قاتلی که پسر و دختری را در اتومبیل خود کشته است به روزنامه سانفرانسیسکو کرونیکل نامه میفرستد و خود را به عنوان قاتل معرفی میکند. قتلهای دیگری پس از آن اتفاق میافتد و قاتل، نامههای دیگری به روزنامه میفرستد. کاریکاتوریست جوان روزنامه سرنخهایی در این نامهها پیدا میکند و …
فیلم دوبله پارسی کامل و بدون حذفیات «زودیاک »
دوبله شده توسط موسسه داخلی معتبر و حرفه ای
گویندگان : منوچهر والی زاده، افشین زینوری، حیسن خدادادبیگی، شراره حضرتی و ...
نسخه هایی که با این نماد
CC
نشان داده شدهاند شامل زیرنویس چسبیده فارسی هستند که در زمان پخش قابل فعال سازی
هستند.
کیفیت:
WEB-DL 2160p 4K
حجم :
7.04 گیگابایت
انکودر:
YIFY
پایان هیجان انگیز و ماندگار(بر اساس اقتباس بودن آن)
غافلگیری داستانی
تاثیر گذاری خوب و داشتن یک روند داستانی جذاب
نقاط ضعف
جلوه ویژه نسبتا کم
کم کاری در بخش موسیقی متن
**متاسفانه این نقد حاوی اسپویل بعضی قسمت های فیلم میشه**
با سلام خدمت شما همه ی کاربران عزیز و دوست داشتنی سایت نایت مووی.
ضمن عرض تشکر فراوان از همه دست اندرکاران سایت نایت مووی برای قرار دادن این فیلم زیبا.
بنده حسین امیری در این وقت کنار شما اومدیم تا کمی اطلاعات بیشتری در مورد این فیلم کسب کنیم و اونو زیر ذره بین قرار بدیم.
فیلم زودیاک (Zodiac) یک فیلم در ژانر معمایی جنایی و درام به کارگردانی استاد معما یعنی دیوید فینچر کارگردانی شد و در سال 2007 به اکران و اجرا در اومد.
و تونست با کسب نمره 7.7 در IMDb و کسب نمره 78 توسط منتقدین نمره خوب و حد نسابی رو کسب کنه.
فیلم زودیاک در واقع بر اساس یک داستان کتاب و ماجرای واقعی یک قاتل مرموز و معما دوست و معما گونه رو روایت میکنه.
اول بیایم در مورد خود اسم فیلم یعنی زودیاک یکم فوکوس کنیم. اصلا خود کلمه زودیاک یک اسم مبهم و مرموز و تا حدی ناشناخته به حساب میاد.
پس میشه حدس زد که فیلم چقدر سعی کرده حالت معمایی خودش رو حفظ کنه و واقعا جوری باشه که اون حس معمایی و هیجان معمایی رو در خودش داشته باشه.
اکثر شما ها احتمالا دیوید فینچر رو بشناسید که چقدر واقعا به فیلمش توجه میکنه و همه عناصر اون رو در نظر میگیره توی فیلم زودیاک ضرباهنگ و دکوپاژ و نمابندی صحنه ها هماهنگ با تم جنایی و از همه مهم تر معمایی هست.
میشه گفت فینچر بیشتر یه معما درست کرده تا فیلم که نشون میده چقدر قشنگ و طبیعی همه عناصر موجود رو به کار برده تا فیلم پتانسیل و حالت داستانی و اقتباس از یک جریان واقعی رو حفظ کنه و در واقع شما در فیلم جای کسانی هستید که میخواید هر چه سریعتر معما حل بشه و سریعتر ذهنتون رو راحت کنید. اما فینچر فکر اینجاشو کرده و اخر فیلم و حتی بعد از فیلم هم وضعیت طوری هست که ذهنتون هنوز درگیره(بنده خودم هنوز تو کفشم D:)
پس از این بابت خیالتون راحت باشه.
در مورد نکات مثبت فیلم خوشبختانه حرف زیاده و من امروز فقط به نکات اصلی و در برگیرنده اون اشاره میکنم.
