با سلامی دیگر خدمت شما همه کاربران عزیز و دوست داشتنی سایت نایت مووی ضمن تشکر و سپاسگذاری از مدیران و دست اندر کاران سایت بابت زحماتشون و تهیه فیلم برای فیلم دوستان امروز اومدیم تا یکی دیگر از شاهکار های سینمایی رو با هم مورد نقد و بررسی قرار بدیم.
طبق عادات گذشته کمی اطلاعات رو در مورد فیلم بدست بیاریم و بریم سراغ مبحث اصلیمون.
فیلم تاریخ مجهول آمریکا به کارگردانی تونی کی پیرامون مسائل نژاد پرستی و نئو نازیسمی در آمریکا در سال 1998 به اجرا در اومد و تونست جایگاه چشم گیری رو توی صنعت سینما و همچنین سایت آی ام دی بی جای کنه
همونطور که می بینید این فیلم با دریافت نمره 8.5 توسط کاربران سایت IMDb و همچنین نمره 67 توسط منتقدان تونسته 33 مین فیلم برتر IMDb بشه و این نشون دهنده قوی بودن این فیلم هست.
اول از هر چیز باید اشاره کنیم به شروع فیلم، که شروعی جذاب و آروم رو دنبال داشت و سلسله مراتب و به تدریج داستان رو شروع میکنه و فیلم دارای شروعی آرام و پایانی طوفانی داره که نشون دهنده ی یکنواخت نبودن و کسل کننده نبودن روند داستانی فیلم در طول اجرای فیلم هست که این خودش مهم ترین نکته فیلم هست
روند داستانی فیلم با توجه به داستانش بسیار بسیار عالی هست و به گونه ای به عمل در اومده که شما پا به پای فیلم بیاید و جذب فیلم و غرق در عمق فیلم بشید چرا که در فیلم از همه عناصر فیلم سازی در اون رعایت شده و دارای صحنه های احساسی، خشن، تلخ و ته مزه کمدی و ... هست پس ما شاهد یه فیلم با روند داستانی متنوع رو به رو هستیم
شاید خیلی از فیلم دوستان که متولد دهه های 50 یا 60 هستن تلویزیون های سیاه سفید یا همون کلاسیک رو یادشون باشه (بنده خودم شنیدم :) ) که تلفیق بی رنگ(اصطلاح برای رنگ سیاه و سفید) و وجود تم کلاسیک نمای بهتری به فیلم میده و اون جذاب تر میکنه البته این روزا همه فیلم ها رنگی هستن و کمتر فیلمی پیدا میشه که از تم سیاه سفید استفاده کرده باشه اما تاریخ مجهول آمریکا طی حرکتی هنرمندانه و خلاقانه از هر دو تم(هم کلاسیک و هم رنگی) استفاده کرده.
به سبب همین امر تاثیر گذاری و جذابیت فیلم با توجه به موضوع اون که دارای یک وجه تاریخی هست چندین برابر شده و شاید میشه گفت بین تم فیلم و موضوع اصلی داستان تناسب و ارتباط خیلی خوبی رعایت شده چرا که موضوع بر سر نژاد سیاه و سفید و تبعیضات و مشکلات بین این دو موضوع هست که با تم همخونی داره.
اگرچه فیلم در قالب چند ژانر (جنایی و درام و تا حدی تاریخی) اما فیلم تونسته مانور خیلی خوبی رو صحنه های احساسی و غم انگیز یا همون سبک درام داشته باشه، میشه گفت از بین 3 ژانری که در بالا ذکر شد اصلی ترین و هسته ژانر فیلم، ژانر درام باشه و ما واقعا با یکی از بهترین دارم های تاریخ رو به رو هستیم که اتفاقا درام آرومی نیست و سرتاسر اون توی هیجان غوطه ور شده. به همین دلیل کارگردان تونسته فیلمِ درامی خیلی خوبی رو با توجه و رعایت کردن عناصر مهم در ژانر درام به ارمغان بیاره و موجب بیشتر شدن جذابیت و زیبایی هر چه تمام تر فیلم شده بطوریکه در خیلی از صحنه های فیلم عمق غم انگیز فیلم رو درک میکنیم.
طبق گفته آخرین دیالوگ های فیلم که گفته بود، برای نوشتن یه گزارش عالی باید نتیجه گیری و نقل قول اخر فوق العاده باشه، که در واقع ما میرسیم به بخش فوق العاده و تحسین برانگیزه پایان فیلم که هدف نهایی فیلم و نتیجه گیری فیلم رو به ببینده نشون میده، و میشه گفت یکی از اصلی ترین و مهم ترین بخش هایی که موجب ماندگاری فیلم میشه و مخاطب باعث میشه به اون دلیل همیشه اون فیلم رو در ذهنش داشته باشه وجود یک پایان موثر و تاثیر گذار و ماندگاری هست که مدیون فیلمنامه، کارگردان، و همچنین نقش آفرینی بازیگران اصلی فیلم هست که در اینجا یک پایان بی نظیر انتظار مارو میکشه و همین امر موجب ماندگاری بیشتر این فیلم بی نظیر شده. همین که فیلم دارای پایانی مثل فیلمای ایرانی نیست مهم ترین نکتش هست :))
طبق عادت همیشگی که بنده داشتم همیشه بعد از بررسی نقاط قوت سراغ نقاط ضعف فیلم میرم واقعیتش اینه که به شخصه فیلم جذابیت خیلی زیاده برام داشت و منو تو خودش غرق کرد . هر چه قدر سعی کردم و با اینکه چندین بار برای بررسی فیلم دوباره مجددا فیلم رو نگاه کردم و اونو زیر ذره بین قرار دادم هم متاسفانه و هم خوشبختانه موفق به پیدا کردن نقاط ضعف فیلم نشدم هر چقدر سعی کردم نتونستم ایرادی که برای نقد و بررسی کردن قابل بیان باشه رو پیدا کنم.
پس حالا که موفق به پیدا کردن نقاط ضعف نشدیم بهتره که روی بخش نقاط قوت فوکوس کنیم و یه جمع بندی کلی داشته باشیم .
همونطور که در بالا عوامل مثبت و نکات و امتیاز های مهم فیلم رو براتون ذکر کردم باید توجه داشته باشیم به نقش آفرینی بی نظیر بازیگران و همچنین طراحی و نوع شیوه داستان و شروع اون و همچنین پایان فوق العاده که بنظر من هم تلخ ترین و هم زیباترین بخش فیلم بود و واقعا تحت تاثیر قرار میده بیننده رو .
برای عزیزانی که این فیلم رو ندیدن حتما پیشنهاد دانلود میشه و حتما توصیه میشه این فیلم رو بار ها و بار ها ببینید مطمئن باشید عزیزان از وقتی که برای دانلود و تماشای فیلم گذاشتید پشیمون نمیشید.
به هر حال باز هم از همه کاربران عذر خواهی میکنم اگر که نقد کامل و جامع نبود چون همیشه هم گفتم نقدی کامل هست که علاوه بر نقاط قوت، نقاط ضعف اون هم مورد بررسی قرار بگیره.
فیلم رو از دست ندید حتما نگاه کنید.
مخلص شما AW ♠
*بنام ایزد پاک*
با سلام بنده حسین امیری یه بار دیگه این شایستگی نصیب ما شد که بیایم و در کنار شما یکی از فیلم های جذاب رو با هم دیگه مورد نقد و بررسی قرار بدیم و امروز نوبت رسید به فیلم زیبای محله چینی ها.
طبق رسوم گذشته در ابتدای شروع نقد کمی اطلاعات در مورد فیلم کسب کنیم و بعد بریم سراغ کار اصلیمون.
خب فیلم محله چینی ها در سال 1974 به کارگردانی رومن پولانسکی(برنده 1 اسکار) کارگردان سرشناس و به هنرمندی بازیگران بزرگی مثل جک نیکلسون(برنده 3 اسکار) و فی داناوی(برنده 1 اسکار) به اجرا در اومد و تونست با دریافت نمره 8.2 توسط اعضای IMDb و 92 توسط منتقدین جایگاه قوی رو در IMDb کسب که و با رتبه 131 جزو 250 فیلم برتر IMDb بشه و تونست لیاقت خودش رو تثبیت کنه.
