اون لو نره پس داستان رو بیخیالش میشیم و میریم به نقد و بررسی خودمون.
همونطور که در بالا نوشته شده یکی از نکات های قوت فیلم دارا بودن تم مافیای و فضای دهه های بین 50 تا 90 میلادی هست که اون رو به شکل هر چه زیباتر به ارمغان اورده و شما میتونید اون فضای مافیایی و جنایی رو بهتر بشناسید و درک کنید.
در مورد نقش افرینی بازیگران گفتیم پس میریم سراغ داستان و جزئیات آن
داستان فیلم مثل بقیه داستان های فیلم های جنایی نیست و یک نوع تنوع در اون وجود داره و باعث نمیشه شما از داستان فیلم دلسرد بشید از این بابت خیالتون راحت.
جزئیات داستان بسیار خوب رعایت شده و دارای همه نوع سکانس هست دارای صحنه های خشن و اکشن و صدای هفت تیر ...صحنه های احساسی و غمگین و درام و همچنین صحنه های طنز و خنده دار که فیلم رو خوش طعم تر میکنه و راحت تر از گلو پایین میره :)
در مورد ایرادات ترجیح میدم زیاد مانور ندیم رو این قسمت چون با توجه به نقاط قوت اون مطمئنا نقاط ضعف فیلم که هر چند خیلی محدود هم هستن میشه از اونا چشم پوشی کرد
ایرادات فیلم از قبیل نداشتن موسیقی متن قوی و توجه نکردن به اون و همچنین برخی ایرادات داستانی در انتهای داستان هست بدلیل تلخ بودن پایان داستان فیلم که من خودم از انتهای داستان خیلی خوشم اومد ولی خب به اعتقاد خیلی از منتقدا و دوستان پایان فیلم میتونه بهتر باشه و خب پایان تلخ همین فیلم سبب ماندگار شدن و تاثیر گذاری بیشتر و معروف شدن اون شد.
به طور حتم ارزش دیدن داره و مطمئنم ازش خسته نمیشه و حتما حتما این تجربه رو از دست ندید و فیلم رو ببینید. امیدوارم لذت ببرید
کوچیک شما AW♠
با سلام خدمت شما فیلم دوستان و سریال دوستان عزیز
ضمن تشکر ویژه از سایت نایت مووی بخاطر قرار دادن سریال 24، که یکی از بهترین و محبوب ترین سریال های جهان به شمار میره، سعی دارم که سریال رو مورد بررسی قرار بدم تا عزیزانی که سریال رو ندیدند و قصد دارند سریال رو ببینند با این نقد بتونن سریال رو بهتر بشناسن.
اول کمی در مورد زمان ساخت سریال و قسمت های اون توضیح میدم تا برسیم سر بحث اصلیمون.
سریال 24 که در 6 نوامبر سال 2001 اولین قسمت اون تولید شد و در شبکه رسانه ای FOX به نمایش در اومد از همون روز تونست توجه بسیاری از مخاطبان رو به خودش اختصاص بده. و تونست با 8 فصل اصلی(هر فصل 24 قسمت) و یک نیم فصل (12 قسمت) تونست خاطره ای زیبا و به یاد ماندنی برای همه مخاطبان ایجاد کنه البته من در اینجا به نقد 8 فصل اصلی میپردازم.
اما حالا ممکنه سوال پیش بیاد که چرا این اسم رو برای سریال انتخاب کردن...؟باید خدمتتون عارض شوم که همه میدونیم که 1 روز 24 ساعته و این هم میخواد نشون بده که در واقع در هر 24 ساعت یا همون 1 روز یک ماموریت انجام میشه یعنی در واقع هر فصل 1 روز به حساب میاد!
و هر قسمت هم در واقع 1 ساعت از اون 24 ساعته به همین خاطر اسمش رو گذاشتن 24.
اما حالا این صحبت هارو بزاریم کنار رو بریم سراغ نقدمون:
نقاط قوت:
1- داستان سریال یک ایده نوع و یک داستان هیجان انگیز همراه با ژانر اکشن و درام و جنایی که به زیبایی هر چه تمام تر در هم آمیخته شدند.
2-داستان سریال دارای غافلگیری ها و پیچش های داستانی هست که کلی مسیر رو تغییر میده و اونجایی که شما دارید سریال رو دنبال میکنید در اواسط قسمت ها با یه چرخش 180 درجه مسیر سریال رو عوض میکنه و موجب غافلگیری و هیجان بیشتر سریال میشه.
3-سریال دارای جلوه های ویژه بسیار خوبی هست که به زیبایی سریال کمک میکنه و هیجان و انگیزه برای ادامه دادن سریال رو افزایش میده.
4-سریال دارای تاثیر گذاری خیلی خوبی هست بطوریکه شمارو درون خودش غرق میکنه و میتونه یک امیتاز باشه برای سریال
حقیقتا برای من سخته بخوام برای این سریال نقاط ضعفش رو بگم ولی خب توی یه نقد خوب باید همه جوانب رو در نظر گرفت.