همونطور که گفتم فیلم اقتباس از یک داستان واقعی هست که خب این خودش یک جذابیت و یک وجه تاریخی به رخ میکشه که این خودش یه نوع تنوع و یک نوع جذابیت خاصی در خودش داره که باعث جذب مخاطب میشه که این واقعا نکته مثبت فیلم هست
اما کار جایی سخت میشه که فیلم باید مثل داستان واقعی خودش و حتی بهتر و دقیق تر و با جزئیات تر از داستان واقعی خودش باشه که خداروشکر اینجا باز فینچر هنر خودش رو به نمایش گذاشت و ما کم کاری از ایشون ندیدیم و این نکته رو رعایت کرده.
تا بحث معما میشه خود به خود همه اشتیاق داریم اونو حل کنیم چرا؟ چون ناخودآگاه ذهنمون در گیر پاسخ دهی به اون معما یا سوال و ... میشه نمیگم همه ولی حدود 60-70 درصد اقشام اینطوری هستند پس از اونجا که ژانر فیلم هم معمایی هست میشه همچین انتظار رو از فیلم داشت که همینطور هم هست و همونظور که در بالا خدمت شما عرض کردم جذابیت معمایی گونه فیلم خیلی عالی کار شده ولی هر لحظه اشتیاق برای دیدن ادامه فیلم و حل کردن و دیدن نتیجه معما بیشتر میشه.
غافلگیری داستانی که در واقع از نظر من همون خلاقیت و هنر نمایی های کارگردانی و عوال صحنه میشه به شکل خیلی سنجیده به عمل اومده و هر دفعه که شما به حل معما نزدیک میشین فیلم با این غافلگیری داستان شما رو دور میزنه و یه چرخش 180 درجه ای داستانی شکل میگیره و جذابیت فیلم رو چندین برابر میکنه و باعث میشه فیلم حالت یکنواخت داستانی با روند کندی رو خداروشکر نداشته باشه.
**این قسمت دارای اسپویل است**
تاثیر گذاری که فیلم داره رو میشه گفت تا حدی مدیون پایان اون هست که پایان فیلم هم بر اساس داستان واقعی هست پس باید ممنون قاتلمون زودیاک باشیم :))
پایان فیلم به شدت عالی کار شده و طوری کار شده که هر مخاطب بر اساس یافته های خودش هر کدوم از شخصیت های فیلم رو قاتل و زودیاک واقعی میدونه. این میتونه فنِ پایان باز یا پایان انتخابی یا پایان بر عهده مخاطب هم در نظر بگیریم که بدون شک یک نکته مثبت تلقی میشه و باعث میشه این معمای ذهنی حل نشه و ذهن درگیر بمونه که همین هم باعث ماندگاری و تاثیر گذاری فیلم میشه و اون هم دلیلش اینه که زودیاک بر خلاف بقیه قاتل های سریالی یا همون زنجیره ای الگوی خاصی برای قربانیانش نداشت و همینطوری فی البداهه ادم میکشت و انتخاب رندم و تصادفی داشت که این نکته مثبت فیلم محسوب میشه پس بنظر من اصلی ترین دلیل تاثیر گذاری فیلم همین پایان منحصر به فردش میشه.
در مورد نکات منفی خب میتونیم به کم کاری در بخش موسیقی متن اشاره کرد و شاید هم میشه گفت حساسیت بنده رو این موضوع هست و شاید نشه اون رو یک نکته ضعف بزرگ دونست چرا که انچه که در یک فیلم مهم هست قاعدتا عوامل بالایی بود که بنده برای شما عزیزان شرح دادم و خب میشه گفت در حد یک نکته ضعف کوچیک این رو در نظر بگیریم چرا که دیگر نکات مثبت فیلم موجب کمرنگ شدن این نقطه ضعف میشه.:)
یکی دیگر از عناصری که در فیلم بنظرم کم کاری حساب اومد نبود جلوه های ویژه و یا در واقع کم بودن اون بود ولی خب بیشتر روی جلوه های داستانی اون کار شده بود که میشه این نکته رو هم حذف کرد و در نظر نگرفت چون واقعا توی یک فیلم جنایی و معمایی جلوه ویژه عنصر خیلی خاص و اساسی فیلم نیست.