همچنین محله چینی ها تونست اسکار بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی رو بدست بیاره که نشون میده ما با یه داستان معمولی و کلیشه ای رو به رو نیستیم.
*بنده تمام تلاشم رو میکنم که در طی مسیر نقد چیزی از فیلم رو اسپویل نکنم.*
بد نیست در ابتدا به ژانر فیلم که در 3 ژانر اصلی درام معمایی هیجانی تقسیم شده اشاره کنیم خب ترکیب فیلم درام معمایی و درام هیجانی میتونه ترکیب جالب و منحصر به فردی بشه و باعث میشه فیلم روند معمولی نداشته باشه و دارای روند متنوع و سکانس ها و صحنه های متنوع بشه که همین امر سبب میشه روند یکنواختی رو طی نکنه یا به اصطلاح فیلم حوصله سر بر نباشه، همونطور که در بالا ذکر کردم فیلم اسکار بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی
رو گرفته که این یکی از نکات مثبت فیلم قلمداد میشه پس ما با یه داستان و موضوع تکراری و کلیشه ای و خسته کننده رو به رو نیستیم پس میتونیم انتظار غافلگیری های داستانی و موضوعات پیش بینی نشده ای از فیلم داشته باشیم که همینطور هم هست.
پس در نتیجه کلیشه ای نبودن داستان فیلم موجب جذاب بودن اون و در نهایت جذابیت داستانی میشه، اصولا بنظر من اکثر فیلمایی معمایی یا درام پیش نیاز اصلیشون وجود جذابیت داستانی هست و تقریبا میشه گفت کلا پیش نیاز اصلی و اولویت اساسی هر فیلمی وجود جذابیت داستانی و فیلمنامه قوی هست چونکه تمام عوامل صحنه و مهم ترین اونا کارگردان میتونه بوسیله همون فیلمنامه فیلم رو جذاب تر گیرا تر و تاثیر گذار تر بکنه و محله چینی ها این پتانسیل رو داره و به طور کلی میشه اینطوری گفت که جذابیت داستانی پتانسیل فیلم رو برای افزودن عناصری دیگر افزایش میده.
حتما تا به حال واژه detective به گوشتون خورده و هر جا اونو مبینید یا میشنوید یاد چی میافتم؟ یاد جنایت؟قاتل های سریالی؟ وجود انگیزه برای قتل؟! یا ذره بین توی جیب کاراگاه؟! D:
درسته ما اینجا با یه تم کاراگاهی خیلی جذاب رو به رو هستیم که میشه گفت به نوعی چاشنی فیلم محسوب میشه و توی اثر گذاری و جذابیت فیلم نقش مهمی رو ایفا کرده و خود به خود کلا تم کاراگاهی ژانر معمایی رو جذاب تر و پر چالش تر میکنه و یک حس معمایی و کاراگاهی به مخاطب میده و باعث میشه مخاطب جرئیات فیلم رو با دقت بیشتر و بهتر مورد بررسی قرار بده به نوعی دیگه موقعی که دارین فیلم رو میبینین خودتون سعی میکنید کاراگاه بازی در بیارید و باعث میشه تمرکز و فوکوستون روی فیلم بیشتر بشه و لذت بیشتری ببرید البته اگر به این ژانر معمایی و استایل کاراگاهی علاقه مند باشید.
من به شخصه خودم عاشق ژانر معمایی هستم همونطور که بعضی عزیزان پروفایل بنده رو مشاهده کردن :) و به شخصه نظرم اینه که فیلمی که دارای ژانر معمایی هست باید شروعی مبهم گونه و پیچیده داشته باشه تا بتونه علاقه مندان به این سبک رو در خودش غرق کنه و باعث جذابیت بیشتر فیلم با توجه به موضوع اون بشه و به نحوی به عمل بیاد که حس یک معما یا یک معادله و یک حس مجعول داشته باشه تا مخاطب رو درگیر کنه چون اینطوری مخاطب اشتیاقش برای دیدن فیلم و ادامه ی اون بیشتر میشه و جذب فیلم میشه و با گوشت و پوست خون میشینه پای فیلم. که باز هم اینجا محله چینی ها از این مورد برخودار هست و ما اینجا هم نگرانی نداریم. D:
نکته بعد که میخوام در مورد ژانر فیلم یعنی همون معمایی بگیم، غیر قابل پیش بینی بودنه که در واقع با مورد بالا که گفتم شروع مبهم ارتباط زیادی داره چونکه هر چیزی که غیر قابل پیش بینی باشه میتونه مبهم و ناشناخته هم باشه و به نظر من اون فیلم معمایی موفق هست که دارای روند داستانی و شروع داستانی مبهم گونه و همچنین دارای صحنه ها و سکانس های غیر قابل پیش بینی شده باشه تا باعث جذابیت داستانی و روند داستانی و در نهایت جذابیت و زیبایی فیلم بشه و در واقع غیر قابل پیش بینی بودن یعنی غافلگیری! غافلگیری یعنی سوپرایز شدن، سوپرایز شدن مخاطب و غافلگیری اون که باعث میشه باز هم جذب فیلم بشه پس غیر قابل پیش بینی بودن و غافگیری یکی دیگر از نکات مثبت و مهم فیلم هست که توی محله چینی ها نه تنها رعایت شده بلکه به شیوه خیلی زیبا تری هم به عمل اومده.
به طور کلی پایان فیلم در واقع ماندگاری و تاثیر گذاری اون رو نشون میده و در واقع همون سکانس اخر هست که تا حدی موجب تاثیر گذاری سرنوشت فیلم میشه و معلوم میشه که اون فیلم تونسته تاثیر گذاری خوبی داشته باشه یا نه، تونسته قوی کار کنه یا نه، و آیا تونسته جایگاه خودش رو توی دل مخاطب های تثبیت کنه یا نه...! پس پایان فیلم به نظر من خیلی مهم هست البته روند داستان هم مهم هست ولی خب پایان فیلم هم در ماندگاری فیلم نقش زیادی رو ایفا میکنه و خوشبختانه خوشبختانه فیلم دارای یک پایان ایرانی نیست! و میشه گفت حتی پایان فیلم تا حدی غیر قابل پیش بینی بوده و تا حدی هم موجب غافلگیری مخاطب ها شده که یکی دیگر از نکات مهم فیلم به شمار میاد و باعث میشه ما شاهد یک فیلم خیلی جذاب و دوست داشتنی باشیم.
باز هم قسمت سخت نقد برای من اومد، بخش نقاط ضعف،
متاسفانه اکثر فیلم ها این مشکل رو دارن و دیگه داره تبدیل میشه به مشکلات متداول یعنی کم کاری در بخش موسیقی متن، منظور بنده صرفا بد بودن موسیقی متن نیست توجه کنید گفتم کم کاری من معتقدم که برای این فیلم و با این مضمون و موضوع و با این فیلمنامه خوب میشد بهتر کار میکردن روی بخش موسیقی متن چرا که بنده در نقد های قبلی هم گفته بودم که موسیقی متن تا حدی میتونه شناسه فیلم باشه. ولی خب این بخش خیلی بزرگ نیست و میتونیم حتی اونو ندیده بگیریم چرا که اگر فیلم موسیقی متن شاهکاری نداره اما خب نقاط قوت و مثبت خیلی زیادی داره.
مورد بعد به نظر من بر میگرده به بعضی از جاهای فیلم که کمی روند داستانی کمی افت پیدا میکنه و روند نسبتا آرومی در بعضی از جاهای فیلم ما شاهدش بودیم اما، اصلا جای نگرانی نیست چرا که به دلیل وجود دو عنصر شگفت انگیز فیلم یعنی غافلگیری و غیر قابل پیش بینی بودن این قسمت هم کمرنگ و کمرنگ میشه و باعث میشه ما این نقطه ضعف رو هم نادیده بگیریم. پس اصلا نگران این بخش نباشید من هم این قسمت رو گفتم تا چیزی رو از قلم نندازم چونکه بنده عادتم هست که فقط از فیلم تعریف نکنم و نقاط ضعف اون در حد توانم که میتونم تشخیص بدم رو در نقد بیارم چونکه نقد یعنی بررسی و زیر ذره بین قرار دادن و صرفا به این معنی نیست که ما فقط و فقط روی نقاط مثبت فیلم فوکوس کنیم بلکه به این معنی هست که همه جوانب رو در نظر بگیریم.