نقاط ضعف:
1-همونطور که گفتیم در بالا سریال دارای داستان خیلی خوبی هست اما خب در بعضی از قسمت های سریال داستان سریال کمی افت میکنه و شاید اون جذابیت رو نداشته باشه ولی خب باز در ادامه این کمبود هارو تونسته جبران کنه اما در برخی قسمت ها ممکنه احساسه خستگی کنید و براتون کسل کننده باشه.
2-کسل کننده شدن در واقع زمانی اتفاق میافته که یک چیز چند بار تکرار بشه،سریال 24 با وجود داستان قوی که داری اما خب بعضی از قسمت های اون تکراری میشن و همین میتونه یک امیتاز منفی باشه ولی خب با همون غافلگیری که در بالا خدمتتون عرض کردم این مشکل هم برطرف میشه. :)
دوستان عزیز یادتون نره این سریال با دریافت نمره 8.4 که نمره خیلی خوبی هم هست تونست توجه خیلی هارو جلب کنه و موجب جذب مخاطب بشه از دست ندید این سریال رو حتما نگاه کنید و امیدوارم که نهایت لذت رو ببرید.
با سلام خدمت شما فیلم دوستان و سریال دوستان عزیز
ضمن تشکر ویژه از سایت نایت مووی بخاطر قرار دادن سریال 24، که یکی از بهترین و محبوب ترین سریال های جهان به شمار میره، سعی دارم که سریال رو مورد بررسی قرار بدم تا عزیزانی که سریال رو ندیدند و قصد دارند سریال رو ببینند با این نقد بتونن سریال رو بهتر بشناسن.
اول کمی در مورد زمان ساخت سریال و قسمت های اون توضیح میدم تا برسیم سر بحث اصلیمون.
سریال 24 که در 6 نوامبر سال 2001 اولین قسمت اون تولید شد و در شبکه رسانه ای FOX به نمایش در اومد از همون روز تونست توجه بسیاری از مخاطبان رو به خودش اختصاص بده. و تونست با 8 فصل اصلی(هر فصل 24 قسمت) و یک نیم فصل (12 قسمت) تونست خاطره ای زیبا و به یاد ماندنی برای همه مخاطبان ایجاد کنه البته من در اینجا به نقد 8 فصل اصلی میپردازم.
اما حالا ممکنه سوال پیش بیاد که چرا این اسم رو برای سریال انتخاب کردن...؟باید خدمتتون عارض شوم که همه میدونیم که 1 روز 24 ساعته و این هم میخواد نشون بده که در واقع در هر 24 ساعت یا همون 1 روز یک ماموریت انجام میشه یعنی در واقع هر فصل 1 روز به حساب میاد!
و هر قسمت هم در واقع 1 ساعت از اون 24 ساعته به همین خاطر اسمش رو گذاشتن 24.
اما حالا این صحبت هارو بزاریم کنار رو بریم سراغ نقدمون:
نقاط قوت:
1- داستان سریال یک ایده نوع و یک داستان هیجان انگیز همراه با ژانر اکشن و درام و جنایی که به زیبایی هر چه تمام تر در هم آمیخته شدند.
2-داستان سریال دارای غافلگیری ها و پیچش های داستانی هست که کلی مسیر رو تغییر میده و اونجایی که شما دارید سریال رو دنبال میکنید در اواسط قسمت ها با یه چرخش 180 درجه مسیر سریال رو عوض میکنه و موجب غافلگیری و هیجان بیشتر سریال میشه.
3-سریال دارای جلوه های ویژه بسیار خوبی هست که به زیبایی سریال کمک میکنه و هیجان و انگیزه برای ادامه دادن سریال رو افزایش میده.
4-سریال دارای تاثیر گذاری خیلی خوبی هست بطوریکه شمارو درون خودش غرق میکنه و میتونه یک امیتاز باشه برای سریال
حقیقتا برای من سخته بخوام برای این سریال نقاط ضعفش رو بگم ولی خب توی یه نقد خوب باید همه جوانب رو در نظر گرفت.
نقاط ضعف:
1-همونطور که گفتیم در بالا سریال دارای داستان خیلی خوبی هست اما خب در بعضی از قسمت های سریال داستان سریال کمی افت میکنه و شاید اون جذابیت رو نداشته باشه ولی خب باز در ادامه این کمبود هارو تونسته جبران کنه اما در برخی قسمت ها ممکنه احساسه خستگی کنید و براتون کسل کننده باشه.
2-کسل کننده شدن در واقع زمانی اتفاق میافته که یک چیز چند بار تکرار بشه،سریال 24 با وجود داستان قوی که داری اما خب بعضی از قسمت های اون تکراری میشن و همین میتونه یک امیتاز منفی باشه ولی خب با همون غافلگیری که در بالا خدمتتون عرض کردم این مشکل هم برطرف میشه. :)
دوستان عزیز یادتون نره این سریال با دریافت نمره 8.4 که نمره خیلی خوبی هم هست تونست توجه خیلی هارو جلب کنه و موجب جذب مخاطب بشه از دست ندید این سریال رو حتما نگاه کنید و امیدوارم که نهایت لذت رو ببرید.
