داستان فیلم درباره یک جراح جوان به نام کریستین است که در یک بیمارستان کار میکند. او تنها کسی است که از مرگ ناگهانی بعد از عمل بیماران پس از موفقیت آمیز بودن عمل، نگران است. او شروع به تحقیقات میکند و یک کشف شگفتانگیز میکند. برای سالها، بیمارستان دارای ضدعفونیکنندههای ناسالم بوده است. ضدعفونیکنندههای زیر استاندارد باعث عفونت و مرگ شدهاند...
یک بازیگر رومانیایی متواضع در 30 سالگی، که به سختی بین یک قسمت پیچیده در یک موزیکال، یک همسر افسرده، و وسواس یک زلزله قریب الوقوع و ویرانگر زنده می ماند، قربانی پدرخود می شود...
"رومئو آلدیا" پس از وقوع یک حادثه پیش از امتحان ورودی دانشگاه برای دخترش که باعث خدشه دار شدن آیندهی او شد، مدام به فکر راه حلی است تا اوضاع را روبراه کند، اما هیچکدام از راه رهایی که به ذهنش میرسد با اصولی که به دخترش یاد داده، همخوانی ندارد...