پس یادتون نره حتما حتما اگر تا الان فیلم رو دانلود نکردید این فرصت رو از خودتون نگیرید و سریع به دانلود فیلم و تهیه اون اقدام کنید چونکه با یکی از بهترین فیلم های ژانر معمایی رو به رو هستید، پس این تجربه زیبا و دوست داشتنی رو از خودتون نگیرید و فیلم رو حتما حتما مشاهده کنید.
امیدوارم که نقدم مفید بوده باشه و از اون نهایت استفاده رو برده باشید.
به ایزد پاک مسپارمتون.
╬AW╬
با سلام خدمت همه ی شما فیلم دوستان و کاربران نایت مووی
ضمن تشکر از نایت مووی بابت قرار گیری این فیلم بسیار زیبا.
امروز ما اومدیم تا یکی از اثرات جاودانه سبک مافیایی و جنایی یعنی فیلم جاده ای به سوی تباهی با نام(Road to Perdition) رو مورد نقد و بررسی قرار بدیم طبق عادت های گذشته اول کمی اطلاعات در مورد خود فیلم کسب کنیم و بعد بریم سراغ نقد اون.
فیلم جاده ای به سوی تباهی در سال 2002 و به کارگردانی سم مندز با حضور بازیگران ستاره ای مثل تام هنکس،پل نیومن، دنیل کریگ و... در سبک مافیایی جنایی به اکران در اومد و تونست با دریافت نمره 7.7 از 10 در IMDb و کسب نمره 72 از 100 از سوی منتقدان نمره ی خوبی رو کسب کنه هر چند من معتقد بودم باید جز 250 فیلم برتر IMDb قرار میگرفت ولی خب متاسفانه اینطور نشد. با این حال برنده 1 جایزه اسکار(برای فیلمبرداری) و 2 جایزه بفتا
شد.
خب بریم سراغ کار اصلیمون. شاید اولین و یکی از مهم ترین نکاتی که باید روی اون خیلی بحث شه و فوکوس کرد قسمت جلوه های ویژه و فیلمبرداری اون هست که بسیار بسیار عالی کار شده و در اون صحنه های دراماتیک هیجانی و اکشن و بخصوص مافیایی رو به شیوه حرفه ای و سنجیده ای کار شده ضمن اینکه در بالا هم ذکر شد که برنده 1 اسکار اون هم بخاطر بهترین فیلمبرداری شد(عزیزانی که فیلم رو دیدن میدونن منظورم چیه) برخلاف بسیاری از دیگر فیلم ها که شاید به بخش فیلمبرداری و جلوه های ویژه کم توجه میشه اما تو این فیلم حسابی کار شده به عمل در اومده و واقعا خیلی عالی کار شده
فیلمبرداری طوری هست که باعث میشه شما با کیبورد هی صحنه رو برگردونین و جزئیات اون رو دقیق تر بررسی کنید. همچنین تدوین فیلم که خیلی عالی کار شده و واقعا کسی که تدوین اون رو به عهده داشته یه ادم خوش سلیقه و خوش ساخت و خلاق بود، پس فیلمبردای عالی و تدوین فوق العاده باعث میشه توی فیلم شاهد صحنه های هیجانی زیبا و حواس افرین و ضرباهنگ دقیق تری داشته باشیم از فیلم که خیلی نکته مثبت و میشه گفت قوی ترین نکته مثبت فیلم هست.
نکته بعدی که میشه در موردش صحبت کرد در مورد ژانر اون هست یعنی ژانر مافیایی که بسیار دقیق به عمل اومده و تمام پتانسیل یک داستان مافیایی و هیجان مافیایی رو داره البته این بخش تا حدی زیادی باز هم مدیون بخش تدوین و فیلمبرداری اون هست و اون باعث شده تم مافیایی اون دقیق تر و زیبا تر و جذاب تر به حساب بیاد شاید شما تا الان فیلمای زیادی توی سبک مافیایی دیده باشید اما این فیلم با وجود عناصر مهمی که در بالا به اون اشاره کردم مطمئنا فرق داره با اون فیلما. خب خداروشکر این قسمت هم تونسته قدرت خودش رو توی فیلم نشون بده و ما شاهد یک فیلم زیبای مافیایی هستیم.
توی ادبیات فارسی توی دبیرستان معمولا توی کتاب ما آرایه ای داشتیم به اسم متناقض نما! شاید بعضی ها این کلمه رو شنیده باشن. متناقض نما به دو چیز متضاد و مخالف هم میگن که در کنار هم بیان. اینو گفتیم تا برسیم به نکته ی بعدی فیلم، یعنی وجود عمل تراژدی، تراژدی یعنی خلق یه اثر هنری غم انگیز و هنر کارگردانی اونجاست که این اثر غم انگیز رو زیبا و خیلی لطیف جلوه بدی که خداروشکر این نکته مثبتی که در فیلم هست توسط کارگردان رعایت شده و ما شاهد یک تراژدی غم انگیز و تاسف بار و در عین حال جذاب و زیبا با روند داستانی که کسل کننده نیست و باعث میشه یه پشت، فیلم رو دنبال کنیم و ازش لذت کامل رو ببریم. و خب فن متناقض نما دقیقا چیزی هست که فیلمای ایرانی نداره، بنده توی بخش نظرات یه بار ذکر کردم که فیلمای ایرانی پایان ایرانی هم دارند! و همیشه پایان خوب دارن و همه چی گل و بلبل هست و شاید خیلی وقتا از واقعیت به دور باشه چرا که فیلمای ایرانی فن متناقض نما رو رعایت نمیکنند و پایان ایرانی تبدیل شده به یک ژانر فرعی! :))
و خوشبختانه چیزی که هست اینه که این فیلم دارای پایان ایرانی نیست روند طبیعی و درست خودش رو طی میکنه.
همیشه برای یک منتقد گفتن و پیدا کردن نقاط ضعف یک فیلم از سخترین کار ها بوده واسش. اما خب در نقد و بررسی یک فیلم باید همه جوانب اون رو در نظر گرفت هر فیلمی هر چقدر هم که شاهکار باشه باز هم نقاط ضعف هست حالا این نقاط ضعف میتونن کوچک باشن یا بزرگ که ما در اینجا به اون نقاط ضعف که کم و جزئی هستن میپردازیم و اینو هم بگم که با وجود نقاط ضعف، نقاط مثبت فیلم از قبیل اون عواملی که در بالا خدمتتون ذکر کردم موجب شده نقاط ضعف تا حدی زیادی کمرنگ بشن و خیلی تاثیر آنچنانی روی فیلم نزاره.
اولین نکته منفی از نظر من داستان فیلم هست که اگر بخوایم صادق باشیم، داستان فیلم کمی کلیشه هست و داستان خیلی پیچیده ای نداره، چونکه ما میدونیم داستان عضو مافیایی که از ادم کشتن زیاد خوشش نمیاد و یکی زیر ابشو میزنه و ... شاید بیشتر ما ها با اینجور داستانا اشنا باشیم.
اما بنظر من این باعث شده تا کارگردان و بقیه عوامل فیلم اگر چه توی این بخش کمی کوتاهی دیده میشه اما باز توی بخش های دیگه ای که براتون توی قسمت بالا گفتم تونستن جبران کنن و همین داستانی که خیلی قوی نیست رو بسیار تونستن بهش شاخ و برگ بدن و اون جذاب و مثل یک فیلم قوی اون رو درست کنند.