من امیدوار بودم که این فیلم جز 250 فیلم برتر IMDb قرار بگیره چون واقعا در سبک معمایی نمیگم بهترین ولی خب جزء بهترین ها بوده و هست و خواهد بود.
برای دوستانی که فیلم رو ندیدن پیشنهاد میکنم این فیلم رو از دست ندن
ممنون از همه شما
AW
عروس آدم کش به راهش برای انتقام گیری از رئیس سابقش «بیل»، ادامه میدهد. دو عضو باقی مانده از گروهی که چهار سال پیش به او خیانت کردند، هدف های جدید او هستند.
داستان درباره پادشاهی است که توانست بر مشکل لکنت خودش غلبه کند و مردم کشورش را بر علیه هیتلر پشتیبانی کند! فیلم درباره روابط بین پادشاه ششم انگلیس جرج ششم (پدر ملکه الیزابت) با بازی خیره کننده کالین فیرث و دکتر معالجش استرالیایی اش جفری راش است که تلاش می کند مشکل لکنت او رابرطرف کند و به او قوت قلب دهد. فیلم بر اساس داستانی واقعی دربارهی پادشاه جورج ششم ساخته شده است …
آرگو، که بر پایه داستانی واقعی ( غیر واقعی) و البته محرمانه، ساخته شده در سال ۱۹۷۸ یا ۱۳۵۷ رخ می دهد و محور اصلی آن انقلاب ایران است. یک مامور CIA هنگامی که انقلاب ایران به اوج میرسد، تصمیم میگیرد در یک عملیات خطرناک شش آمریکایی که در سفارت کانادا پناهنده شده اند را از ایران خارج کند…این نسخه از فیلم حدود 10 دقیقه بیشتر از بقیه ی نسخه ها است.
Ryan Gosling همیشه ساکت است، مگر زمانی که لازم است چیزی بگوید. راننده ای که روزها بدلکار فیلم است و شبها سارقان را از صحنه جرم دور میکند. اینها بخشی از شخصیت پردازی هوشمندانه در سکانسهای ابتدایی فیلم است و در آن مردی تحت فشار را نشان میدهد که در خیابانهای پر رمز و راز لس آنجلس در حال فرار از دست تعداد زیادی ماشین و هلیکوپتر پلیس است...
داستان حول محاصرهی صدها هزار سرباز بریتانیا، بلژیک، فرانسه و کانادا توسط ارتش آلمان میباشد. این نیروها در ساحل به دام افتادهاند و در حالی که پشت به دریا کردهاند و نیروهای دشمن هر لحظه نزدیکتر میشوند، مرگ خود را حتمی میبینند...
در سال ۲۰۷۲ وقتی که رئسای تبهکاران می خواهند از شر کسی خلاص شوند، او را به ۳۰ سال قبل در زمان منتقل می کنند، جایی که گروهی از قاتلین حرفه ای معروف به «لوپر» انتظار هدف را می کشند تا او را از بین ببرند. «جو» ( جوزف گوردن لویت ) یک لوپر است که متوجه میشود هدف جدیدش، نسخه میانسال خودش از سال ۲۰۷۲ ( بروس ویلیس ) می باشد...
بعد از جنگ های داخلی امریکا برای تحویل یک فرد اعدامی جایزه ای گذاشته اند. حال فردی تصمیم به تحویل دادن مرد تحت تعقیب به کلانتر شهری دیگر می گیرد که در بین راه از سمت تعدادی راهزن و مزدور مورد حمله قرار میگیرد و از دست آنها به یک فروشگاه لباس در روستایی نزدیک پناه می برد و حالا باید هم از جان خود و هم از جان محکومی که در اختیارش است محافظت کند...
«پاتريک بيتمن» (بيل) جواني اهل نيويورک و معقول و خوش سر و لباس است. اما در پشت اين چهره ي او، يک هيولا نهفته است. «بيتمن» شب ها کار واقعي اش را شروع مي کند و به شکار و کشتن ولگردها و زنان خياباني مي پردازد...