تاثیر گذاری خوب و وجود چالش ها و غافلگیری ها داستانی
نقاط ضعف
نبود بخش موسیقی مناسب
خسته کننده شدن و تکراری شدن برخی قسمت ها
با سلام خدمت همه ی شما عزیزان
ضمن عرض تشکر از نایت مووی بخاطر همه ی زحماتش اومدیم اینجا تا کمی اطلاعات بیشتری در مورد لیست سیاه کسب کنیم و اونو review یا به قول خودمون نقد و بررسی کنیم اول کمی در مورد زمان ساخت سریال توضیح بدیم تا برسیم به قسمت اصلی...
سریال لیست سیاه که در 23 سپتامبر 2013 در شبکه NBC پخش شد و تاکنون توجه بسیاری از مخاطبان رو به خود جذب کرده(بنده خودم 3 ساله دنبال میکنم این سریال رو)
از همون ابتدا بدلیل داستان پردازی جالب و مهیج و جلوه های تاثیرگذار تونست نمره ی خوب 8.1 رو کسب کنه و چندین بار هم برنده جایزه پر بیننده ترین مجموعه تلویزیونی شد و...
حالا از اینا یکم بگذریم و بریم سراغ بررسی اصلیمون:
به لطف نایت مووی که خلاصه ی داستان رو براتون گذاشته دیگه لازم به تکرار کردنش نیست پس بی درنگ میریم سراغ نقاط قوت و ضعف سریال
اول نقاط قوت رو بگیم:
1- همونطور که در بالا ذکر شد، داستان سریال یه ایده ی خوب و تاثیر گذار بود که میتونه مدت ها شمارو درونش خودش غرق کنه و پر از معما ها و راز های عجیب هست که شما رو درون خودش سردرگم میکنه...
2-همچنین بخش کارگردانی و عوامل صحنه و... در بخش جلوه های ویژه بسیار عالی کار کردند و میشه گفت چیزی رو کم نزاشتند در بخش جلوه های ویژه و دارای تنوع های بسیاری هستند و واقعا دمشون گرم :)
3-نقش آفرینی بازیگران و انتخاب اونا در نقششون بسیار سنجیده به عمل رسیده و خیلی خوب با هم تناسب دارند. تمام دیالوگ ها و حرکات های فانتزی و... هر شخصیت بسیار عالی کار شده.
4-سریال درواقع دارای 2 بخش داستانی هست به گونه ای که هر قسمت موضوع مختلفی داره اما... در راستای داستان اصلی(میدونم الان همه هنگ کردن/:
مثلا مثل فرار از زندان نیست و به صورت خاصی هست اما... داستان اصلی رو دنبال میکنه در واقع میشه گفته در کنار داستان اصلی، داستان فرعی هم وجود داره که این میتونه یه امتیاز مثبت باشه چرا که موجب تنوع میشه و در واقع هیجان سریال میره بالا در یکنواخت نیست
***********
خب حالا بریم سراغ نکات های منفی
همونطور که همه میدونم تنها کسی که نقص نداره و بی عیب هست خداست پس طبیعی هست که غیر از اون دارای ایراد باشه...
حقیقتا برام سخته بخوام سریالی رو که این همه منو سرگرم کرده تو این مدت بلند رو بخوام عیب هاش رو بگم ولی خب... همونطور که نقاط مثبت اونو گفتیم بهتره که نقاط منفی اونو هم بگیم.
موسیقی متن سریال خوب کار نشده و چیز جالبی نداره( مثلا دوستان گیمری میدونن که توی بلادبورن واقعا موسیقی متنش ادم رو محو خودش میکرد...)
در هر صورت بنظر من توی بخش موسیقی متن توجه زیادی بهش نکردن و مانور خاصی هم ندادن
در بخش داستان که گفتیم خیلی خوب و تاثیر گذار بود اینو هم باید گفت که در بعضی از نقاط سریال معمولا در اواسط سریال بدلیل اینکه داستان های قسمت ها کمی تکراری میشه کسل کننده بنظر میرسه که البته، همون لحظه ای هست که سریال با یک زاویه 180 درجه ای مسیر داستان رو عوض میکنه و شما رو غافلگیر میکنه...
به شخصه ایراد دیگه ای من نمیبینم در سریال دیگه بقیه اش رو میزارم به عهده خودتون و خودتون قضاوت کنید.
یادتون نره سریال بسیار خوبی هست و میتونید مدت ها لذت و بی شک خاطره ای ماندگار میشه مثل سریال های فرار از زندان یا 24 و یا....
امیدوارم از سریال نهایت لذت رو ببرید
لیست سیاه از اون دسته از سریال هاست که قبل از مرگ باید دید.
خدا یار و یاورتون/ به خدا میسپارمتون
مخلص شما AW