مورد بعدی برمیگرده به نبود یک چالش داستانی یا پیچش داستانی(نبود یک داستان پیچیده) که اون هم در ارتباط با نقطه ضعف بالا یعنی همون ضعف در داستان هست که در واقع به هم مرتبط هستند و ما شاهد یک پیچیدگی داستانی نبودیم و چالش داستانی در اون نبود. اما خب نمیشه خیلی ایراد گرفت چون با وجود این ضعف های جزئی در عوض در بخش های دیگه خیلی خوب به عمل اومده و عالی کار کرده.
دوستان عزیز امیدوارم نقد بنده تا اندازه مفید بوده باشه و موجب استفاده ی شما به عمل اومده باشه.
حتما حتما این فیلم رو ببینید و از دست ندید. :)
ٌَ♠AW♠
پایان هیجان انگیز و ماندگار(بر اساس اقتباس بودن آن)
غافلگیری داستانی
تاثیر گذاری خوب و داشتن یک روند داستانی جذاب
نقاط ضعف
جلوه ویژه نسبتا کم
کم کاری در بخش موسیقی متن
**متاسفانه این نقد حاوی اسپویل بعضی قسمت های فیلم میشه**
با سلام خدمت شما همه ی کاربران عزیز و دوست داشتنی سایت نایت مووی.
ضمن عرض تشکر فراوان از همه دست اندرکاران سایت نایت مووی برای قرار دادن این فیلم زیبا.
بنده حسین امیری در این وقت کنار شما اومدیم تا کمی اطلاعات بیشتری در مورد این فیلم کسب کنیم و اونو زیر ذره بین قرار بدیم.
فیلم زودیاک (Zodiac) یک فیلم در ژانر معمایی جنایی و درام به کارگردانی استاد معما یعنی دیوید فینچر کارگردانی شد و در سال 2007 به اکران و اجرا در اومد.
و تونست با کسب نمره 7.7 در IMDb و کسب نمره 78 توسط منتقدین نمره خوب و حد نسابی رو کسب کنه.
فیلم زودیاک در واقع بر اساس یک داستان کتاب و ماجرای واقعی یک قاتل مرموز و معما دوست و معما گونه رو روایت میکنه.
اول بیایم در مورد خود اسم فیلم یعنی زودیاک یکم فوکوس کنیم. اصلا خود کلمه زودیاک یک اسم مبهم و مرموز و تا حدی ناشناخته به حساب میاد.
پس میشه حدس زد که فیلم چقدر سعی کرده حالت معمایی خودش رو حفظ کنه و واقعا جوری باشه که اون حس معمایی و هیجان معمایی رو در خودش داشته باشه.
اکثر شما ها احتمالا دیوید فینچر رو بشناسید که چقدر واقعا به فیلمش توجه میکنه و همه عناصر اون رو در نظر میگیره توی فیلم زودیاک ضرباهنگ و دکوپاژ و نمابندی صحنه ها هماهنگ با تم جنایی و از همه مهم تر معمایی هست.
میشه گفت فینچر بیشتر یه معما درست کرده تا فیلم که نشون میده چقدر قشنگ و طبیعی همه عناصر موجود رو به کار برده تا فیلم پتانسیل و حالت داستانی و اقتباس از یک جریان واقعی رو حفظ کنه و در واقع شما در فیلم جای کسانی هستید که میخواید هر چه سریعتر معما حل بشه و سریعتر ذهنتون رو راحت کنید. اما فینچر فکر اینجاشو کرده و اخر فیلم و حتی بعد از فیلم هم وضعیت طوری هست که ذهنتون هنوز درگیره(بنده خودم هنوز تو کفشم D:)
پس از این بابت خیالتون راحت باشه.
در مورد نکات مثبت فیلم خوشبختانه حرف زیاده و من امروز فقط به نکات اصلی و در برگیرنده اون اشاره میکنم.
همونطور که گفتم فیلم اقتباس از یک داستان واقعی هست که خب این خودش یک جذابیت و یک وجه تاریخی به رخ میکشه که این خودش یه نوع تنوع و یک نوع جذابیت خاصی در خودش داره که باعث جذب مخاطب میشه که این واقعا نکته مثبت فیلم هست
اما کار جایی سخت میشه که فیلم باید مثل داستان واقعی خودش و حتی بهتر و دقیق تر و با جزئیات تر از داستان واقعی خودش باشه که خداروشکر اینجا باز فینچر هنر خودش رو به نمایش گذاشت و ما کم کاری از ایشون ندیدیم و این نکته رو رعایت کرده.
تا بحث معما میشه خود به خود همه اشتیاق داریم اونو حل کنیم چرا؟ چون ناخودآگاه ذهنمون در گیر پاسخ دهی به اون معما یا سوال و ... میشه نمیگم همه ولی حدود 60-70 درصد اقشام اینطوری هستند پس از اونجا که ژانر فیلم هم معمایی هست میشه همچین انتظار رو از فیلم داشت که همینطور هم هست و همونظور که در بالا خدمت شما عرض کردم جذابیت معمایی گونه فیلم خیلی عالی کار شده ولی هر لحظه اشتیاق برای دیدن ادامه فیلم و حل کردن و دیدن نتیجه معما بیشتر میشه.
غافلگیری داستانی که در واقع از نظر من همون خلاقیت و هنر نمایی های کارگردانی و عوال صحنه میشه به شکل خیلی سنجیده به عمل اومده و هر دفعه که شما به حل معما نزدیک میشین فیلم با این غافلگیری داستان شما رو دور میزنه و یه چرخش 180 درجه ای داستانی شکل میگیره و جذابیت فیلم رو چندین برابر میکنه و باعث میشه فیلم حالت یکنواخت داستانی با روند کندی رو خداروشکر نداشته باشه.
**این قسمت دارای اسپویل است**
تاثیر گذاری که فیلم داره رو میشه گفت تا حدی مدیون پایان اون هست که پایان فیلم هم بر اساس داستان واقعی هست پس باید ممنون قاتلمون زودیاک باشیم :))
پایان فیلم به شدت عالی کار شده و طوری کار شده که هر مخاطب بر اساس یافته های خودش هر کدوم از شخصیت های فیلم رو قاتل و زودیاک واقعی میدونه. این میتونه فنِ پایان باز یا پایان انتخابی یا پایان بر عهده مخاطب هم در نظر بگیریم که بدون شک یک نکته مثبت تلقی میشه و باعث میشه این معمای ذهنی حل نشه و ذهن درگیر بمونه که همین هم باعث ماندگاری و تاثیر گذاری فیلم میشه و اون هم دلیلش اینه که زودیاک بر خلاف بقیه قاتل های سریالی یا همون زنجیره ای الگوی خاصی برای قربانیانش نداشت و همینطوری فی البداهه ادم میکشت و انتخاب رندم و تصادفی داشت که این نکته مثبت فیلم محسوب میشه پس بنظر من اصلی ترین دلیل تاثیر گذاری فیلم همین پایان منحصر به فردش میشه.
در مورد نکات منفی خب میتونیم به کم کاری در بخش موسیقی متن اشاره کرد و شاید هم میشه گفت حساسیت بنده رو این موضوع هست و شاید نشه اون رو یک نکته ضعف بزرگ دونست چرا که انچه که در یک فیلم مهم هست قاعدتا عوامل بالایی بود که بنده برای شما عزیزان شرح دادم و خب میشه گفت در حد یک نکته ضعف کوچیک این رو در نظر بگیریم چرا که دیگر نکات مثبت فیلم موجب کمرنگ شدن این نقطه ضعف میشه.:)
یکی دیگر از عناصری که در فیلم بنظرم کم کاری حساب اومد نبود جلوه های ویژه و یا در واقع کم بودن اون بود ولی خب بیشتر روی جلوه های داستانی اون کار شده بود که میشه این نکته رو هم حذف کرد و در نظر نگرفت چون واقعا توی یک فیلم جنایی و معمایی جلوه ویژه عنصر خیلی خاص و اساسی فیلم نیست.
من امیدوار بودم که این فیلم جز 250 فیلم برتر IMDb قرار بگیره چون واقعا در سبک معمایی نمیگم بهترین ولی خب جزء بهترین ها بوده و هست و خواهد بود.
