الکس فلچر که بیست سال پیش خواننده موفق یک گروه موسیقی پاپ بوده، اکنون محبوبیت سابق را ندارد. در ادامه کریس، مدیر برنامه های او به وی خبر می دهد که یک خواننده جوان و پرطرفدار پیشنهاد داده که الکس در آلبوم بعدیش با او همکاری کند و …
دو دوست خوب زمانی که برنامه روز عروسیشان را در یک روز می گذارند تبدیل به دشمن هم می شوند...
يک پسر جوان (پيت) در حالي که از يک کيوسک تلفن خبر آزار ديدن دختري را از اوباش به پليس مي دهد، متوجه يک جفت کفش جير مي شود که بر روي سقف کيوسک مي افتد. به کمک کفش ها و موسيقي «ريکي نلسن»، او خود را يک خواننده ي محبوب موسيقي پاپ تصور مي کند و اسم «جاني سوييد» را انتخاب مي کند...
سرنوشت دو زن کاملا متفاوت را سر راه هم قرار داده و به هم می رساند و اتفاقاتی برای آن ها رخ می دهد که باعث می شود دید قبلی شان نسبت به مفهوم عشق به کلی تغییر کند...
در یک تابستان در نورفوک، گوب تیلور با یک راننده اتومبیل رانی درگیر میشود و بین آنان درگیری پیش می آید...
کارتر وب تصمیم میگرد که برای مراقبت از مادر بزرگ خود به نزد او برود و شکست عشقی خود را هم فراموش کند، اما در آنجا با دختری آشنا میشود …
دو دانش آموز دبیرستانی بعد از حادثه ای که برای قایقشان رخ می دهد، در یک جزیره دور افتاده گیر می افتند و اکنون باید به یکدیگر کمک کنند تا بتوانند از این شرایط جان سالم بدر برند...
در سطح بالای جامعه سنتی خاورمیانه، “ریما” و “عمر” برای مراسم ازدواج دخترشان “طلا” آماده می شوند.اما در لندن “طلا” با دختر هندی-انگلیسی به نام “لیلا” برخود می کند که با بهترین دوست او “علی” رابطه دارد و …
پدر دو دختر که از نوعی بیماری ذهنی و افسردگی شدید رنج می برد، در تلاش است تا با اثبات احساس وظیفه شناسی خود همسرش را که او را تنها گذاشته بازگرداند …
«نیک» ( جیمز ) و «رونی» ( وان ) از دوران کالج با یکدیگر دوستان صمیمی بودند، تا اینکه نیک پی می برد رفیق مجردش وان به او خیانت کرده و . . .