برای دوستانی که فیلم رو ندیدن پیشنهاد میکنم این فیلم رو از دست ندن
ممنون از همه شما
AW
با سلام خدمت همه ی کاربران دوست داشتنیه سایت نایت مووی.
و طبق رسوم همیشگی ضمن تشکر از همه دست اندکاران سایت نایت مووی بابت زحماتشون و قرار گیری این فیلم زیبا.
امروز اومدیم تا فیلم بی خوابی با عنوان Insomnia رو یه ارزیابی بکنیم با همدیگه
اول یکم در مورد خود فیلم اطلاعات کسب کنیم و بعدش بریم سراغ نقدمون.
فیلم بی خوابی که در واقع بازسازی یک فیلم نروژی به همین اسم در سال 1998 هست به کارگردانی استاد کریستوفر نولان که به نظر من اکثر فیلماش حماسی و ماندگار در عین حال سرشار از مفهوم و نیاز به درک عمیق تری هست در 21 May سال 2002 به اکران و اجرا در اومد.
همونطور که خودتون میبینید دریافت نمره 7.2 توسط اعضای IMDb و دریافت نمره 78 توسط منتقدان نمره معقول و خوبی هست و نشون دهنده قوی بودن فیلم هست.
داستان فیلم پلیس خوبه و خلافکار بده رو همه میدونیم اما بی خوابی یه کلیشه نیست! در واقع فیلم بی خوابی به همون سادگی و کوچکی نیست.
بی خوابی تنوعی جذاب و عظیم توی این داستان به ظاهر کلیشه ای دزد و پلیس بوجود آورد و تونست اونو تا حد قابل توجهی گسترش بده و بزرگ کنه.
تنوع در نوع گویش داستان و کشش داستان با توجه به نکات بالا از نقاط بسیار قوی فیلم هست.
وجود یک فیلنامه خوب و وجود کارگردانی فیلم و پیچ دادن اون و بوجود آوردن دیالوگ ها و مونولوگ ها و خلق صحنه های درام و ملودرام در عین حال
صحنه های اکشن و تعقیب و گریزی واقعا خیلی توسط نولان بسیار عالی کار شده که نقاط قوت فیلم به شمار میاد.
میشه گفت نولان مثل همیشه خوب تونسته فیلنامه و داستان فیلم رو با خلق صحنه ها و ضرباهنگ های سنجنیده شد بهتر و قوی تر و از همه مهم تر گیراتر و جذاب تر و مفهومی تر کنه.
منظورم این نیست که داستان فیلم و فیلنامه فیلم قوی نیست! منظورم اینه که فیلمنامه و داستان فیلم دارای پتانسیل هایی زیادی هست و خیلی میشه روی اون مانور داد که خوشبختانه نولان موفق شده اینکارو به زیبایی هر چه تمام تر به عمل بیاره. و این همه کلیشه بودن فیلم در عین حال کلیشه نبودن اون هست که یکی از مهم ترین دلایلش کارگردانی و دکوپاژ فیلم توسط نولان هست که تاثیر بسزایی داشته.
نقش آفرینی بازیگران بزرگ و توانمندی چون آل پاچینو که اکثر فیلم بازا بخاطر بازی اون توی فیلم سه گانه پدرخوانده و صورت زخمی و... میشناسند و همه اونو بخاطر بازی برونگرایانش و حرف زدن چشمهاش میشناسند.(چشم های آل پاچینو موقع بازیگری طوریه که همه میگن با چشمهاش دیالوگ هارو میگه) و همچنین زنده یاد مرحوم رابین ویلیامز دوست داشتنی که به رحمت ایزدی پیوست این دو بزرگوار همونطور هم که ازشون انتظار میرفت قدرت خودشونو توی بازیگری بار دیگر اثبات کردن و اون رو به رخ ما کشیدن و واقعا تقابل این دو بازیگر قدرتمند میتونه جذاب باشه ولی خب نمیشه گفت کل نقاط قوت فقط و فقط به نقش آفرینی بازیگران بر میگرده بلکه تلفیق دو ژانر دوست داشتنیه شخصیه خودم یعنی درام و هیجان انگیر میتونه خیلی تاثیر گذار و جذاب باشه و باعث میشه شما یه پشت، پای فیلم بشینید بدون اینکه احساس خستگی بکنید در واقع دو ژانر درام و هیجان انگیر میشه گفت تقریبا تا حدودی متناقض نما هستند
تلفیق این دو ژانر هم تا حدود زیادی به جذابیت فیلم کمک کرده و باعث ایجاد یک تنوع موضوعی در فیلم بشه که این هم میتونه یک نکته مثبت و یک نقطه قوت برای فیلم محسوب میشه.
فیلمنامه و داستان فیلم ناخودآگاه دارای یک کشش شخصیتی یا یک جور جذابیت مبهم درون خودش داره که شما ناخواسته شیفته فیلم و داستان اون میشید و میشه گفت فیلم در طول تقریبا 2 ساعتی که هست خسته کننده نمیشه و ضرباهنگ اون تقریبا یکنواخت هست و کند و کسل کننده نمیشه و این هم یکی از نقاط قوت فیلم به حساب میاد که یکی از مهم ترین نکات در فیلم اینه که خسته کننده نباشه و تحت هر عواملی از جمله جذابیت های و تنوع داستانی موجب شه که ببنده و مخاطب اون احساس خستگی رو نکنه و اون پتانسیل و شوق و ذوقی که در ابتدای فیلم هست در اواخر و پایان فیلم هم وجود داشته باشه، که خداروشکر بی خوابی باز هم این قابلیت رو داره.
متاسفانه من همیشه متنفرم از جاهایی که بخوام از نقاط ضعف هر چیزی حرف بزنم اما خب چون داریم فیلم رو بررسی میکنیم لازمه کار حداقل این هست که همه جوانب فیلم رو در نظر بگیریم تا بدونیم یک نتیجه گیری درست و سنجیده و منطقی داشته باشیم پس میریم سراغ نقاط منفی و ضعف که خیلی کمرنگ و جزئی هست.
متاسفانه اولین نقطه ضعف فیلم بنظر من موسیقی متن اون هست که بنظر من خیلی بهتر میتونست باشه، در واقع برای همچین فیلمی با همچین موضوع و داستان و فیلمنامه و ژانری باید موسیقی متن سنجیده تر و بهتری رو به عمل میاوردن چرا که موسیقی متن تا حدی زیاد توی شروع فیلم تاثیر زیادی داره و شروع فیلم رو همین موسیقی متن میسازه.
موسیقی متن بد نیست اما جای این رو داشت که بهتر به اجرا در بیاد و بنظر من عوامل موسیقی صحنه کمی در این بخش کم کاری کردند اما خب از این بخش میشه چشم پوشی کرد.
نکته بعدی هر چه شخصیت های اصلی قوی کار کردن همونطور که انتظار میره اما خب میشه گفت بعضی از شخصیت های فیلم که ارتباط هایی با این دوشخصیت اصلی فیلم داشتند تا حدودی نادیده گرفته شدند و بهشون توجه نشده. این شاید میشه گفت توجه بیشتری به فیلمنامه شده تا توجه بر روی شخصیت ها چون فیلمنامه و داستان فیلم بر محوریت و اولویت فقط دو شخصیت بود اصلی فیلم و اتفاقات بین این دو بوده ولی خب بنظر من باز هم با اینکه نقطه ضعف به حساب میاد اما، اما اینجا باز نولان با تمرکز روی دو شخصیت اصلی و دقیق کار کردن بر روی این دو تونسته اون کم کاری رو کمرنگ و کمرنگ تر کنه
برای مثال وقتی که ال پاچینو این دیالوگ رو میگه:
یه خوب نمیتونه بخوابه چون ذهنش در گیره پروندس
و یه پلیس بد نمیتونه بخوابه چون عذاب وجدان داره...
وقتی اینو میگه همه میریم تو کف و دیگه حواسمون به چیز دیگه ای نیست، منظورم اینه که نولان اگر توی بقیه شخصیت های فیلم کم کاری هم کرده باشه اما در عوض در طراحی دو شخصیت اصلی جبران کرده و این نقطه ضعف رو هم کمرنگ کرده که واقعا جای تحسین داره...!
فیلم همونطور که در بالا هم ذکر شده نقاط قوت زیادی داره و نقاط ضعف اون صرفا کمرنگ و کوچک هستن و با وجود اون همه نقاط قوت خب مسلما اونا دیده نمیشن.
فیلم جذابی هست با توجه به اینکه ریشه ای هم در روانشناختی و روانکاوی داره با وجود ضرباهنگ و دکوپاژ عالی و کار شده با وجود کارگردانی سنجیده و داستان و فیلمنامه جذاب و همچنین نقش آفرینی بی نظیر دو بازیگر بی نظیر...
بهتون پیشنهاد میکنم اگر هنوز فیلم رو ندیدید این فرصت رو از خودتون نگیرید و سریع فیلم رو تهیه کنید.
100 درصد ارزش دانلود داره و مطمئن باشید پشیمون نمیشید.
کم بودن قسمت ها و کشش داستانی (با توجه به داستان فیلم)
با عرض سلام و درود خدمت همه کاربران عزیز سایت نایت مووی.
بنده بالاخره امروز شایستگی اینو پیدا کردم که یه بار دیگه در خدمت شما باشیم با نقد مینی سریال ((دیوانه وار)) یا همون Maniac.
خب سعی میکنم توی این نقد حدالامکان اسپویلی صورت نگیره تا اگر عزیزی هم سریال رو ندیده به ضررش تموم نشه.
اول بریم یکم در مورد سریال اطلاعات کسب کنیم. ضمن تشکر از همه دست اندرکاران سایت نایت مووی که این سریال رو قرار دادند و زحمت می کشند.
مینی سریال 10 قسمتیِ دیوانه وار در ژانر درام-علمی تخیلی-کمدی که در شبکه نت فلیکس با نام Maniac شناخته می شود در روز 21 سپتامبر 2018 به کارگردانی Cary Joji Fukunaga، اومد و تونست تاثیر گذاری خوبی داشته باشه و مخاطبان نسبتا چشم گیری رو جذب خودش بکنه.
با تشکر از نایت مووی که خلاصه کلی داستان رو براتون گفته دیگه بیخیال اون میشیم و میریم سراغ بحث اصلیمون.
همونطور که در بالا ذکر کردم داستان پردازی و وجود یک فیلمنامه قوی که خوشبختانه کلیشه ای نیست یه امتیاز مثبت به حساب میاد. و خوراک یک درام قوی، یک فیلمنامه ی قوی هست که این مینی سریال این قانون رو حفظ کرده.
یه نکته خیلی مهم بگم چون مطمئنم بعضی از دوستان مثل خودِ بنده در همون یکی دو قسمت اول قضاوت اشتباه میکنن و احساس میکنن مینی سریال کسل کننده هست و هدفی برای ما در بر نداره که خودِ بنده هم همون اوایل قسمت 2 همچین حس غلطی رو داشتم اگر هم در بخش نظرات برید میتونید اشتباهمو پیدا کنید :) D:
دقیقا از قسمت 4 به بعد هست که مینی سریال دوست داشتنی میشه و هدف خودش رو پر رنگ تر میکنه و ما میتونیم بفهمیم هدف اصلیش چیه و دیگه میشینیم پاش :)
پس لطفا در همون یکی دو قسمت اول اشتباه قضاوت نکنید(این مینی سریال خوب بلده خودشو توی دلتون چجوری جا کنه)
نکته بعدی که میخوام بگم در مورد هیجان این فیلم هست، شاید خیلیا با خودشون بگن یه فیلم درام مگه هیجان هم داره؟!بله ما توی ژانر های مختلف هیجان های مختلفی داریم مثلا هیجان فیلم ترسناک! یا فیلمای اکشن که هیجان های خاص خودشون رو دارند و این مینی سریال با توجه به اینکه در ژانر درام هست یک چالش و یک هیجانی دراماتیک داره و یک هیجانی داستانی و فیلنامه ای اون شمارو در خودش غرق میکنه و شما سریعتر مینی سریال رو دنبال میکنید.
نکته مثبت دیگه در مورد تاثیر گذاری و نتیجه گیری فوق العاده هست که هدف مینی سریال در واقع همونه،و این تاثیر گذاری مینی سریال رو چندین برابر و اون رو ماندگار تر و جذاب تر میکنه.
در مورد بازیگران باید گفت که فقط در یک نقش بازی نمیکنند! و میشه گفت چندین نقش بازی میکنند که فوکوس داستان بر روی دو شخصیت اصلی آنی لندرزبرگ (اِما استون) و اُون ملگریم (جونا هیل) هست که خوب ظاهر شدند و نقش خودشون رو به خوبی در اینجا اجرا کردند.
اما نقاط منفی و جزئی این مینی سریال کم کاری در بخش موسیقی متن هست که متاسفانه متاسفانه بر خلاف فیلم ها و سریال های دهه 80 و 90 که فوق العاده بودن دیگه جدیدا کم کار شدن در این بخش که البته بخش جزئی هم هست چرا که اکثر فیلم ها و سریال های این دوره زمونه این ایراد رو دارند و همچنین نکات مثبت دیگر مینی سریال موجب کمرنگ تر شدن نقاط ضعف اون از جمله موسیقی متن که هست میشه.
اما نکته منفی که در بالا ذکر کردم بیشتر جنبه پیشنهادی دارم و نمیشه گفت که اصولا یه نقطه ضعف محسوب میشه. همینطور که گفته شد فیلنامه نسبتا قوی این مینی سریال پتانسیل بالایی برای قسمت های بیشتر و شاید فصل های بیشتر هست و شاید اگر در قالب سریال با قسمت های بیشتر و کشش داستانی بیشتری بود جذاب تر به حساب میمومد اما خب این نکته سلیقه ای هست و یک نقطه ضعف به حساب نمیاد و بیشتر جنبه انتقادی و پیشنهادی داره
اما توصیه ی من به دوستانی که میخوان این سریال رو ببیننن: اگر به دنبال درامی آروم با چالش های داستانی و دیالوگ های فراگیر و آرمان گرایی هستید و دنبال مینی سریالی تاثیر گذار هستید حتما پیشنهاد میشه. :)
!توجه!
محتوای نقد حاوی اسپویل می باشد، پس اگر فیلم رو تجربه نکردید نقد رو نخونید.
با سلامی دیگه خدمت همه کاربران و فیلم دوستان نایت مووی
بنده با یک نقد دیگه ای همراهتون هستم. نقد فیلم شکار (The Hunt) ضمن تشکر از نایت مووی که سبب شد فیلم در سایت و در اختیار ما قرار بگیره. :)
اول از شما یه سوال دارم: فکر میکنید که با یک دروغ یا یک جور تهمت میشه امید یک مرد بزرگسال رو به ناامیدی و تاریکی تبدیل کرد؟!
فکر کردن به این موضوع شاید جواب های مختلفی در بر داشته باشه ولی بنظر شما یک دختر بچه با جثه کوچک میتونه زندگی یه نفر رو به کابوس تبدیل کنه؟!
این بار سوال واضح تر شد و جواب دشوار تر!
شاید در ابتدا با نیشخند جواب نه رو بگید اما این فیلم دقیقا همون جوابی هست که ما انتظارش رو داریم.
واکنش ها در نگاه اول ممکنه تدافعی باشه: اخه مگه میشه؟! چطور ممکنه؟! و...
همونطور که هممون میدونیم لوکاس یه معلمی هست که از دبیرستان پسرانه اخراجش کردن و از زنش طلاق گرفته و به دنبال گرفتن حضانت تک پسرش هست شاید میشه گفت گرفتن حضانت امیدش!
شاید گرفتن حضانت پسرش بتونه یه تکون دوباره بطری امید و زندگی یه معلم اخراجی بده...،
لوکاس روز هارو با سختی و با آرزوی اینکه شاید روزی بتونه صبحونه رو با پسرش بخوره و روز هارو بتونه با اون سپری کنه از خواب بیدار میشه و روز رو سپری میکنه.
حتی لوکاس یک عشق جدید پیدا میکنه و با گرفتن حضانت پسرش دوباره متولد میشه و یه زندگی تازه رو شروع میکنه. دیگه چی واسه یه زندگی زیبا میخوایم؟!
در همین حال دوست لوکاس که یه خانواده بی نظم و مثل هر خانواده ای که دارای مشکلات خانوادگی هست، موجب مشکل آفرینی بزرگی برای لوکاس میشه.
خیلی سخته آدم بخاطر دوستش توی دردسر بیافته شاید خیلی ما ها اینو درک کنیم.
دختر دوست لوکاس که یک بچه ساکت با افکار ها و رویای های بچگانه از مشکلاتی که بین پدر و مادر وی رخ میدهد رنج میبرد. به همین دلیل از این رو به لوکاس پناه میاورد. شاید کسی باشد که بتونه اون رو از اون جو پر سر و صدا و شلوغ دور کنه...!
شاید همه بدبختیای لوکاس از همینجا شروع شد.ضمنا باید به این توجه کرد که برادر همون دختر بچه که یک نوجوانی با تربیت غلط جنسی هست میتونه روی اون دختر تاثیر گذاشته باشه.(مطمئنا اون صحنه رو الان دارید مرور میکنید. :))
پس این پتانسیل رو به دختر بچه میده تا چیز هایی فراتر از افکار یه کودک باشه...
همه ی ما فیلم های بوگارت رو دیدیم، و دیدیم که یک بوسه عشق میتونه شروع یک زندگی زیبا،شعله ور شدن مشعل جاودانگی و شاید قایق نجاتی در میانه این اقیانوس بی رحم روزگار باشه.
اما آیا هر بوسه ای از سر عشق است؟! در این فیلم باز هم این دیدگاه نقض میشود...
پس متوجه شدید این فیلم دو دیدگاه رو به چه شکلی در خودش نقض میکنه.شاید این فیلم شکار باور ها باشد؟ شکار باور هایی که قبل از دیدن فیلم داشته اید...
اون دختر با اون بوسه باعث شروع کابوس، شروع یک نا امیدی، یک طوفان از جنس تهمت و گرد باد از جنس دروغ رو به زندگی لوکاس میاره.دروغی که خودش کم کم اون رو باور میکنه و به بقیه اینو تحمیل میکنه و جالب تر اینکه بعد از اون بیشتر بچه ها و همکلاسی های وی به افکار و باور اون روی میارن...
گناه لوکاس چه بود؟بهای یک کمک این نیست...!
اون لکه ننگی که به لوکاس داده شد موجب نابودی و نا امیدی اون شد و از همه مهم تر از بین رفتن رابطه دوستی اون با دوستش.
دیوانگی عالمی هست که برای خود میسازیم اما اون دختر دیوانگی رو برای لوکاس ساخت و اون رو توی حباب شیشه ای حبس کرد.
بعد از اون رفتار همیشه بی رحمانه ی مردم و اطرافیان موجب آزار بیشتر او میشد و احساس تنهایی که لوکاس میکرد...
همگی شبیه یک خواب بدی بود که میشد اون رو تصور کرد خوابی که خواستار بیدار شدن و صبح شدن و طلوع خورشید هستی، اما...
هر بار که اتهام بقیه به لوکاس بیشتر میشد، متهم بودن اون به انجام آن کار کمتر!
شاید اصرار مردم به انجام اتهام بیشتر برای نابودی اون بود تا برای تاوان او برای انجام گناه.
همیشه امید در نا امیدی خودش رو نشون میده، درسته لوکاس بعد از مدت ها پسرش رو ملاقات میکنه و برای چند مدت کوتاه اتفاق های گذشته رو فراموش. فقط میخواهد با پسرش باشد و اتهام های بقیه گوش نده. شاید پسرش سپری از جنس امید در مقابل تیر های نا امید وارانه بقیه باشه.
اذیت و آزار ها ادامه داشت و بدتر از همه بی گناه بودن لوکاس اون رو آزار میداد، تاوان برای گناه نکرده، مجازات برای جرم مرتکب نشده کابوسی که یک بوسه به او هدیه داد.
پس از گذشت اتهام و اثبات شدن بی گناهی وی شرمساری مردمی رو میدیدیم که هیچ جوابی برای اون رفتار های خسمانه و بی رحمانه خودشون نداشتند
و لوکاسی که از مخمصه تاریکی نجات پیدا کرده بود و روشنایی رو پیدا کرده بود میتونست بقیه زندگیش رو در کنار پسرش بگذرونه همونطور که اون همیشه آرزو داشت، درسته لوکاس از خواب بیدار شده بود. و خورشید طلوع کرده بود...
فضا سازی که فیلم ایجاد میکرد واقعا قابل لمس بود و میتونستی حال و روز لوکاس رو درک کنی به طوری که حتی برای یک لحظه هم فیلم رو توقف نکنید.
شاید اینجا منظور از شکار، خود لوکاس باشه که توسط مردمی که به او اتهام زدند شکار شد و شکارچی وی یک دختر بود.!
امیدارم از نقد لذت کافی رو ببرید و داستان فیلم براتون گیرا تر شده باشه
شاد و پیروز باشید در پناه ایزدی.
AW.
با سلامی دیگه خدمت همه کاربرای عزیز نایت مووی امروز اومدیم تا با نقد و بررسی یکی از بهترین فیلم های تاریخ و سایت IMDb با رتبه سوم یعنی پدرخوانده 2 با شما همراه باشیم
خداروشکر فیلم تونست اون پتانسیل و اون تاثیر گذاری خودش رو توی قسمت قبل هم تا حدود تاثیر گذاری حفظ کنه و اون جذابیت رو داشته باشه.
با توجه به اینکه هر دو فیلم در فاصله کمتر از 3 سال ساخته شد ولی باز تونستند نمره های خیلی خوبی کسب کنند و بصورت متوالی رتبه های دوم و سوم رو کسب کنند باید توجه داشته باشید که این افتخارات برای این فیلم بی دلیل نیست.
خب بریم سراغ نقد و بررسی: یکی از نکات مثبت فیلم کارگردانی صحنه هاست که بصورت جذاب و خارق العاده و سجنیده ای کارگردانی شده و به بهترین شکل ممکن به عمل اومده.
کارگردانی صحنه ها باعث میشه که در طول مسیر و خط داستانی فیلم، فیلم افت جذابیت نداشته باشه و بتونه اون جذابیت رو توی طول فیلم حفظ کنه که این نشونه کارگردانی خیلی خوب این فیلم هست.
دومین نکته مهم و یکی از امتیاز های مثبت فیلم برمیگرده به نقش آفرینی بازیگران که شما میتونید اون حس بایگری رو لمس کنید با دیالوگ ها با حرکت چشم ها و...
تاثیر گذاری و جذابیت فیلم تا حد زیادی مدیون نقش آفرینی قوی بازیگران فیلم هست که بصورت خیلی دقیق و عالی به اجرا در اومده و مطمئنا شما میتونید از دیالوگ های
فیلم درس های خوبی رو یاد بگیرید.
سومین نکته مثبت فیلم که در همون اوایل نقد ذکر کردم تاثیر گذاری قوی فیلم هست که تونسته تقریبا تاثیر گذاریشو حفظ کنه و تقریبا همون جذابیت قسمت اول رو داشته باشه
هر چند ما اینجا نباید این فیلم رو با نسخه قبلش مقایسه کنیم :)
یکی از بهترین نکات مثبت فیلم وجود یک موسیقی متن زیبا و موثر هست که شما میتونید بار ها و بار ها اونو گوش بدید و خسته نشد (بنده خودم زنگ موبایلم همونه)
لینک دانلودشو میزارم براتون اخر نقد :)
واقعا نمیشه از این فیلم ایراد گرفت هر چند اگر ایراد جزئی هم داشته باشه نکات مثبت اونارو کمرنگ میکنند و از بین میبرن ولی خب جای گفتن داره که فیلم دارای جلوه های ویژه زیادی نیست و بیشتر بر روی قسمت های دیگه فیلم تمرکز شده.
لینک دانلود موسیقی متن: http://dl.vmusic.ir/Soundtrack/Nino%20Rota%20-%20Love%20Theme%20From%20The%20Godfather%20[www.vmusic.ir].zip
با سلام خدمت شما فیلم دوستان و سریال دوستان عزیز
ضمن تشکر ویژه از سایت نایت مووی بخاطر قرار دادن سریال 24، که یکی از بهترین و محبوب ترین سریال های جهان به شمار میره، سعی دارم که سریال رو مورد بررسی قرار بدم تا عزیزانی که سریال رو ندیدند و قصد دارند سریال رو ببینند با این نقد بتونن سریال رو بهتر بشناسن.
اول کمی در مورد زمان ساخت سریال و قسمت های اون توضیح میدم تا برسیم سر بحث اصلیمون.
سریال 24 که در 6 نوامبر سال 2001 اولین قسمت اون تولید شد و در شبکه رسانه ای FOX به نمایش در اومد از همون روز تونست توجه بسیاری از مخاطبان رو به خودش اختصاص بده. و تونست با 8 فصل اصلی(هر فصل 24 قسمت) و یک نیم فصل (12 قسمت) تونست خاطره ای زیبا و به یاد ماندنی برای همه مخاطبان ایجاد کنه البته من در اینجا به نقد 8 فصل اصلی میپردازم.
اما حالا ممکنه سوال پیش بیاد که چرا این اسم رو برای سریال انتخاب کردن...؟باید خدمتتون عارض شوم که همه میدونیم که 1 روز 24 ساعته و این هم میخواد نشون بده که در واقع در هر 24 ساعت یا همون 1 روز یک ماموریت انجام میشه یعنی در واقع هر فصل 1 روز به حساب میاد!
و هر قسمت هم در واقع 1 ساعت از اون 24 ساعته به همین خاطر اسمش رو گذاشتن 24.
اما حالا این صحبت هارو بزاریم کنار رو بریم سراغ نقدمون:
نقاط قوت:
1- داستان سریال یک ایده نوع و یک داستان هیجان انگیز همراه با ژانر اکشن و درام و جنایی که به زیبایی هر چه تمام تر در هم آمیخته شدند.
2-داستان سریال دارای غافلگیری ها و پیچش های داستانی هست که کلی مسیر رو تغییر میده و اونجایی که شما دارید سریال رو دنبال میکنید در اواسط قسمت ها با یه چرخش 180 درجه مسیر سریال رو عوض میکنه و موجب غافلگیری و هیجان بیشتر سریال میشه.
3-سریال دارای جلوه های ویژه بسیار خوبی هست که به زیبایی سریال کمک میکنه و هیجان و انگیزه برای ادامه دادن سریال رو افزایش میده.
4-سریال دارای تاثیر گذاری خیلی خوبی هست بطوریکه شمارو درون خودش غرق میکنه و میتونه یک امیتاز باشه برای سریال
حقیقتا برای من سخته بخوام برای این سریال نقاط ضعفش رو بگم ولی خب توی یه نقد خوب باید همه جوانب رو در نظر گرفت.
نقاط ضعف:
1-همونطور که گفتیم در بالا سریال دارای داستان خیلی خوبی هست اما خب در بعضی از قسمت های سریال داستان سریال کمی افت میکنه و شاید اون جذابیت رو نداشته باشه ولی خب باز در ادامه این کمبود هارو تونسته جبران کنه اما در برخی قسمت ها ممکنه احساسه خستگی کنید و براتون کسل کننده باشه.
2-کسل کننده شدن در واقع زمانی اتفاق میافته که یک چیز چند بار تکرار بشه،سریال 24 با وجود داستان قوی که داری اما خب بعضی از قسمت های اون تکراری میشن و همین میتونه یک امیتاز منفی باشه ولی خب با همون غافلگیری که در بالا خدمتتون عرض کردم این مشکل هم برطرف میشه. :)
دوستان عزیز یادتون نره این سریال با دریافت نمره 8.4 که نمره خیلی خوبی هم هست تونست توجه خیلی هارو جلب کنه و موجب جذب مخاطب بشه از دست ندید این سریال رو حتما نگاه کنید و امیدوارم که نهایت لذت رو ببرید.
با سلام خدمت شما فیلم دوستان و سریال دوستان عزیز
ضمن تشکر ویژه از سایت نایت مووی بخاطر قرار دادن سریال 24، که یکی از بهترین و محبوب ترین سریال های جهان به شمار میره، سعی دارم که سریال رو مورد بررسی قرار بدم تا عزیزانی که سریال رو ندیدند و قصد دارند سریال رو ببینند با این نقد بتونن سریال رو بهتر بشناسن.
اول کمی در مورد زمان ساخت سریال و قسمت های اون توضیح میدم تا برسیم سر بحث اصلیمون.
سریال 24 که در 6 نوامبر سال 2001 اولین قسمت اون تولید شد و در شبکه رسانه ای FOX به نمایش در اومد از همون روز تونست توجه بسیاری از مخاطبان رو به خودش اختصاص بده. و تونست با 8 فصل اصلی(هر فصل 24 قسمت) و یک نیم فصل (12 قسمت) تونست خاطره ای زیبا و به یاد ماندنی برای همه مخاطبان ایجاد کنه البته من در اینجا به نقد 8 فصل اصلی میپردازم.
اما حالا ممکنه سوال پیش بیاد که چرا این اسم رو برای سریال انتخاب کردن...؟باید خدمتتون عارض شوم که همه میدونیم که 1 روز 24 ساعته و این هم میخواد نشون بده که در واقع در هر 24 ساعت یا همون 1 روز یک ماموریت انجام میشه یعنی در واقع هر فصل 1 روز به حساب میاد!
و هر قسمت هم در واقع 1 ساعت از اون 24 ساعته به همین خاطر اسمش رو گذاشتن 24.
اما حالا این صحبت هارو بزاریم کنار رو بریم سراغ نقدمون:
نقاط قوت:
1- داستان سریال یک ایده نوع و یک داستان هیجان انگیز همراه با ژانر اکشن و درام و جنایی که به زیبایی هر چه تمام تر در هم آمیخته شدند.
2-داستان سریال دارای غافلگیری ها و پیچش های داستانی هست که کلی مسیر رو تغییر میده و اونجایی که شما دارید سریال رو دنبال میکنید در اواسط قسمت ها با یه چرخش 180 درجه مسیر سریال رو عوض میکنه و موجب غافلگیری و هیجان بیشتر سریال میشه.
3-سریال دارای جلوه های ویژه بسیار خوبی هست که به زیبایی سریال کمک میکنه و هیجان و انگیزه برای ادامه دادن سریال رو افزایش میده.
4-سریال دارای تاثیر گذاری خیلی خوبی هست بطوریکه شمارو درون خودش غرق میکنه و میتونه یک امیتاز باشه برای سریال
حقیقتا برای من سخته بخوام برای این سریال نقاط ضعفش رو بگم ولی خب توی یه نقد خوب باید همه جوانب رو در نظر گرفت.
نقاط ضعف:
1-همونطور که گفتیم در بالا سریال دارای داستان خیلی خوبی هست اما خب در بعضی از قسمت های سریال داستان سریال کمی افت میکنه و شاید اون جذابیت رو نداشته باشه ولی خب باز در ادامه این کمبود هارو تونسته جبران کنه اما در برخی قسمت ها ممکنه احساسه خستگی کنید و براتون کسل کننده باشه.
2-کسل کننده شدن در واقع زمانی اتفاق میافته که یک چیز چند بار تکرار بشه،سریال 24 با وجود داستان قوی که داری اما خب بعضی از قسمت های اون تکراری میشن و همین میتونه یک امیتاز منفی باشه ولی خب با همون غافلگیری که در بالا خدمتتون عرض کردم این مشکل هم برطرف میشه. :)
دوستان عزیز یادتون نره این سریال با دریافت نمره 8.4 که نمره خیلی خوبی هم هست تونست توجه خیلی هارو جلب کنه و موجب جذب مخاطب بشه از دست ندید این سریال رو حتما نگاه کنید و امیدوارم که نهایت لذت رو ببرید.